نجواهای شبانه
نویسنده:
ناتالیا گینزبورگ
مترجم:
فریده لاشایی
امتیاز دهید
✔️ داستان در ایتالیای دوران جنگ و بعد از جنگ میگذرد در یک محیط کوچک روستایی. راوی بی آنکه زیرکی ویژه ای به خرج بدهد آدم ها و حوادث را به سادگی توصیف میکند. نقش بسیاری از آدم هایی که راوی توصیف میکند به بیهودگی زندگیشان در خود داستان است. بالاخره به ماجرای اصلی میرسیم. ماجرای شکل گرفتن و نابودی یک عشق...
آغاز داستان:
با مادرم به مطب دکتر رفته بودیم و حالا از باریکه راهی که باغ ژنرال سارتوریو و دیوارهای بلند خزه گرفته ویلای بوتیلیا را دور می زند به خانه باز می گشتیم. اکتبر بود. هوا داشت کم کم سرد میشد. در پشت سر ما در دهکده، اولین چراغها روشن شده بود و چراغهای آبی حبابی شکل هتل کونکوردیا نور سرد خود را به میدان خالی دهکده می افشاندند.
مادرم گفت: "انگار یک چیزی توی گلوم قلمبه شده، وقتی آب دهن ام را قورت می دهم، درد می گیرد." و گفت: "شب بخیر ژنرال"
ژنرال سارتوریو با کلاهی بر روی موهای نقره ای اش و عینک ته چشمی اش به چشم و قلاده سگش به دست، از کنارمان گذشت...
بیشتر
آغاز داستان:
با مادرم به مطب دکتر رفته بودیم و حالا از باریکه راهی که باغ ژنرال سارتوریو و دیوارهای بلند خزه گرفته ویلای بوتیلیا را دور می زند به خانه باز می گشتیم. اکتبر بود. هوا داشت کم کم سرد میشد. در پشت سر ما در دهکده، اولین چراغها روشن شده بود و چراغهای آبی حبابی شکل هتل کونکوردیا نور سرد خود را به میدان خالی دهکده می افشاندند.
مادرم گفت: "انگار یک چیزی توی گلوم قلمبه شده، وقتی آب دهن ام را قورت می دهم، درد می گیرد." و گفت: "شب بخیر ژنرال"
ژنرال سارتوریو با کلاهی بر روی موهای نقره ای اش و عینک ته چشمی اش به چشم و قلاده سگش به دست، از کنارمان گذشت...
آپلود شده توسط:
khar tu khar
1391/12/10
دیدگاههای کتاب الکترونیکی نجواهای شبانه
داستان با حرفهای مادر راوی آغاز میشود که در نهایت روزمرگی و تهی از هر گونه رمز و رازی، از زبان راوی بازگفته میشود و با یکنواختی ملالآورش، همچون موسیقی متن، داستان را همراهی میکند:
«مادرم گفت: انگار یک چیزی توی گلویم قلمبه شده. وقتی آب دهنم را قورت میدهم درد میگیرد.»
«و گفت: شببهخیر ژنرال»
«گفت: معلوم نیست چیچی تو این ظرف سالاد بود.»
«باز گفت: باید یک جایی این دور و برها مهمانی باشد.»
«گفت: یعنی ممکن نیست یک کلمه از دهنت بیرون بیاد؟»...
ناتالیا گینزبرگ در پالرمو به دنیا آمد و بیشتر عمر خود را در تورین گذراند. نام خانوادگی او در اصل لِوی بود که پس از ازدواجش با لئون گینزبرگ در سال ۱۹۳۸، نام خانوادگی شوهرش را به کار برد.
گینزبرگ در سال ۱۹۶۴ در فیلم انجیل به روایت متی اثر پیر پائولو پازولینی نقش ایفا کرد. او همچنین در سال ۱۹۸۳ به عنوان نمایندهٔ مستقل وارد مجلس ایتالیا شد.