زندگی و زمانه شاه
نویسنده:
غلامرضا افخمی
امتیاز دهید
«زندگی و زمانه شاه» دی ماه سال ۱۳۸۷ روانه بازار کتاب در خارج از کشور شد؛ کتابی است به قلم دکتر غلامرضا افخمی، مدیر پروژه تاریخ شفاهی بنیاد مطالعات ایران که انتشارات دانشگاه کالیفرنیا آن را منتشر کرد. کتابی درباره آخرین شاه ایران که نویسندهاش که در زمان سلطنت وی معاون وزیر کشور، استاد علوم سیاسی و معاون رییس دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه ملی بود، آن را «ثمره نه فقط سالها پژوهش بلکه ثمره زندگی سیاسی - اجتماعی خود و کسانی که در آن زمان در ایران بودند»، خوانده است.
نویسنده از تولد محمدرضا پهلوی آغاز و فراز و فرودهای دوران سلطنت او را بررسی کرده و البته تحولات منتهی به انقلاب سال ۵۷ حجم قابل توجهی را به خود اختصاص داده، چنانکه از ۲۶ فصل این کتاب، هفت فصل آن به مساله انقلاب مربوط میشود. بخش پایانی کتاب هم به خروج محمدرضا شاه از ایران و مرگ وی میپردازد.
بیشتر
نویسنده از تولد محمدرضا پهلوی آغاز و فراز و فرودهای دوران سلطنت او را بررسی کرده و البته تحولات منتهی به انقلاب سال ۵۷ حجم قابل توجهی را به خود اختصاص داده، چنانکه از ۲۶ فصل این کتاب، هفت فصل آن به مساله انقلاب مربوط میشود. بخش پایانی کتاب هم به خروج محمدرضا شاه از ایران و مرگ وی میپردازد.
آپلود شده توسط:
mtabrizi
1394/11/16
دیدگاههای کتاب الکترونیکی زندگی و زمانه شاه
گفتم : دوست عزیز ، آنجا انگلیس است ... در خاورمیانه ، هر نوع حکومت تک نفره مادام العمر ، بسرعت بسوی استبداد می رود . به فرض که شاه و رضا شاه ، کارنامه ای کاملا سفید و موفق داشته اند ، ولی آدم عاقل ، روزه شک دار نمی گیره و حکومت را فقط برای ۴ سال می دهد دست یک حزب و اجازه مادام العمر شدن آن و تبدیل به استبداد را نمی دهد ....
می گفت اون زمان شاه یه کاباره درست کرده بود یه مسجد اهل هر کدوم بودی می رفتی همون جا
کسی غصه نون نداشت انقدر که کار فراوون بود دولت شغل ایحاد کرده بود همه شاد بودن همه چیزم خوب بود
اون زمان پسره از خدمت می اومد شرایط ازواج داشت نه مثل الان که طرف 50 سالش شده مجرده
اگه اون زمان ادمای لابالی تک و توک بودن الان گله این کی این همه دخترا و زنا مردا فاسد بودن
تو استهداد درس خوندن داشتی می رفتی دانشگاه دولتم حمایتت می کرد میشدی یه فرد مفید نه این که دانشگاه پولکی باز بشه و فقط مدرک بگیری و پس فردا سگ دو بزنی پی یه لقمه نون دولت وقتی اینجوری می کنه باید فکر اشتغال اون فرد تحصیل کرده هم باشه
اینا چیو نشون میده اونی که راس کاره یا اینکاره نیست یا هدفش فقط جیب خودشه
قصاب شغلش قصابیه دندون پزشک دندون پزشکی جای دندون پزشک قصاب بزاری چی میشه مسخره میشه که هیچی اشوب به پا میشه کشور ما دقیقا این وضعیت پیدا کرده
« انقلاب باید فرقی با گذشته داشته باشه! در زمان شاه مردم رفاه نداشتند درآمدها کم بود تمام مسئولین از دم دزد بودند مردم ایران در دنیا اعتبار نداشتند گرانی بیداد میکرد مسئولین پدر مردم را درآورده بودند رشوه خواری رواج پیدا کرده بود تمام اجناس بنجل دنیا را وارد ایران میکردند کشاورزی نابود شده بود تمام رودخانه ها و دریاچه ها و تالاب ها خشک شده بود بانک ها کارشان فقط رباخواری بود قاضیان رشوه خوار بودند و به ناموس زنان چشم داشتند. پلیس همدست دزدان و کلاهبرداران بود. دولت به زور دروغ حکومت می کرد. تمام انتخابات با تقلب انجام می شد. همه وکلا سو سابقه داشتند آزادی اندیشه و بیان وجود نداشت. زندان ها پر بود از مخالفین. اعدام فراوان شده بود. انواع مواد مخدر رواج فراوانی داشت. مافیا بر تمام کشور رخنه کرده بود و اقتصاد را در چنگال گرفته بود. خلاصه خیلی رژیم بی رحمی بود به خاطر آن مردم انقلاب کردند تا به بهشت امروزین برسند! » بازتولید وضع پیش از انقلاب این بار به نام انقلاب ، فقط ثمره کنش نیروهای حاکم پس از انقلاب نیست ؛ کسانی که از این کشور رفتند و از نفوذ و توان خود در خارج برای تحریک دیگران به تضعیف و تخریب کشور استفاده کردند نیز در این روند مؤثر بوده اند ؛ امری که اکنون بی پرده ، در همراهی با عربستان و تقاضا از مستأجر کاخ سفید برای حمله به ایران نمود یافته است . نویسندگان خطبه های ارتجاعی از این دست ، بهتر است به این پرسش پاسخ دهند که چرا نظام به رغم بحران های پی در پی که هر یک برای ساقط کردن یک دولت کفایت می کنند ( جنگ هشت ساله ، تحریم ، خلاء ناشی از فروریزی کانون اردوگاه سوسیالیستی و ... ) هنوز دوام آورده اند و مشخصاً فعالان سیاسی وقتی نظام را در پرتگاه نابودی می بینند ، چه در سال 76 و چه در 92 ؛ چه بسا به رغم میل خود ، به ابقاء و تقویت آن تن می دهند ؟ فراتر از این ، خطبه نویسانی از این دست ، به جای لودگی و دلقک بازی ، بهتر است گزینه مطلوب خود را تعرفه کنند . محض اطلاع خدمت تان عرض کنم وقتی از من می پرسند که « چه کنیم ؟ » ، پاسخ می دهم « همین را که داریم ، از دست ندهیم . آن طرف کسانی هستند که برای به قدرت رسیدن حاضرند کشور پامال بیگانه شود . وقتی رضا شاه و میلیشیا و حکومت وحشت را می ستایند و طالب حکومتی هستند که رأس آن به انتخاب دوره ای مردم ، قابل تغییر نیست ، شک نداشته باشید که نتیجه پس از کشتار و ویرانی و انتقام گیری گسترده ، در بهترین حالت ، بازتولید همین وضع کنونی خواهد بود . به عنوان شاهد زنده تحولات سی سال اخیر می گویم که به این تقسیم بندی قبل از انقلاب و پس از انقلاب توجه نکنید ؛ خورده ـ برده های پیش و پس از انقلاب در نابودی انقلاب و نسل از جان گذشته و آرمان گرای مقطع انقلاب ، همدست اند و ثمره کارکرد خود را به پای آنان می نویسند . این مکر و رندی و بی شرمی را با به جان هم انداختن اینان می توان به خودشان برگرداند . »
انقلاب باید فرقی با گذشته داشته باشه! در زمان شاه مردم رفاه نداشتند درآمدها کم بود تمام مسئولین از دم دزد بودند مردم ایران در دنیا اعتبار نداشتند گرانی بیداد میکرد مسئولین پدر مردم را درآورده بودند رشوه خواری رواج پیدا کرده بود تمام اجناس بنجل دنیا را وارد ایران میکردند کشاورزی نابود شده بود تمام رودخانه ها و دریاچه ها و تالاب ها خشک شده بود بانک ها کارشان فقط رباخواری بود قاضیان رشوه خوار بودند و به ناموس زنان چشم داشتند. پلیس همدست دزدان و کلاهبرداران بود. دولت به زور دروغ حکومت می کرد. تمام انتخابات با تقلب انجام می شد. همه وکلا سو سابقه داشتند آزادی اندیشه و بیان وجود نداشت. زندان ها پر بود از مخالفین. اعدام فراوان شده بود. انواع مواد مخدر رواج فراوانی داشت. مافیا بر تمام کشور رخنه کرده بود و اقتصاد را در چنگال گرفته بود. خلاصه خیلی رژیم بی رحمی بود به خاطر آن مردم انقلاب کردند تا به بهشت امروزین برسند!
