مجنون تر از لیلی
نویسنده:
مینو سامان
امتیاز دهید
داستان تنهایی و سرخوردگی های زن معلولی است (البته پیر دختری) به نام مینو که تن به خودکشی می دهد اما پس از نجات و تحت درمان قرار گرفتن طبق دستور روان پزشک خود اقدام به نوشتن خاطرات و مسائل با اهمیت اش می کند. او معلول است و معلولیت را از کودکی به همراه دارد. دچار سرخوردگی و یاس و بیهودگی شدیدی است که زنده بودن و زندگی کردن را برایش سخت ساخته . او تحت درمان قرار می گیرد به توصیه پزشک خود شروع به نوشتن می کند،از هرچیزی که آزارش می دهد و موجب آزارش شده است. او گذشته خود را تعریف می کند. آغاز معلولیت اش، سالهایی که در آسایشگاه کودکان معلول سپری کرده و از خانواده، مادر و پدر بزرگش. از اوضاغ بد کشور می گوید، از سیاست، از تنهایی و نبودن کسی که به او عشق بورزد و او نیز دوستش بدارد، از سرخوردگی که به واسطه همین تنهایی گریبانش را می گیرد و دعوت به مرگش می کند اما او دوام می آورد، مقاومت می کند تا اینکه به سفر حج می رود و در آنجا معشوق اصلی و ازلی خود را می یابد. دچار تحول می شود و زندگی اش معنا می یابد، احساس گناه می کند چرا که همه عمرش را به ناامیدی و شکوه گذشته است. دوباره از بخشش خدا نا امید می شود و احساس گناه می کند ، اما باز هم مورد توجه قرار می گیرد و به خود می آید که آغوش خداوند گشوده است برای او. این جان مایه و موضوع داستان است. داستانی که فاقد کنش و کشش پرداخت شده ی داستانی است چرا که هیچ چیز در حین کنش نشان داده نمی شود همه چیز صرفآً تعریف می شود بی آنکه به نمایش گذاشته شود. زبان داستان زبان غیر توصیفی است. توصیفی که می توان به واسطه آن به خواننده اطلاعات داده شود از وضعیت شخصیت و شخصیت ها از ویژگی های شخصی شان از افکار و اطلاعاتی که پیرامون کنش به دست می آید و نیز توصیفاتی که می توانند به افعالی ختم شوند که گفتگو را ایجاد می کنند .
بیشتر
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مجنون تر از لیلی