کجا می روی؟
نویسنده:
هنریک سینکیویچ
مترجم:
ع. آرین پور کاشانی
امتیاز دهید
✔️ داستان رمان کجا می روی؟ در عصر حکمرانی نرون در روم باستان می گذرد. سینکیویچ اگرچه در خلال روایت داستان عاشقانه و حماسی به دوران حکومت نرون و نحوه مملکت داری او مفصلا پرداخته است، اما خط اصلی داستن روایتی ست عشق میان سرداری به نام مارکوس وینچیوس و شاهزاده خانمی به نام لیژیا؛ عشقی که حوادث پر فراز و نشیبی را برای این رمان به ارمغان آورده است.
از متن کتاب:
مارکوس به محض آن که درون کوچه را نگریست دانست کوچه بنبست است، نگران شد و فهمید تازه اول مشکلات است. او در دل حق به چیلو که مسافتها از او دور بود، داد. آنچه در آنجا نظر مارکوس را جلب کرد بسیار عجیب و دور از انتظار مینمود: کاروانسرائی متروک و بس قدیمی تقریباً مثل ویرانهای غیرقابل سکنی و بس فرسوده غم و درد و غبار از در و دیوار آن میبارید. درون اتاقهای متعدد و کهنهتر از بنا کنیزانی بس زیبا تابلو ضد و نقیض و باورنکردنی را ارئه میدادند. مگر آنها نیروی عقل یا عشق به زندگی را از دست داده بودند که آن خرابه را برای زیستن اختیار کرده بودند. دالانهای و دیوارهای کثیف و پوسیده تو در توی آن و درهائی که حکایت از عهد باستان داشت و قرنهای گذشته را بیاد میآورد زیبندۀ همان بنا و همان اتاقها بود، ولی چرا آن کنیزان؟! پطرس لیژیا و اورسوس از درون دالان کورمال کورمال کنان به صحن حیاط وارد شدند و مارکوس و کروتون را هم ناخودآگاه بدنبال خود کشیدند...
بیشتر
از متن کتاب:
مارکوس به محض آن که درون کوچه را نگریست دانست کوچه بنبست است، نگران شد و فهمید تازه اول مشکلات است. او در دل حق به چیلو که مسافتها از او دور بود، داد. آنچه در آنجا نظر مارکوس را جلب کرد بسیار عجیب و دور از انتظار مینمود: کاروانسرائی متروک و بس قدیمی تقریباً مثل ویرانهای غیرقابل سکنی و بس فرسوده غم و درد و غبار از در و دیوار آن میبارید. درون اتاقهای متعدد و کهنهتر از بنا کنیزانی بس زیبا تابلو ضد و نقیض و باورنکردنی را ارئه میدادند. مگر آنها نیروی عقل یا عشق به زندگی را از دست داده بودند که آن خرابه را برای زیستن اختیار کرده بودند. دالانهای و دیوارهای کثیف و پوسیده تو در توی آن و درهائی که حکایت از عهد باستان داشت و قرنهای گذشته را بیاد میآورد زیبندۀ همان بنا و همان اتاقها بود، ولی چرا آن کنیزان؟! پطرس لیژیا و اورسوس از درون دالان کورمال کورمال کنان به صحن حیاط وارد شدند و مارکوس و کروتون را هم ناخودآگاه بدنبال خود کشیدند...
آپلود شده توسط:
simin
1394/09/10
دیدگاههای کتاب الکترونیکی کجا می روی؟