بقول سعدی الحمدلله که از آن جهنم برهیدیم و به این نعیم برسیدیم . نوش جانمان :)):))
انقلاب باید فرقی با گذشته داشته باشه! در زمان شاه مردم رفاه نداشتند درآمدها کم بود تمام مسئولین از دم دزد بودند مردم ایران در دنیا اعتبار نداشتند گرانی بیداد میکرد مسئولین پدر مردم را درآورده بودند رشوه خواری رواج پیدا کرده بود تمام اجناس بنجل دنیا را وارد ایران میکردند کشاورزی نابود شده بود تمام رودخانه ها و دریاچه ها و تالاب ها خشک شده بود بانک ها کارشان فقط رباخواری بود قاضیان رشوه خوار بودند و به ناموس زنان چشم داشتند. پلیس همدست دزدان و کلاهبرداران بود. دولت به زور دروغ حکومت می کرد. تمام انتخابات با تقلب انجام می شد. همه وکلا سو سابقه داشتند آزادی اندیشه و بیان وجود نداشت. زندان ها پر بود از مخالفین. اعدام فراوان شده بود. انواع مواد مخدر رواج فراوانی داشت. مافیا بر تمام کشور رخنه کرده بود و اقتصاد را در چنگال گرفته بود. خلاصه خیلی رژیم بی رحمی بود به خاطر آن مردم انقلاب کردند تا به بهشت امروزین برسند!
بقول سعدی الحمدلله که از آن جهنم برهیدیم و به این نعیم برسیدیم . نوش جانمان
لطفا بزرگترها وتاریخدانان راهنمایی بفرمایند تا مطلع شویم.
ضمنا بیننده سریال معمای هویدا وشاه هم هستم!با تشکر!!![/quote]
انقلاب باید فرقی با گذشته داشته باشه! در زمان شاه مردم رفاه نداشتند درآمدها کم بود تمام مسئولین از دم دزد بودند مردم ایران در دنیا اعتبار نداشتند گرانی بیداد میکرد مسئولین پدر مردم را درآورده بودند رشوه خواری رواج پیدا کرده بود تمام اجناس بنجل دنیا را وارد ایران میکردند کشاورزی نابود شده بود تمام رودخانه ها و دریاچه ها و تالاب ها خشک شده بود بانک ها کارشان فقط رباخواری بود قاضیان رشوه خوار بودند و به ناموس زنان چشم داشتند. پلیس همدست دزدان و کلاهبرداران بود. دولت به زور دروغ حکومت می کرد. تمام انتخابات با تقلب انجام می شد. همه وکلا سو سابقه داشتند آزادی اندیشه و بیان وجود نداشت. زندان ها پر بود از مخالفین. اعدام فراوان شده بود. انواع مواد مخدر رواج فراوانی داشت. مافیا بر تمام کشور رخنه کرده بود و اقتصاد را در چنگال گرفته بود. خلاصه خیلی رژیم بی رحمی بود به خاطر آن مردم انقلاب کردند تا به بهشت امروزین برسند!