خدای عقرب
نویسنده:
ویلیام گلدینگ
مترجم:
احمد میر علایی
امتیاز دهید
✔️ خدای عقرب که جايزه ادبی نوبل را برای ويليام گولدينگ به ارمغان آورد، پيدايی قدرت های ماورالطبيعی و بهره گيری قدرت های زمينی از ترس ها و خرافه های توده را در قالب داستانی رمزی و زيبا تصوير می کند.
در ابتدای کتاب می خوانیم:
کاسه آسمان خطی نداشت. بر مینای لاجوردی آن لکه ای نبود. حتی خورشید که در آن شناور بود، کاری نمی کرد جز تلفیق عوامل موجود محیط و بدینسان زر و لاجورد در هم می رفت و می آمیخت. حرارت و نور چون بهمنی از آن فرو می ریخت و همه چیز میان دو رشته صخره بلند چون خود صخره ها بی جنبش بود. آب شط ساکن، کدر و مرده بود. تنها چیزی که نشان از جنبشی داشت، تنوره بخار بود که از سطح آب بر می خاست. گله های مرغان آبی، بر شش ضلعی های گل رس خشک و ترک خورده کنار رود ایستاده بودند و چون توده رنگارنگی به خلاء خیره شده بودند...
بیشتر
در ابتدای کتاب می خوانیم:
کاسه آسمان خطی نداشت. بر مینای لاجوردی آن لکه ای نبود. حتی خورشید که در آن شناور بود، کاری نمی کرد جز تلفیق عوامل موجود محیط و بدینسان زر و لاجورد در هم می رفت و می آمیخت. حرارت و نور چون بهمنی از آن فرو می ریخت و همه چیز میان دو رشته صخره بلند چون خود صخره ها بی جنبش بود. آب شط ساکن، کدر و مرده بود. تنها چیزی که نشان از جنبشی داشت، تنوره بخار بود که از سطح آب بر می خاست. گله های مرغان آبی، بر شش ضلعی های گل رس خشک و ترک خورده کنار رود ایستاده بودند و چون توده رنگارنگی به خلاء خیره شده بودند...
آپلود شده توسط:
morad850
1394/02/18
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خدای عقرب