و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شیفتة علی (علیهالسلام) و علی (علیهالسلام) شیفتة پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و این هر دو تشنگان کوثر فاطمه سلام الله علیها.
إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ ﭐلْکَوْثَر
( ما به تو کوثر عطا کردیم .)
و کوثر در خانة علی (علیهالسلام) و خورشید روزهای تاریکش و مهتاب شبهای اندوهبارش
که پس از وفات پیامبر غدیر تنها ماند و بیست و پنج سال سکوت دل تاریخ را مجروح با یک دنیا حرف برای نگفتن که محرمی جز چاههای مدینه نبود.
و یارانی اندک که صبر را از او آموختند و سکوتشان پرچم سبز افراشتهای بودکه دین پیامبر (ص) بماند.
و کوثر در خانة کوچک علی (علیهالسلام)، جانش از بیحرمتیها زخم خورده و قلبش از حزن و اندوه رحلت پیامبر و تنهایی و غربت علی (علیهالسلام) درهم فشرده.
یاس کبود با پهلوی شکسته و داغ غنچهای نشکفته و دیوار و دَرِ نیمسوختة خانة علی (علیهالسلام).
و تاریخ چه شرمگین و سرافکنده از این روزهای سیاه.
و علی (علیهالسلام) ماند و داغ فاطمه (سلام الله علیها) و مدینه که یاس را گم کرده است.
و تاریخ با سکوت خویش رازدار اسرار مکتوم علی (علیهالسلام).
و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و دختر یکدانهاش، فاطمهاش، پارة جگرش، و سفارشهایش به این است بد عهد که چه زود بدست فراموشی سپردند که دلهای سیاهشان آئینههای زنگار گرفتهای بود که هیچ تصویری را جز سیاهیها نشان نمیداد.
و تاریخ ماند و تصویر تابناکِ قامت خمیدة یاس و روی نیلی و بازوان کبود.
و صدف مدینه پر از گوهرهای سبز ،
و یاس که از مدینه به آسمان پر کشید و زمین در سکوتی سنگین و بیهیچ نشانی.
و این مزد رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود که از آنان هیچ اجر و مزدی نخواست.
إِلَّا ﭐلْمَوَدَّةَ فِی ﭐلْقُرْبَىٰ
دیدگاههای کتاب الکترونیکی روشنی مهتاب: اثبات شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها
إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ ﭐلْکَوْثَر
( ما به تو کوثر عطا کردیم .)
و کوثر در خانة علی (علیهالسلام) و خورشید روزهای تاریکش و مهتاب شبهای اندوهبارش
که پس از وفات پیامبر غدیر تنها ماند و بیست و پنج سال سکوت دل تاریخ را مجروح با یک دنیا حرف برای نگفتن که محرمی جز چاههای مدینه نبود.
و یارانی اندک که صبر را از او آموختند و سکوتشان پرچم سبز افراشتهای بودکه دین پیامبر (ص) بماند.
و کوثر در خانة کوچک علی (علیهالسلام)، جانش از بیحرمتیها زخم خورده و قلبش از حزن و اندوه رحلت پیامبر و تنهایی و غربت علی (علیهالسلام) درهم فشرده.
یاس کبود با پهلوی شکسته و داغ غنچهای نشکفته و دیوار و دَرِ نیمسوختة خانة علی (علیهالسلام).
و تاریخ چه شرمگین و سرافکنده از این روزهای سیاه.
و علی (علیهالسلام) ماند و داغ فاطمه (سلام الله علیها) و مدینه که یاس را گم کرده است.
و تاریخ با سکوت خویش رازدار اسرار مکتوم علی (علیهالسلام).
و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و دختر یکدانهاش، فاطمهاش، پارة جگرش، و سفارشهایش به این است بد عهد که چه زود بدست فراموشی سپردند که دلهای سیاهشان آئینههای زنگار گرفتهای بود که هیچ تصویری را جز سیاهیها نشان نمیداد.
و تاریخ ماند و تصویر تابناکِ قامت خمیدة یاس و روی نیلی و بازوان کبود.
و صدف مدینه پر از گوهرهای سبز ،
و یاس که از مدینه به آسمان پر کشید و زمین در سکوتی سنگین و بیهیچ نشانی.
و این مزد رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود که از آنان هیچ اجر و مزدی نخواست.
إِلَّا ﭐلْمَوَدَّةَ فِی ﭐلْقُرْبَىٰ
فاش بگو: فاطمه شیرخداست(محمدرضا آقاسی)
*
حضرت زهرا دلش از یاس بود
دانه های اشکش از الماس بود(احمدعزیزی)