رسته‌ها
قلعه نشینان
امتیاز دهید
5 / 2
با 3 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 2
با 3 رای
برگرفته از متن کتاب:
آخرین مشتری که رفت، قنبر نفس راحتی کشید. از روی صندلی برخاست رفت توی آشپزخانه، ظرف شو، ظرفها را توی دیگ پر از آبی ریخته بود و یکی یکی می شست، قنبر سینی را برداشت و رفت سر میزها. کاسه های ماست دست زده، کاسه های لوبیا، ترشی، استکانها و باقی چیزها را جمع کرد و توی سینی گذاشت آورد توی آشپزخانه، ریزه های نان، استخوانهای لیسیده شده، ته سیگارها و باقی مانده سبزیها را توی جا آشغالی ریخت، نانهای بیات را توی کیسه های نایلون ریخت و کیسه را توی حیاط پشتی گذاشت. بعد آمد توی آشپزخانه پارچهای بلوری را توی ظرف شوئی زیر دست ظرف شو گذاشت و شیشه های خالی آب را پر از آب کرد و برد توی یخچال گذاشت.
ظرف شو آب دیگ را توی دستشوئی خالی کرد بعد ته دیگ را تمیز شست و تا نیمه تویش آب ریخت و باقیماندهی ظرفها را توی دیگ خالی کرد. ظرف شو گفت: قنبر ساعت چنده؟
قنبر که میان درگاه ایستاده بود، تابی به بالاتنه اش داد، گردنش را پیچاند و ساعت دیواری توی سالن را نگاه کرد و گفت: نصفه شبه.
و آمد کهنه را از توی سطل برداشت و زیر شیر خیس کرد و رفت که توی سالن روی میزها را پاک کند...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
95
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
ملا ممدجان
ملا ممدجان
1403/04/02

کتاب‌های مرتبط

کوته فکران جامعه
کوته فکران جامعه
4.1 امتیاز
از 7 رای
گلدن آرک
گلدن آرک
3.8 امتیاز
از 13 رای
بحران
بحران
4.2 امتیاز
از 10 رای
سه تار
سه تار
4.3 امتیاز
از 691 رای
گل آقا
گل آقا
4.4 امتیاز
از 8 رای
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی قلعه نشینان

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
قلعه نشینان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک