رسته‌ها
قرآن کریم: رسم الخط عثمان طه
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 592 رای
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 592 رای
قرآن کریم (رسم الخط عثمان طه)
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
416
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
raminsamadi
raminsamadi
1388/10/25

کتاب‌های مرتبط

روح از منظر قرآن
روح از منظر قرآن
2.8 امتیاز
از 5 رای
اعجاز قرآن
اعجاز قرآن
3.8 امتیاز
از 84 رای
تفسیر سورآبادی - جلد ۱
تفسیر سورآبادی - جلد ۱
4.3 امتیاز
از 10 رای
تفسیر سوره حمد
تفسیر سوره حمد
4 امتیاز
از 208 رای
قرآن و فرایند تاریخی پرسش
قرآن و فرایند تاریخی پرسش
4.5 امتیاز
از 3 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی قرآن کریم: رسم الخط عثمان طه

تعداد دیدگاه‌ها:
100
دوستان عزیزم ،
ولتر فیلسوف فرانسوی میگفت " حتی اگر خدایی هم نباشد بایستی آنرا میآفریدیم" زیرا به باورش، عامه مردم همواره نیازمند ابرباوری فراسوی جهان مادی اند تا آسوده تر و بی آزارتر زندگی کنند ، البته گاهی همین به ستیزش و جنگهای خونین میانجامد چرا ؟زیرا در تاریخ این تنها دینهای ابراهیمی و سامی نژادها بوده اند که برای خدای خود کشتار کرده اند چون به خدایی شخصی و انحصاری و بسیار خشمگین باور داشته اند،در تورات آمده است که یهوه خدایی بسیار حسود است و خدایان دیگر را بر نمیتابد در حالیکه ما ایرانی ها (حتی شیعیان مومن مان همچنین) آگاه نیستیم که باور فرهنگی مان درباره خدا بسیار از باور اسلام ناب جداست، اول اینکه ما و تنها ما ایرانیان هیچگاه واژه" الله"را بکار نمیبریم ،این واژه نامی است که در پیش از اسلام هم در میان سامینژادها بوده است و نام ویژه(اسم خاص)خدای سامیان است (" ال "در زبانهای بابلی و فنیفی که نامهای همچون بابل باب_ ال و بعل ،بعلبک "اله "در عبری و جمع آن "الوهیم " )، آنچه که ما ایرانیان از مفهوم "خدا" درمیابیم آفریننده و دوستدار نیکیهاست و مهرش برای همگان است با آنچه که در الاهیات سامی نژادهاست ،و برداشتشان از این مفهوم فرق میکند، زیرا موجود الهی برای آنها به نام خود و قلمرو اش بسیار حسود و حساس است ، و تنها به آنهایی که نام او را همچون بندگانی بنده وار بپرستند سود میرساند و آنها را برگزیده میداند، و کسانی که او را ،بنده وار، نپرستند (حتی اگر درستکار و پاکیزه و بیگناه باشند) را مجازات میکند و بر آنها خشم میگیرد و همین الاهیت را در اسلامگرایان سلفی همچون داعش و هم در یهودیت متعصب و هم در مسیحیت اونجلیستی پروتستان باز میابیم .
متاسفانه بی خدایان تو این مملکت رو به فزونی است و شیطان پرستند

دوست عزیز کی گفته بی خدایان شیطان پرستند!!! بلکه برعکس شاید بعضی از خداباوران به دام شیطان بیفتند که افتاده اند مثل طالبان و داعش اما خیالت راحت کنم که هیج بی خدایی در دام شیطان نخواهد افتاد. بی خدایان یه عده افراد باسوادی هستند که فعلا در حالت شک و جستجو هستند و این امر ، امر نکوهیده ای نیست و باید به این دوستان فرصت داد و صبر پیشه کرد اما مطمئن باشید که بی خدایان از بی آزار ترین موجودات روی کره زمین هستند
بنام خالق توانا
آیه های۲۵۵و ۲۵۶ و۲۵۷
الله لا اله الا هو الحی القیوم.................
آیة الکرسی را اهل معرفت عروس قرآن نامیده اند،
اگر چه تمامی قرآن عروس است. بقول سنایی
عروس حضرت قرآن ،نقاب آنگه اندازد
که دارالملک معنی را مجرد بیند از غوغا.
اما در این سه آیه چندان لطف وزیبایی ورحمت و روشنایی هست که شایسته است آن را به تنهایی به چشم عروس بنگرند،
عروسی در نقاب کلماتی که چون تور حریر،آنچه را در خود گرفته است نشان میدهد،
و اگر به چشم بصیرت، به درون آن حجاب نازک بنگرند، چهره عروس را که رمز« جمال الهی» است خواهند دید،
که جوان و شاداب وبا شکوه وجلال رو به سوی خانه ی آنها نهاده است.
