رسته‌ها
حماسه بابک خرم دین
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 85 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 85 رای
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
309
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی حماسه بابک خرم دین

تعداد دیدگاه‌ها:
45
[quote='saman2esm']دوم اینکه تقسیم فرهنگ ها به سودمند و مضر ما را به آنجا می رساند که بخواهیم فرهنگ مضر را از بین برده و فرهنگ مفید را جایگزین کنیم و این همان کاریست که حکومت اعراب و اکثر حکومت ها در طول تاریخ انجام داده اند به عنوان مثال چون اعراب فرهنگ دینی خود را از دیگر فرهنگ ها سودمند و صحیح تر می دانسته اند، این فرهنگ را به دیگر ملت ها تحمیل نمودند، در این حالت اگر شما تغییر اجباری فرهنگ و از بین رفتن فرهنگ ها را منفی میدانید نباید مردم عرب را برای این کار نکوهش کنید بلکه شما باید ایده تقسیم فرهنگ ها (و در نهایت حکومت اجرا کننده ایده) به سودمند و مضر را سرزنش و مجکوم کنید و این همان ایدهیست که شما به آن معتقدید.
[/quote]
بفرمایید کی و کجا اعراب، فرهنگ دینی خویش را تحمیل نمودند؟
مژده رستم گرامی کمی واقع بین باشید ما در فرهنگ عرب ذوب شدیم و کاریش هم نمیشه کرد بیش از نیمی از کلمات ما عربیند بیش از هفتاد درصد نامها و نامهای خانوادگی ما عربیند نماز و دعاها را عربی میخوانیم حتی قنوتی که میتونیم فارسی بخونیم من تا حالا ندیدم کسی فارسی بخونه ما عرب شدیم همین
درود به همه دوستان
با دیدگاه شما موافق نیستم
پیروز باشد
[quote='مژده رستم']
4. من نژادپرست نیستم. همه انسان ها برای من باارزش هستند. چنان چه در نوشته هام بارها از تمدن رومی و یونانی و چینی و هندی با احترام یاد کردم. ولی با نژادی که هدفش خوار کردن فرهنگ من باشه، نمی تونم هم داستان و موافق باشم. [/quote]
دوست عزیزم مژده رستم، بنده جمله شما را به این صورت اصلاح می کنم: ولی با فرهنگی که هدفش خوار کردن فرهنگ من باشه، نمی تونم هم داستان و موافق باشم، زیرا اگر حس تنفر و هدف خوار کردن فرهنگی دیگر وجود داشته باشد، می توانیم به یقین بگوئیم که این صفت و هدف در ترکیب و مجموع ژن های آن نژاد وجود ندارد بلکه این صفت و اهداف در فرهنگ آن نژاد آموخته می شود، پس به نظر بنده نژاد در این ماجرا بی تقصیر است.
دوست گرامی بنده دوباره جمله شما را اصلاح می کنم: ولی با قسمتی از آن فرهنگ که هدفش خوار کردن فرهنگ من باشه، نمی تونم هم داستان و موافق باشم، به نظر بنده که اگر در فرهنگی رسم و عادتی کاملا متفاوت با عادت ها و رسوم ما وجود داشته باشد، ما نباید این تفاوت را بهانه تنفر و تحقیر آن فرهنگ قرار دهیم بلکه باید با این تفاوت ها کنار آمده و به انتخاب آن مردم احترام بگذاریم، اما اگر در آن فرهنگ، قسمت و ایده ای وجود دارد که قصد تغییر فرهنگ ما را دارد، نپذیرفتن و مقاومت در برابر آن قسمت از فرهنگ حداقل حقوق ما خواهد بود، شاید یک مثال مسئله را روشن تر سازد: فرض کنید در ملتی رسم و عادت برای سوگواری پوشیدن لباس سپید باشد در ملتی دیگر رسم و عادت بر پوشیدن لباس سیاه است، تا اینجا به نظر بنده هیچ کدام بر دیگری برتری ندارند اما اگر اراده ای در این یکی از این دو ملت بر برتری یکی از این دو عادت وجود داشته باشد و قصد تحمیل آن بر ملت دیگر را داشته باشداین اراده محکوم است نه لباس مشکی یا سفید پوشیدن!
دورد به همه دوستان پژوهنده
1. من بارها گفتم که ایرانیان عرب زبان بخشی از فرهنگ و پاره ای زا میهن ما هستند و مراد من از عرب، کشورهای دور و بر دریای پارس است.
2. در عرصه های دانش و فناوری - تا اون جایی که من می دونم- شمار عرب هایی که به جایی رسیدن، با توجه به پول و سرمایه و امکاناتی که دارن، بسیار کمه. جایگاه و نقش تازیان در درازای تاریخ در پیش رفت دانش چی بوده؟ بفرمایید تا من بدونم. (منظورم کشورهای همچون عربستان، قطر، بحرین، امارات، عمان و کویت هستش)
3. تا اون جایی که من می دونم، خوراک ایرانیان سوسمار نیوده. نگاهی به تاریخ و آثار شاعران و نویسندگان پارسی و تازی این رو نشون می ده. (از پارسی زبانان خاقانی و ... از تازی زبانان ثعالبی و ...) اگر هم بخشی از مردم سوسمار می خوردن، نمی شه او ن رو به همه جامعه و مردم یک کشور نسبت داد.
4. من نژادپرست نیستم. همه انسان ها برای من باارزش هستند. چنان چه در نوشته هام بارها از تمدن رومی و یونانی و چینی و هندی با احترام یاد کردم. ولی با نژادی که هدفش خوار کردن فرهنگ من باشه، نمی تونم هم داستان و موافق باشم. این رو همون کوروش بزرگی می گه که شما دوست گرامی بهش استناد می کنید.
5. کشورهای عربی رو اروپایی ها و آمریکایی ها ساختند و آباد کردند. شرکت هایی که در مزایده های بزرگ و دندون گیر برنده می شن و با سودهای چند میلیارد دلاری که به جیب می زنن، برای تازیان هتل و ورزشگاه و جاده و ابرساختمان و فضای سبز و ... می سازن.
6. هم دست شدن با انسان های پست (وهابی و داعشی و ...) به بهانه تامین منافع ملی یعنی رسیدن به هدف به هر قیمتی (اندیشه ماکیاولیستی) و این به دور از شرافت انسانی و ایرانیه. فکر می کنم، یک ایرانی نتونه با عربی که به دریای پارس، از روی عمد و کینه می گه خلیج ... و به زبان شیرین پارسی دری می گه دَری وَری و بهش می گه مجوس (آتش پرست)، پای میز مذاکره بنشینه. در ضمن، عرب ها چی دارن که ما از برقراری پیوند با اون ها به چیزی برسیم؟
7. هر فرهنگی سستی هایی داره. این رو بارها عرض کردم. از فرهنگ غنی ایرانی گرفته تا هر فرهنگی دیگه ای. ولی با توجه به معیارهای انسانی و متمدانه امروزی می تونیم ادعا کنیم که این فرهنگ دارای غنای بیش تری نسبت به اون فرهنگ بوده و اصولا هر نژادی که فرهنگ غنی تری داشته، بیش تر در درازای تاریخ درخشیده. با حجم گسترده یورش بیگانگان (مقدونی ها و یونانی ها، تازیان، مغولا، تیموریان و ...) به ایران باز هم ما داریم پارسی سخن می گیم و بخشی از آیین های گذشتگان مون رو برگزار می کنیم. هر فرهنگی توانایی چنین بازسازی و ریکاوری رو نداره. شما تردیدی نداشته باشید که اگه یک دهم این یورش ها به شبه جزیره حجاز می شد، دیگه نژاد و فرهنگی به نام عربی و زبانی تحت عنوان زبان تازی وجود خارجی نداشت.
8. تا اون جایی که من می دونم چیزی که بد و ناروا محسوب می شه، نژادپرستی و تعصب بی جا هستش. من عاشق فرهنگ ایرانم و این رو هم می دونم که این فرهنگ دارای سستی هایی هستش، ولی نقاط قوتش بسیار بیش تر از ضعفشه و این باعث می شه من احساس غرور کنم. (غروری که بار معنایی مثبت داره و نیروی اعتماد به نفس و خودباوری رو قوت می بخشه)
9. باز هم می گم، ضربه ای که ایران از ما به ظاهر ایرانی ها خورده از دشمن نخورده. امیدوارم همه ما ایرانی تر باشیم!!!!!!!
دوستان زیاد سخت نگیرید به کتاب نامه فرهنگ چاپ قبل از انقلاب مراجعه فرمائید و خوراک ایرانیان در ازمنه قدیم را اگه حافظه درست یاری بده توسط دکتر جنیدی مرقوم شده مطالعه فرمائید. سوسمار هم جزو منوی غذا ها بوده .
اینکه همه تقصیر سرکوب نهضت خرمدینان و دیگر نهضت های استقلال طلبانه را به گردن اعراب بیندازیم چندان درست نیست اعراب یک پای ماجرا بودند و پای دیگر ماجرا در درون خود ایرانیان بوده است. خیذر پسر کاووس برای دستیابی به حکومت خراسان و ماوراءالنهر اقدام به دستگیری و تحویل بابک به خلیفه کرد و معتصم امر به بریدن پا و دست و سپس گردن زدن بابک کرد درست مثل رفتار داعش در قرن حاضر.
اما رویه تهمت زدن به تمامی نهضت های مردمی در ایران به قبل از هجوم اعراب باز می گردد. همانطور که موبدان موبد به مزدک و هواداران او اتهام اشتراکی بودن بست و ان قیام را که در بستر مردم کشاورز ایرانی جریان داشت بوسیله انوشروان دادگر!؟ سرکوب کرد این درحالی بود که قباد پدر انوشروان بازپس گیری تاج و تخت خود را مدیون همین مزدکیان بود. در تاریخ بلعمی در مورد مزذکیان همین اتهامات را ئر مورد مزدک می خوانیم که بعد ها به بابک و خرم دینان وارد شده است. بقول ساعر :
چون نیک نظر کرد پر خویش در آن دید / گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست.
