مقالات احمد کسروی
نویسنده:
احمد کسروی
امتیاز دهید
گردآورنده: یحیی ذکاء
مجموعه ای از مقالات کمیاب احمد کسروی
چاپ اول: تهران 1334
چاپ دوم: برلین 1368
ناشر: انتشارات یاسمین
بیشتر
مجموعه ای از مقالات کمیاب احمد کسروی
چاپ اول: تهران 1334
چاپ دوم: برلین 1368
ناشر: انتشارات یاسمین
آپلود شده توسط:
persianking
1388/09/07
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مقالات احمد کسروی
ایشان می روند و در میان مردم چند خرافه پیدا می کنند و از آنها اشکال میکند و آنها را به اسم دین مینویسند و مردم عوام که تخصصی ندارند فکر می کنند ایشان روشن فکر است زیرا برخی عوام تا میبینند که یک نفر به مقداری از گزاره های دینی اشکال می کند و حرف از روشن فکری میزند فکر میکنند با سواد است. فتأمل
1.به نظر شما کسی که دیوان حافظ را بی معنی و بی بار و فقط دارای قافیه می داند مرد بزرگی است ؟ و حتما گوته این شاعر بزرگ آلمانی و جهان هم عقب افتاده بوده که گفته :« حافظا ، خویش را با تو برابر نهادن جز نشان دیوانگی نیست »
2.بعد بشینی یک کتاب بنویسی به نام «در پاسخ بد خواهان » تا ثابت کنی به جای واژه «گیاه خواری» از واژه «گوشت نخواری» استفاده شود !! به نظر شما همچین شخصی عقل سالمی دارد ؟
3. همان دو دلیل بالا و سخنان allameramin برای من بست است برای شما که نمی دانم ؟[/quote]
4_حافظ و سعدی و جناب مولانا و حضرت خیام غیر از درس بی غیرتی و در فکر اجتماع و خدمت به آن نبودن چیز دیگری آ»وزش نمیدهند.همین کتابهای خرد کش را به خورد ایرانی جماعت داده اند که شدهایم ÷یشرفته ترین کشور دنیای مدرن.
خیلی ها اصلا منظور احمد کسروی را در انتقاد به شاعران درک نکرده اند در صورتی که احمد کسروی خیلی ساده به شاعران قدیم گفته : چرا شما در هنگامیکه باید با قلم خود روشنگری میکردید و در رابطه با تجاوزات به خاک ایران می نوشتید نشستید و غزلسرایی کردید و شعر بافتید منظور کسروی این بوده نه اینکه با شعر و شاعری مخالف بوده [/quote]
1.دوست عزیز بنده احمد کسروی را به خاطر نوشتن کتابهای تاریخی اش همچون « تاریخ مشروطه » « تاریخ 500 ساله خوزستان » « تاریخ 18 ساله آذربایجان » تمجید می کنم ولی ایشان در بحث دینی کتابهایی که نوشتن سعی کرده اند تفکر خود را به خواننده دیکته کنند و از بعضی واقعیت ها فرار می کنند و در برخی موارد دلایل بی پایه و اساس می آورند
2. اینکه یک نفر به جای نوشتن تاریخ بنشیند و غزل بگوید و شعرهای عارفانه و عاشقانه و یا اصلا به تاریخ علاقه نداشته باشد و کتابهایی بنویسد که تاریخی نباشد دلیل نمی شود که کتابهایش را آتش زد در صورتی که کتابهای اشخاصی همچون سعدی و حافظ بار پند و نصیحت دارند و خیلی از شعرهایشان با آنکه سالیان سال هم از آن می گذرد وقتی می خوانی درس های زیادی از آن یاد می گیری
به نظرم کسروی روش مصلحانه و نقد جدی (به معنای واقعی) نداشت از نظر او هر چیزی که الان مشکلی را به وجود آورده ( آن هم مشکلی که او گمانش را برده بود)باید از ریشه کنده شود بخاطر همین او هم فلسفه را نفی میکرد هم شعر و ادبیات و رمان را هم صوفیه و شیعه را و در مواردی هنر را .در واقع او آفت زدایی نمیکرد بلکه بیشتر ریشه کنی میکرد. بخاطر همین برای چاره جویی یک جا جشن کتابسوزان ساخت و کتابهای ادبی و دینی را آتش میزند جای دیگر "زبان نوین پاک " میسازد و خواستار تجدیدنظر کلی درباره زبان فارسی است و انتقادات او به برخی مفاهیم دینی هم به آوردن دین جدید(پاک دینی) و کتاب مقدس جدید(ورجاوند بنیاد) ختم شد.
1.به نظر شما کسی که دیوان حافظ را بی معنی و بی بار و فقط دارای قافیه می داند مرد بزرگی است ؟ و حتما گوته این شاعر بزرگ آلمانی و جهان هم عقب افتاده بوده که گفته :« حافظا ، خویش را با تو برابر نهادن جز نشان دیوانگی نیست »
[/quote]
خیلی ها اصلا منظور احمد کسروی را در انتقاد به شاعران درک نکرده اند در صورتی که احمد کسروی خیلی ساده به شاعران قدیم گفته : چرا شما در هنگامیکه باید با قلم خود روشنگری میکردید و در رابطه با تجاوزات به خاک ایران می نوشتید نشستید و غزلسرایی کردید و شعر بافتید منظور کسروی این بوده نه اینکه با شعر و شاعری مخالف بوده
به نظر من این بنده خدا (کسروی) یه مقدار گرفتار این مشکل شده بوده
التقاط فکری!
شما هم مثل اینکه با خاورمیانه القات زدید.
به نظر میرسد دچار گمراهی شده است
مشکل شرقیان همیشه همین بوده تا مقداری با غرب آشنا میشوند دچار التقاط فکری می شوند
ایشان می روند و در میان مردم چند خرافه پیدا می کنند و از آنها اشکال میکند و آنها را به اسم دین مینویسند و مردم عوام که تخصصی ندارند فکر می کنند ایشان روشن فکر است زیرا برخی عوام تا میبینند که یک نفر به مقداری از گزاره های دینی اشکال می کند و حرف از روشن فکری میزند فکر میکنند با سواد است. فتأمل[/quote]
1.به نظر شما کسی که دیوان حافظ را بی معنی و بی بار و فقط دارای قافیه می داند مرد بزرگی است ؟ و حتما گوته این شاعر بزرگ آلمانی و جهان هم عقب افتاده بوده که گفته :« حافظا ، خویش را با تو برابر نهادن جز نشان دیوانگی نیست »
2.بعد بشینی یک کتاب بنویسی به نام «در پاسخ بد خواهان » تا ثابت کنی به جای واژه «گیاه خواری» از واژه «گوشت نخواری» استفاده شود !! به نظر شما همچین شخصی عقل سالمی دارد ؟
3. همان دو دلیل بالا و سخنان allameramin برای من بست است برای شما که نمی دانم ؟