اوست که چون عروس به سوی شما می آیدوبا صدای مهربان،از مقام«استغنا»که لازمه ی جمال آن عروس است می گوید:
شما را هیچ اجبار و اکراهی در پذیرش من نیست،
اما بنگرید بدین جمال و کمال تا بر شما روشن شودکه هدایت شما در چیست و گمراهی شما کدام است،
اگر هر یک از شما بدان دیو های زشت از حرص و آز وکینه و حسادت و هر چه غیر از خوبی و جمال است کافر شود و به من ایمان آورد ،
چنین کس به حقیقت به ریسمانی چنگ زده است که هر گز گسسته نمیشود.
پس اگر خدارا به دوستی گرفتیدو این عروس یگانه را در خانه ی دل راه دادید،او شما رابه جمال خویش از «تاریکی به نور»خواهد برد،
اما آنها که این همه لطف و خوبی را رها کردندو به دنبال« هوی های نفسانی و آن دیو سر کش درونی»رفتند،و
آن دیو ها را به همسری گرفتند آن دیو ها ایشان را حتی از نور فطرت که عطیه ی الهی آنهاست محروم خواهند کرد و به ظلمات غفلت و جهالت سوق خواهند دادکه تا ابد در آتش حسرت دیدار و وصال آن عروس صاحب جمال بمانند.
دوستان وعاشقان خدا سنخیت و مشابهت میباید با اوصاف او، چنانکه بر زبان مولانا آمده است:
که بیا من باش یا همخوی من
تا ببینی در تجلی ،روی من
یا
عروة الوثقی ست این ترک هوی
بر کشد این« شاخ جان»را بر سما
و شفاعت و پای در میان نهادن قدیسان به لفظ و عبارت نیست ،بلکه به دستگیری و هدایت است،
و شفاعت پیامبراکرم هم پذیرفتن دعوت اوست به ایمان ، و ترک دیوان وددان و دوستی با نیکوان و قدیسان،که خوی ما را بیارایند تا دلپذیر و شایسته ورود به ضیافت الهی باشیم.که در آن ضیافت حیوانات
زشت و درنده ای چون حرص وحسد و............راهی ندارند.
از ۳۶۵روز در صحبت قرآن استاد قمشه ای
آیه ۴۳ سوره احزاب
««اوست خدایی که بر شما درود وتحیت وسلام وصلوات می فرستد وفرشتگان او نیز شما را تحیت میگویند،تا شما را از تاریکی به روشنایی سوق دهندو ....................»
درود وصلوات فرستادن خداوند و فرشتگان بر آدمیان ،مسلما به این معنی نیست که خدا وفرشتگان میگویند ،،،اللهم صلی علی محمد و آل محمد،،،، که معنی صلوات نزد ماست،بلکه بی گمان صلوات فرستادن
گویی خود عملی و تصرفی است ((نه کلمات و تعارفی)) که با آن ««عمل »»خداوند و فرشتگان مومنان را از جایی به جایی می برندو از مرتبه ای به مرتبه ی متعالی تری نقل می کنند، آنها را از ،،غم به شادی،، ،،از خوف به امن و آسایش،، ،،از بی خبری و تاریکی به دانایی و روشنایی هدایت میکنند،
بنابراین شاید صلوات فرستادن ما نیز انجام کاری باشد که آن کار ،حرکت از نقصان به سوی کمال را شامل شود،وآن کلمات که ما در صلوات بکار میبریم در حقیقت «بیان آرزوی آن عملی است که باید انجام دهیم واگر آن عمل در پی نباشد آن کلمات از معنا تهی خواهد بود»»
در فرهنگ عامه در وصف بازار قیامت نیز گفته اند که آنجا سکه رایج صلوات است وشما میتوانید با صلوات فرستادن،هر کالایی را برای خود تهیه کنید،
این تصورات نیز نشان آن است که صلوات را سهل ، بلکه هیچ و رایگان شمرده اند،
باید دانست که جهان آفرینش حساب وکتاب و قوانین و احکامی دارد،و نمی توان با به زبان آوردن کلمات که کاری سهل است ،مقام بلندی بدست آورد،البته کلمات می تواند آغاز حرکت باشد به سوی کمالی که پایان است.
اگر کسی در راه حضرت محمد باشد و خلق وخوی او را دنبال کند و اوامر و نواهی الهی را که بر او نازل شده ،بر دیده ی منت گذارد،در دو جهان ثروتمند ومتمکن است،
فرستادن صلوات ،
نیاز مند،ایمان وعمل وتجلی وآراسته شدن به صفات آن پیامبر مصطفی است وگر نه به گفته ی مولانا
شیر را بچه همی ماند به او
تو به پیغمبر چه می مانی ؟بگو
و گر نه به اظهار ارادت وحمد و ثنا گفتن کسی به مقام هم صحبتی و دوستی با آن رسول گرامی نخواهد رسید.
