رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
داستان زندگی من: هلن کلر
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 37 رای
نویسنده:
درباره:
هلن کلر
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 37 رای
بانضمام ش‍رح‍ی از ت‍ح‍ص‍ی‍ل وی و ق‍س‍م‍ت‍ه‍ائ‍ی از گ‍زارش و ن‍ام‍ه‌ه‍ای م‍ع‍ل‍م او "آن م‍ان‍س‍ف‍ی‍ل‍د س‍ول‍ی‍وان‌"

مقدمه ناشر:
این کتاب در سه قسمت تنظیم شده. قسمت اول و دوم شامل سرگذشت و نامه های هلن کلر است که شرح زندگی کامل او را تا آنجا که خودش بیاد می آورد در بردارد. از تحصیلش چندان گزارش کاملی نمیتواند بدهد و از آنجائی که دانستن قسمتی از آن برای فهم آنچه نوشته لازم است، صلاح در این دیده شد که شرح زندگیش را با گزارشها و نامه های معلمش میس آن مانسفیلد سولیوان تکمیل کنیم. شرح اضافی خصوصیات اخلاقی و انسانی میس کلر شاید چندان لزوم نداشته باشد، معهذا در درک روشن تر شخصیت و کاری که وی و معلمش به انجام آن موفق شده اند کمک بسزائی خواهد کرد.
جان آلبرت میسی
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
hanieh
hanieh
1394/10/25

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی داستان زندگی من: هلن کلر

تعداد دیدگاه‌ها:
2
برای کودکان نابینا داستان بخوانید
بیاییم با هم قصه‌ها را از کتاب به خیال تبدیل کنیم. شما با صدای خودتان برای کودکان نابینا قصه بگویید و با کمک هم کتابخانه گویا را بسازیم.
http://www.zabtkonid.ir
سلام.
برای ارائۀ این کتاب، به نوبت خودم، از سرکار عالی تشکّر می‌کنم. چند صفحه از این کتاب را در کتاب درسی فارسی ششم ابتدایی در سال 47 خواندم که مؤلّفین آن به نظرم مرحومان دکتر خانلری و خانمشان بودند. 1389 هر دو چشمم مبتلا به آب مروارید شد و متأسّفانه تا یک سال بعد موفّق به عمل جرّاحی آنها نشدم. در آن یک سال که از کتاب به دور ماندم و چه‌ها کشیدم بماند، شاید برای همیشه! حالا، بعد از 3 سال دوباره علایمی را که در ابتدای آن زمان ابتلا به آب‌مروارید می‌دیدم مشاهده می‌کنم. تقارن سال نشر این کتاب و تولّد خودم را به فال نیک می‌گیرم. شاید حاوی راهنمایی‌های برایم باشد که در روزهای نابینایی کمکم کند. ای کاش بعضی از شما انسانها به من بد نمی‌کردند و می‌توانستم یک بار دیگر به میان شما بیایم و چشمانم را به پزشکی نشان بدهم! کاش!
والسّلام.
داستان زندگی من: هلن کلر
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک