برگ خزاندیده: گزیده اشعار سیف فرغانی
نویسنده:
سیف الدین محمد فرغانی
امتیاز دهید
مقدمه: ذبیحالله صفا
انتخاب و توضیح: محمد ترابی
بیشتر
انتخاب و توضیح: محمد ترابی
دیدگاههای کتاب الکترونیکی برگ خزاندیده: گزیده اشعار سیف فرغانی
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب
بر دولت آشیان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام
بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد
باد خزان نکبت ایام ناگهان
بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد
آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست
گرد سم خران شما نیز بگذرد
ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز
این تیزی سنان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام
بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد
ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز
این تیزی سنان شما نیز بگذرد
چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد
بیداد ظالمان شما نیز بگذرد
در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت
این عوعو سگان شما نیز بگذرد
آبیست ایستاده درین خانه مال و جاه
این آب ناروان شما نیز بگذرد
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت
ناچار کاروان شما نیز بگذرد
این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد
بیش از دو روز بود از آن دگر کسان
بعد از دو روز از آن شما نیز بگذرد
شعر زیبایی از سیف فرغانی
☃
خوش بخسبد فتنه چون در قندز روسی کشد / چشم هندوی تو را ای ماه ترکستان! مژه
به فلک رشوه دهم بوکه در آرم باری / پارهای بر شب وصل تو ز شبهای دگر
ممنون از دوست بسیار عزیز و بزرگوارمkalltun .8-)
من اصلا سیف را نمیشناختم.اما شعری رو ک استاد واحد پور نوشتن شنیده بودم....فقط نمیدونستم شاعرش کی هست.
همانطور ک دکتر صفا در مقدمه ی کتاب نوشتن:" در بین بزرگان لایق احترام کسانی را میابیم که یا خیلی دیرتر از زمان خود شناخته شده اند و یا اصلا روزگار به آنان فرصت اشتهار نداد."
کتاب شامل قصاید/قطعات/غزلها و رباعیات بسیار زیبایی سیف هست. در انتها هم توضیحاتی راجع ب اشعار توسط مولف داده شده.
یک نمونه از رباعیات سیف فرغانی:
شب نیست که از غمت دلم جوش نکرد
وز بهر تو زهر اندُهی نوش نکرد
ای جان جهان هیچ نیاوردی یاد
آن را که تورا هیچ فراموش کرد
از جناب kalltun بزرگوار تشکر می کنم.
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب
بر دولت آشیان شما نیز بگذرد
باد خزان نکبت ایام ناگهان
بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام
بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد
ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز
این تیزی سنان شما نیز بگذرد
چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد
بیداد ظالمان شما نیز بگذرد
در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت
این عوعو سگان شما نیز بگذرد
آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست
گرد سم خران شما نیز بگذرد
بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت
هم بر چراغدان شما نیز بگذرد
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت
ناچار کاروان شما نیز بگذرد
ای مفتخر به طالع مسعود خویشتن
تأثیر اختران شما نیز بگذرد
این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد
بیش از دو روز بود از آن دگر کسان
بعد از دو روز از آن شما نیز بگذرد
بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم
تا سختی کمان شما نیز بگذرد
در باغ دولت دگران بود مدتی
این گل، ز گلستان شما نیز بگذرد
آبیست ایستاده درین خانه مال و جاه
این آب ناروان شما نیز بگذرد
ای تو رمه سپرده به چوپان گرگ طبع
این گرگی شبان شما نیز بگذرد
پیل فنا که شاه بقا مات حکم اوست
هم بر پیادگان شما نیز بگذرد
ای دوستان! به نیکی خوهم دعای سیف
یک روز بر زبان شما نیز بگذرد
لازم به توضیح است که فعل « خوهم » ( کوتاه شدهی خواهم)که در بیت آخر آمده، به این صورت در غزلیات سیف نیز کاربرد زیادی دارد.