اگر زندگی کسی به پیامبر گرامی می ماند ،نفس وجود او «درود وصلوات است بر حضرت محمد.
از کتاب ۳۶۵روز در صحبت قرآن استاد قمشهی.
مولانا در متن (۲۹۹) فیه ما فیه می فرماید: «در شرح استاد زمانی»
قرآن کریم بسان عروسی است بس لطیف و زیبا ،اما پوشیده ودر حجاب.
قومی میکوشند حجاب از جمال این لعبت بی همتا بر کشند تا رخساره اش ببینند روی خود را بدانان نشان ندهد.
بل این عروس رخساره ی خود را مطابق با شان روحی هر کس تغییر میدهد،
بر زشت سیرتان ،زشت،و بر نیکو سیرتان بس جمیل وپرتاب جلوه کند«چون زیبا شدی بدان زیبا رسی»
برای قومی اساطیر الاولین وبر ساخته بشر، و برای قومی دگر مایه ی ستیز ونقار و افروختن آتش جنگ هفتادو دو ملت ونیز وسیله ی تفاخر و خود پرستی ونیل به اغراض نفسانی،و برای عدهای نیز وسیله ی در یوزگی،
و برعکس برای مردمی دیگر مایه ی هدایت و تذکار حقیقت وشفای روحی و نیل به رستگاری وبر پایی حیات طیبه.
حرف قرآن را بدان که ظاهریست
زیر ظاهر ،باطنی بس قاهریست
تو زقرآن ای پسر ظاهر مبین
دیو ،آدم را نبیند جز که طین
ظاهر قرآن چو شخص آدمیست
که نقوشش ظاهر وجانش خفیست
مولانا می فرماید:
فهم قرآن به قیل وقال ونمایش معلومات نیست،فقط باید پاک وبی غرض بود،در آیه ی «۷۹»سوره واقعه می فرماید:جز پاکان به (حقایق )قرآن دست نیابند.
به امید پاکی
باز کننده ی تمام گره های کور...
وقتی بفهمیمیش همین میشه
که یکی هست و،نیست جز او
وحد هو لااله الاهو
قرآن راز کل هستیست ،از ازل تا ابد ،که از زبان پاکترین پاکان (حضرت ختمی مرتبت) آن لحظاتی که وجود مبارکشان وصل آن خالق توانا میشد ،برای هدایت بشریت جاری میگشت،و هر گز این انعکاس زیبا و خوش آهنگ قطع نشده ونخواهد شد،نوای خوش آهنگ حق را فقط جان های پاک و پذیرای هدایت شنیده و زیبا شده وجاری شده تا سبزی وقشنگی ببخشند،عاری از هرگونه ریا وخود پسندی و برتری جویی و...........................ٌ
گر چه قرآن از لب پیغمبر است
هر که گوید حق نگفت ،او کافر است.
مولانا
چونکه در قرآن حق بگریختی
با روان انبیا آمیختی
هست قرآن حال های انبیا
ماهیان بحر پاک کبریا
ور بخوانی و نه یی قرآن پذیر
انبیا و اولیا را دیده گیر
ور پذیرایی چو بر خوانی قصص
مرغ جانت تنگ آید در قفص
مولانا
در برابر عظمت قرآن فقط می تونم بگم بهترین کتاب دنیاست ، با اجازه تون یه خاطره کوچیک بگم . قبلا من هروقت میخواستم یه کاری رو انجام بدم که توش شک داشتم به حافظ تفال می زدم . اکثر اوقات هم درست می گفت . چند هفته پیش بعد از ماه ها یاد حافظ کردم ، خواستم برم سراغ دیوان که یهو به ذهنم رسید مگه خود حافظ منشا خیلی از شعراش قران نبوده ؟ خب منم برم سراغ سرچشمه . وقتی نیت کردم و قران رو باز کردم ، عربی رو خوندم و رسیدم به ترجمه احساس کردم خدا یکی از اون آیه ها رو دقیقا در جواب سوال من گفته . خدا بهم گفت که چیکار کنم و منم به حرفش گوش کردم . همه چیز طوری خوب شد که اصلا تصورش هم نمی کردم . اون موقع بود که عظمت قران برای هزارمین بار بهم ثابت شد .
امیدوارم که خدا بازم بهم این توفیق بده که برسم به اون روزای اوج قرآن خوندنم...
وای که چه حالی میداد اون روزا:D
متاسفانه بی خدایان تو این مملکت رو به فزونی است و شیطان پرستند اینها مجبورند ابراز تنفر کنند چون این کتاب حقیقت اونها رو آشکار کرده و جایگاهی جز دوزخ نصیبشان نخواهد شد.مگر اینکه توبه کنند و راه صواب رو انتخاب کنند .خداوند اگر اراده کنه نجاتشون میده وگرنه اعمالشون اونا رو سیاه روز خواهد کرد
قرآن کریم: رسم الخط عثمان طه
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک