روشنی مهتاب: اثبات شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها
نویسنده:
مهدی خدامیان آرانی
درباره:
حضرت فاطمه
امتیاز دهید
عناوين اصلي كتاب شامل:
مقدمه؛ سلام بر سؤل هاى بزرگ !؛ دخترى در جستجوى پدر؛ دين را با آتش حفظ مى كنم !؛ اين خانه را ترك كنيد؛ هرگز حرف بدون سند نزنيد؛ خليفه چهارم مرا بشناسيد؛ من چنين و چنان خواهم كرد؛ قرار نبود كه تو دروغ گو شوى !؛ اى كاش آن دستور را نمى دادم !؛ وقتى دخترم را مى بينم؛ اى خليفه نفرين شده؛ چرا يقه آن بى حيا را نمى گيرى !؛ سكوت تو چقدر قيمت دارد؟؛ مردمى كه رنگ عوض كردند؛ كوچه و بازار را پر از آدم كنيد؛ چرا سنگ در دست خود گرفته ايد !؛ در جستجوى حقيقت آمده ام؛ نمى گذارم كفر و بت پرستى برگردد؛ مدال غيرت عربى را به چه كسى بدهم؟؛ آفرين بر اين قانون تو؛ چوب درخت عرعر را ببين !؛ من اين حرف را سه بار گفته ام؛ تابوتى براى دل مهتاب؛ انتخاب اسم فقط با هماهنگى حكومت؛ امروز درِ خانه خود را مى بندم؛ آيا دوست دارى حديث شناس شوى؟؛ به دنبال دوستان خود هستى؛ منابع تحقيق؛
بیشتر
مقدمه؛ سلام بر سؤل هاى بزرگ !؛ دخترى در جستجوى پدر؛ دين را با آتش حفظ مى كنم !؛ اين خانه را ترك كنيد؛ هرگز حرف بدون سند نزنيد؛ خليفه چهارم مرا بشناسيد؛ من چنين و چنان خواهم كرد؛ قرار نبود كه تو دروغ گو شوى !؛ اى كاش آن دستور را نمى دادم !؛ وقتى دخترم را مى بينم؛ اى خليفه نفرين شده؛ چرا يقه آن بى حيا را نمى گيرى !؛ سكوت تو چقدر قيمت دارد؟؛ مردمى كه رنگ عوض كردند؛ كوچه و بازار را پر از آدم كنيد؛ چرا سنگ در دست خود گرفته ايد !؛ در جستجوى حقيقت آمده ام؛ نمى گذارم كفر و بت پرستى برگردد؛ مدال غيرت عربى را به چه كسى بدهم؟؛ آفرين بر اين قانون تو؛ چوب درخت عرعر را ببين !؛ من اين حرف را سه بار گفته ام؛ تابوتى براى دل مهتاب؛ انتخاب اسم فقط با هماهنگى حكومت؛ امروز درِ خانه خود را مى بندم؛ آيا دوست دارى حديث شناس شوى؟؛ به دنبال دوستان خود هستى؛ منابع تحقيق؛
آپلود شده توسط:
بنیاد
1394/04/28
دیدگاههای کتاب الکترونیکی روشنی مهتاب: اثبات شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها
إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ ﭐلْکَوْثَر
( ما به تو کوثر عطا کردیم .)
و کوثر در خانة علی (علیهالسلام) و خورشید روزهای تاریکش و مهتاب شبهای اندوهبارش
که پس از وفات پیامبر غدیر تنها ماند و بیست و پنج سال سکوت دل تاریخ را مجروح با یک دنیا حرف برای نگفتن که محرمی جز چاههای مدینه نبود.
و یارانی اندک که صبر را از او آموختند و سکوتشان پرچم سبز افراشتهای بودکه دین پیامبر (ص) بماند.
و کوثر در خانة کوچک علی (علیهالسلام)، جانش از بیحرمتیها زخم خورده و قلبش از حزن و اندوه رحلت پیامبر و تنهایی و غربت علی (علیهالسلام) درهم فشرده.
یاس کبود با پهلوی شکسته و داغ غنچهای نشکفته و دیوار و دَرِ نیمسوختة خانة علی (علیهالسلام).
و تاریخ چه شرمگین و سرافکنده از این روزهای سیاه.
و علی (علیهالسلام) ماند و داغ فاطمه (سلام الله علیها) و مدینه که یاس را گم کرده است.
و تاریخ با سکوت خویش رازدار اسرار مکتوم علی (علیهالسلام).
و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و دختر یکدانهاش، فاطمهاش، پارة جگرش، و سفارشهایش به این است بد عهد که چه زود بدست فراموشی سپردند که دلهای سیاهشان آئینههای زنگار گرفتهای بود که هیچ تصویری را جز سیاهیها نشان نمیداد.
و تاریخ ماند و تصویر تابناکِ قامت خمیدة یاس و روی نیلی و بازوان کبود.
و صدف مدینه پر از گوهرهای سبز ،
و یاس که از مدینه به آسمان پر کشید و زمین در سکوتی سنگین و بیهیچ نشانی.
و این مزد رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود که از آنان هیچ اجر و مزدی نخواست.
إِلَّا ﭐلْمَوَدَّةَ فِی ﭐلْقُرْبَىٰ
فاش بگو: فاطمه شیرخداست(محمدرضا آقاسی)
*
حضرت زهرا دلش از یاس بود
دانه های اشکش از الماس بود(احمدعزیزی)