جنبش زنان در ایران

برگرفته از مقدمه:
زنان نیمی از جمعیت هر جامعه ای را تشکیل می دهند و در طول تاریخ در صحنه های مختلف اجتماعی حضور به هم رسانده تاثیر خود را به جا گذاشته اند. هر چند در صورت ظاهر نقش زنان در عرصه های اجتماعی به نظر کمتر از مردان می آید اما چه مستقیم و چه غیر مستقیم به نقش آفرینی پرداخته اند. اما با توجه به اینکه اغلب زنان را در تاریخ جهان در خانه می بینیم نقش هایی را که آفریده اند بیشتر به صورت غیر مستقیم بوده است. از اوایل قرن بیستم با تغییرات صورت گرفته در عرصه های مختلف اجتماعی به خصوص در نظام خانواده در جوامع غربی نقش زنان در اجتماع فزونی یافته به طوری که در اواسط این قرن تاثیر مستقیم زنان در امور اجتماعی افزایش چشم گیری داشته است. از همین اوان است که پدیده ای اجتماعی به نام جنبش زنان در غرب بروز می کند و بعد از آن دامنه ی تشخیص و اثر آن به دیگر نقاط جهان نیز سرایت می نماید. به طور عمده به حرکت حق خواهی زنان که در جوامع مختلف به اشکال متفاوتی بروز کرده است، جنبش زنان می گویند. این جنبش در سالهای اخیر به صورت مکتبی در آمده که به آن مکتب «فمینیسم یا وزن گرایی» نیز گفته می شود.
از دیدگاه بسیاری از اندیشمندان اجتماعی جوامع انسانی بر اساس تقسیم کار اجتماعی شکل گرفته و نظم یافته اند. به نظر می رسد در اولین جوامع بشری، هر کس هر مقدار که می توانسته برای تامین زندگی خود، هر کاری انجام می داده است. اما به تدریج تقسیم کار بر اساس سن و جنس شکل گرفت و بعد از آن با ممارست در هر کار و پیدا شدن حرفه های گوناگون کارها بر اساس تخصص نیز تقسیم شد. تقسیم کار تخصصی به تدریج از قالب فردی خود خارج شد و در نهادهای اجتماعی تخصص گرایی هویدا گردید به این ترتیب نهادهای اجتماعی هر یک برای رفع یک سلسله از نیازهای انسانی به وجود آمدند...