حالا زیاد هم دور نرویم درنظر برخی از حکومتیان همین عصر ایران خواهی و ملی گرائی مساویست با خیانت به اسلام
[quote='مژده رستم']
تاریخ نشون می ده که عرب های بی سر و پا در میان نژادهای بشری کم ترین اثرو در پیش رفت انسان ها داشتند. می دونید چرا؟ چون نژادشون مفت خور و بی مصرفه. تبارشون بوی لجن و چپاول و بکش بکش می ده!
فرهنگ بزرگ مصر رو چه نژادی نابود کرد؟ فرهنگ بزرگ سوریه و شام رو چه کسی نابود کرد؟ فرهنگ غنی و بی همتای پارسی رو چه کسی به ابتذال کشید؟ همین بی سر و پاهای بی رگ و ریشه.[/quote]
بزرگوار باور بفرمایید این نوع نژاد پرستی در نوع خودش بی نظیر است...
نژاد مفت خور و بی مصرف! تباری که بوی لجن می دهد! نابود کنندگان فرهنگ مصر و سوریه ( فعلا که مصری ها و شامی ها خودشان بی خیال این موضوع شده اند که کشورشان چندین هزار سال پیش توسط اعراب فتح شده) بی سر و پاهای بی رگ و ریشه!! که البته بنده جاهل نمی دانم بی رگ و ریشه به چه معنی است. هر کسی دارای رگ و ریشه است. بلاخره اعراب هم یک ریشه ای برای خودشان دارند.
آیا در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس مثل عربستان، کویت، امارات یک مهندس لایق، یک پزشک شریف، یک اقتصاد دان با اطلاع، یک نظامی شجاع، فعال حقوق بشر شریف و آزاده وجود ندارد؟ آیا سرتا پای این کشورهای عربی را کسانی گرفته اند که حتی نمی توانند دماغ شون رو بالا بکشن!! تمام توسعه ای که در کشورهای عربی شده توسط خارجی ها بوده؟ مثلا در عربستان سعودی مدیران لایق و تحصیل کرده وجود ندارد؟
یعنی همه مشکلات کشور ما از وقتی شروع شد که در هزار سال پیش ایران به دست اعراب فتح شد؟ پیش از حمله اعراب هیچ مشکلی در کشور وجود نداشت؟
مبتذل‌ترین نوع غرور، غرور ملی است، زیرا کسی که به ملیت خود افتخار می‌کند در خود کیفیت باارزشی برای افتخار ندارد، وگرنه به چیزی متوسل نمی‌شد که با هزاران هزار نفر در آن مشترک است. برعکس، کسی که امتیازات فردی مهمی در شخصیت خود داشته باشد، کمبودها و خطاهای ملت خود را واضح‌تر از دیگران می‌بیند، زیرا مدام با این‌ها برخورد می‌کند. اما هر نادان فرومایه که هیچ افتخاری در جهان ندارد، به مثابه‌ی آخرین دستاویز به ملتی متوسل می‌شود که خود جزیی از آن است. چنین کسی آماده ‏و خوشحال است که از هر خطا و حماقتی که ملتش دارد، با چنگ و دندان دفاع کند. به طور مثال در میان انگلیسی‌ها به ندرت می‌توان از هر پنجاه ‏نفر یکی دو نفر را یافت که وقتی درباره‌ی دورویی احمقانه و موهن ملتش با تحقیری به‌سزا سخن می‌گویند، ‏موافقت خود را ابراز کند، اما آن یک نفرمعمولاً فردی عاقل است.
شوپنهاور
[quote='Bardiatata'] اما چیزی را که ما- حتا اگر استاد تاریخ باشیم- باید بیاموزیم این است که ما باید در برابر دیگران از هم میهن خود دفاع کنیم حتا اگر حق با او نباشد،دیگران چنین می‌کنند و کاری هم به منطق و دانش ندارند و برای همین هم همیشه پیروز هستند![/quote]
بنده استدلال شما را می پذیرم! و هنگامی که یک ایرانی به حقوق یک اجنبی تجاوز کرد از ایرانی دفاع خواهم کرد زیرا مهم نیست حق با او باشد یا خیر، یعنی زمانی که یک ایرانی چندین انسان اجنبی را به قتل رساند و بنده در مقام قضاوت بودم چون باید منطق و دانش و حق را در نظر نگیرم ،حق را به ایرانی خواهم داد زیرا ایرانی و هموطن من است! و ...
بگذارید فرض کنیم که همه افراد دنیا استدلال شما را بپذیرند و حق را همیشه به هموطن خود بدهند در این حالت کشتن افراد دیگر کشورها کاملا مجاز است و هیچ گونه ارتباطی شکل نمی گیرد زیرا هر گونه خیانت و قتلی در مورد افراد اجنبی مجاز است!
آیا اینکه دیگران اینگونه می کنند و پیروز هستند، دلیلی موجه برای هر عملی است؟! شاید پاسخ شما آری باشد! اما به نظر بنده در این حالت همه بازنده هستند!
حماسه بابک خرم دین
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک