ایرانیان، یونانی ها، چینی ها و هندی ها. البته همه چیزهایی که در این فرهنگ ها به چشم می خوره خوب و درست نیست، ولی بیش تر آیین ها و رسم هایی که داشتند، سودمند بوده و به پیش رفت زندگی انسانی کمک کرده
دوست گرامی همانطور که دوست عزیزم پاینده اشاره کردند، در نظر گرفتن فرهنگی ایده آل و یا تقسیم فرهنگ به سودمند و مضر به دو جهت اشتباه است اول اینکه هر فرهنگی برای مردم آن فرهنگ مفید است و توسط آن مردم برای زمان و مکان خاص خود به وجود آمده است (و به وجود می آید) و باید بدانیم فرهنگ ایرانی برای ایرانیست و فرهنگ عربی برای مردم عرب و این انتخاب آن مردم است و قضاوت در مورد آن صحیح نیست، دوم اینکه تقسیم فرهنگ ها به سودمند و مضر ما را به آنجا می رساند که بخواهیم فرهنگ مضر را از بین برده و فرهنگ مفید را جایگزین کنیم و این همان کاریست که حکومت اعراب و اکثر حکومت ها در طول تاریخ انجام داده اند به عنوان مثال چون اعراب فرهنگ دینی خود را از دیگر فرهنگ ها سودمند و صحیح تر می دانسته اند، این فرهنگ را به دیگر ملت ها تحمیل نمودند، در این حالت اگر شما تغییر اجباری فرهنگ و از بین رفتن فرهنگ ها را منفی میدانید نباید مردم عرب را برای این کار نکوهش کنید بلکه شما باید ایده تقسیم فرهنگ ها (و در نهایت حکومت اجرا کننده ایده) به سودمند و مضر را سرزنش و مجکوم کنید و این همان ایدهیست که شما به آن معتقدید.
اما در مورد وحشی بودن اعراب:
دوست عزیز به نظر بنده که اگر ما بخواهیم انسانی وحشی را تعریف کنیم شاید انسانی که هنوز به صورت اجتماعی شروع به زندگی نکرده است و مانند دیگر حیوانات نتواند انتخابی جز انتخاب غریزه خود داشته باشد و علاوه بر دست نیافتن به عناصر فرهنگی مانند زبان و باور و... نتواند این عناصر را به نسل های بعد از خود منتقل کند تعریفی مناسب باشد! در این حالت ما نمی توانیم اعراب را وحشی بخوانیم!
اون ها تمدن ها رو نابود می کردند. چنانچه در مصر باستان، در فلسطین، در سوریه و ... دیگه اثری از تمدن نخستین اون هانیست و فرهنگ شون کامل عربی و تازی شده.
اما به نظر من شما استدلال کرده اید که چون اعراب دیگر فرهنگ ها را از بین برده اند پس وحشی هستند، دو نکته ای مهمی که در این استدلال قابل بحث هستند اول اینکه شما فرض کرده اید که اعراب دیگر فرهنگ را از بین برده اند که به نظر من فرضی غلط است زیرا این حکومت و ایده فرهنگی بالاتر و مقدس تر اعراب بوده است که باعث دگرگونی شدید دیگر فرهنگ ها شده است نه مردم عرب، نکته دوم این است که اگر ما استدلال شما را بپذیریم باید تمام (یا بیشتر)ملت ها و مردم ها را وحشی بخوانیم زیرا در طول تاریخ حداقل یک دوره در یک ملت و کشور بوده است که حکومت آن مردم باعث نابودی و یا دگرگونی شدید یک ملت و جامعه هرچند کوچک شود!
دیگه اثری از تمدن نخستین اون هانیست و فرهنگ شون کامل عربی و تازی شده.
وقتی این دو ویژگی برای خواننده ثابت بشه، بی فرهنگ بودن اون ها هم خود به خود ثابت می شه.
دوست عزیزم هر چند تناقض بی فرهنگ خواندن عرب ها در یک جا و فرهنگ کشور های تصرف شده را فرهنگ عربی خواندن در جایی دیگر، باعث نمی شود که ما منظور شما را درک نکنیم! اما توجه شما را به عناصر فرهنگ که شامل زبان، اعتقاد و باور،آداب و رسوم ، سازه و صنایع دستی و ... می شود، جلب می کنم که از این منظر بی فرهنگ خواندن یک ملت و جامعه بی معناست! و تناقض آمیز است!
شاید بهتر باشه یه کم عمل گرایانه تر به موضوع نگاه کنیم . اگر ما ایرانی ها مدام اعراب رو وحشی و "سوسمارخور" بنامیم و از اون ها دوری کنیم ، نمی توانیم نفوذمان رو در خاورمیانه و کشورهای عربی افزایش بدهیم و منافع بسیاری رو از دست خواهیم داد. تنها نتیجه ی این رفتار این خواهد بود که ما خودمان رو منزوی می کنیم و به جایش کنترل خاورمیانه رو میسپاریم به دست رقبا
متاسفانه عده ای از ما ایرانی ها که به کلی خارج از میدان عمل و الزاماتش قرار داریم ... گوشه ی کتابخونه نشستیم و چند تا کتاب تاریخی خوندیم و فکر می کنیم عشق به ایران یعنی این که به اعراب دشنام بدهیم. ( خودم هم قبلا همینجوری بودم )
من فکر می کنم پایبندی به ایران ، یعنی این که در همه حال به دنبال منافع ملی باشیم. اگر زمانی لازمه ی کسب این منافع اینه که از اعراب تعریف و تمجید کنیم و اون ها را برادر صدا بزنیم، باید این کار رو بکنیم. اگر جایی برای منافع ملی لازمه که با یک وهابی کثیف دست بدی و در آغوشش بگیری و صورت نحسش رو ببوسی ، باید این کار رو بکنی!
عذر می خوام اما ... گور بابای نفرت! فقط منافع ملی مهم است و امروز دشمنی نژادی با اعراب و نفرت از اون ها منافعی عاید ایران نمیکنه
خدا رو شکر که ما وزیر امورخارجه نیستیم و لازم نیست کارهای سخت و هولناکی مثل روبوسی با یک وهابی رو انجام بدهیم ، اما همین که این مطالب نفرت نژادی رو در فضای مجازی منتشر نکنیم خودش حتما کمک کوچکی به منافع ملی خواهد بود . بارها دیدم ایرانی ها صفحات وبی درست کردند به زبان انگلیسی علیه نژاد عرب! همچنین در شبکه های اجتماعی .خب که چی ؟!
***
...................
[edit=simin]1393/11/14[/edit]
بحث احساس برتری نژادی کردنه و گرنه قرار نیست کسی از عربستان ، قطر و ..... دفاع کنه مگه در کشور خودمان عرب نداریم. وقتی ما از نژاد عرب به بدی یاد می کنیم انتظار داشته باشیم هموطنان عرب ما خودشان را جزیی از خاک ایران بدانند؟ من خودم در دانشگاه تهران با هموطن عرب بوشهری هم کلاس بودم بنده خدا جرأت نمی کرد بگه من عربم یا هنگام تماس با خانواده ی خودش در کنجی از دانشگاه یا خوابگاه صحبت می کرد. اصلا احساس ما نسبت به یک افغانی که اصالتا ایرانیه و هم نژاد ما محسوب میشه در کشورمان آیا مناسبه؟ من خودم کارشناسی ارشد تاریخ خوندم و متأسفانه به این نتیجه رسیدم که اگر ما ایرانی ها با این اندیشه برتری نژادی به مانند کوروش بزرگ و خردمند به قدرت جهانی دست پیدا کنیم مانند هیتلر آدم می کشیم. چون کوروش جهان بینی جهان شمول داشت و در اندیشه او همه ادیان و مذاهب و قومیت ها قابل احترام بودند ولی هیتلر همان احساس برتری نژادی نسبت به قوم سامی و یهودی ها داشت که ما داریم. و نتیجه را همه ما میدانیم.
سلام من مسعود هستم از اهالی کرمان، من از نزدیک با فرهنگ ایران باستان و دین بهی (زرتشت) آشنایی دارم بعد از گذشت 1400 سال مردم شهر من کسانی هستند که در گفتارشون بیشترین واژه های زبان اوستایی و پارسی پهلوی وجود داره و شهر من یکی از مراکزی هست که زرتشتیان ایران در اون زیاد هستند و آزادانه رسوم خودشون که در واقع رسوم نیاکان ما هست رو انجام میدن و جالبه بدونید که مسلمان ها هم در اجرای بعضی از اونها شریک هستند مثل جشن سده ( جشن پیدایش آتش) من در مدرسه ای درس خوندم که متولی اون زرتشتیان کرمان بودند وهمین باعث شد تا علاقه مند بشم به اونها نزدیک بشم و البته دوستان زیادی هم دارم و گاهاً برای عکاسی از برخی مراسم دعوت میشم. یه شاعر همشهری داریم بنام خانم توران شهریاری که اشعارش قابل جست و جو تو اینترنت هست ایشون جالب میگن که وقتی به تمدن ایران باستان نگاه میکنم با خودم میگم این فر و شکوه مال اونها بود ما چرا در زمانه خودمان دست به دست میمالیم و به جای کار کردن به کار گذشتگان خودمون غرور میورزیم.
درباره تاریخ ایران این رو همه به یاد داشته باشن ما ایرانیها در هرزمان از تاریخ که باهم بودیم وبرای پیروزی تلاش کردیم درنهایت پیروز بوده ایم و هرزمان که غرق در تکبر و دو دستگی بودیم شکست خوردیم. من میگم همه بابک خرمدین این مرد آزاد که جلوی اهریمنان زمان که همان اعراب متجاوز بودند ایستاد رو بشناسند همونجور که بود نه یک ذره کم و نه یک ذره بیشتر درباره صفاتش تعریف نکنن.
درباره ادیان دچار تعصب نشیم قران میفرماید دین در نزد خدا از آدم تا خاتم یکی است. همه ادیان انسان رو به سعادت راهنمایی میکنن. خداجوی واقعی کسی هست که دنبال حقیقت باشه و اینکه در میان پیروان کدوم دین به دنیا اومده هیچ تفاخری نداره سلمان فارسی زرتشتی بود و زرتشت دینی هست که در اون اندیشه اساس اعتقاد هست و اندیشه سلمان اونو به اسلام وارد کرد.
من یک ایرانی هستم و خاک ایران برای من از جانم عزیزتره و مردم ایران از هر نژاد و هر دینی که باشند خواهران و برادران منند و بسیار بهشون عشق میورزم.
پاینده باشید
بزرگ ترین ضربه هارو در درازای تاریخ ایران، ما به ظاهر ایرانی ها به خودمون زدیم. آقای دالاس،دیدگاه های شما خیلی به هم پیوسته و منسجم نبود و به زور خواستید همه چی رو به هم ربط بدید. در نتیجه پاسخی برای گفته های شما ندارم.
ولی خطاب به دوستانی که سنگ تازیان بی ریشه رو به سینه می زنند باید عرض کنم که همین بی فرهنگ ها فرهنگ ما ایرانی ها رو به ابتذال کشوندند و زا ما مردمی بی وطن، دروغ گو، ناراست و ... ساختند. وای بر ما که به دوبی و دوحه و ... می نازیم و نسبت به فرهنگ خودمون انتقادهای بی جا می کنیم. امارات و قطر و بحرین و عربستان و ... کی ساخته؟ حتما مهندسای عرب برج خلیفه رو ساختن؟ اون ها که دماغ شون رو هم نمی تونن بالا بکشن؟ اداره بازی های آسیایی 2006 قطر با کیا بود؟ فیلم برداری جام ملت های آسیا 2011 قطر با کیا بود؟ با استرالیایی ها و اروپایی ها. عرب ها تنها چیزی که دارن پوله و تمام. (البته باید عرب های باغیرت و بزرگوار ایرانی رو از تازیان جدا دونست. این ها ایرانیان عرب زبان هستند)
تاریخ نشون می ده که عرب های بی سر و پا در میان نژادهای بشری کم ترین اثرو در پیش رفت انسان ها داشتند. می دونید چرا؟ چون نژادشون مفت خور و بی مصرفه. تبارشون بوی لجن و چپاول و بکش بکش می ده!
فرهنگ بزرگ مصر رو چه نژادی نابود کرد؟ فرهنگ بزرگ سوریه و شام رو چه کسی نابود کرد؟ فرهنگ غنی و بی همتای پارسی رو چه کسی به ابتذال کشید؟ همین بی سر و پاهای بی رگ و ریشه.
در پاسخ به DALLAS
دوست رمی من: منظور از عرب سوسمارخور این است که عربها چیزی برای خوردن نداشتهاند و به اجبار سوسمار میخوردهاند نه مانند شما که قرمه و قیمه و تهچین و انواع خوراکهای لذیذ را در اختیار دارید اما از خوردن روده و سیرابی هم لذت میبرید. بنابراین همین عربهایی که از نداری سوسمار میخوردند همینکه به ایران آمدند و از خوراکهای ایرانی سیراب شدند یادشان رفت که که بودند و از کجا آمده بودند.
ایرانیان از دورهی باستان هم (شما که به نظر میرسد در تاریخ خبرهاید) خوراکهای لذیذی داشتهاند و سفرهی ایرانی از دورترین زمانها در میان مردمهای دیگر معروف بوده است بطوریکه اگر کتاب یونانیان و بربرها را خوانده باشید اسکندر هم بر سر سفرهی ایرانی از پرخوری مرد.
از این گذشته عربها خیلی بهتر از شما میتوانند از خودشان دفاع نمایند چنانکه در فدراسیون فوتبال آسیا و سازمان اپک هم چنین میکنند. یادتان رفته که همین بحرین از روی عمد به عربستان باخت تا ایران به جام جهانی نرود و بعدش هم بازیکنان بحرینی پرچم عربستان را دور زمین گرداندند؟ آنها در آن وضعیت به این فکر نمیکردند که حق با ایران است یا عربستان بلکه به این میاندیشیدند که عربستانیها عرب بودند و از خودشان اما ایرانیان عرب نبودند و بیگانه! بنابراین میبینید که عربها هم زبانشان از شما درازتر است و هم خیلی هم بهتر از شما از خودشان دفاع میکنند. اما چیزی را که ما- حتا اگر استاد تاریخ باشیم- باید بیاموزیم این است که ما باید در برابر دیگران از هم میهن خود دفاع کنیم حتا اگر حق با او نباشد،دیگران چنین میکنند و کاری هم به منطق و دانش ندارند و برای همین هم همیشه پیروز هستند!
[quote='سیدرضی']بابک مرد آزادیخواه ایرانی برای نابودی و بیرون راندن اعراب بیش از 25 سال از بهترین سال های عمر خود را صرف جنگ و بیرون راندن اعراب از ایران نمود [quote='مژده رستم']درود به همه دوستان
عرب سوسمارخور، وحشی و بی فرهنگ، دشنام به تازیان نیست، این سه ویژگی بخشی از زندگی و تمدن اون هاست. امروزه هم سوسمار خوری میون شاه و شاه زاده ها و مردم عادی عربستان و جاهای دیگه روایی داره. درباره وحشی گری اون ها هم باید بگم که ما می تونیم با استناد به تاریخ تازیان به این نتیجه برسیم. همون جور که با خوندن تاریخ مغول این موضوع نمود پیدا می کنه. ایرانی ها و رومی ها اگرچه به جاهای گوناگون لشکر می کشیدند، ولی اذیت و آزاری که از سوی اون ها به گروه شکست خورده می رسید، قابل مقایسه با جنایت های این تازیان بی ریشه نیست. اون ها تمدن ها رو نابود می کردند. چنانچه در مصر باستان، در فلسطین، در سوریه و ... دیگه اثری از تمدن نخستین اون هانیست و فرهنگ شون کامل عربی و تازی شده.
وقتی این دو ویژگی برای خواننده ثابت بشه، بی فرهنگ بودن اون ها هم خود به خود ثابت می شه.
در درازای تاریخ سه چهار گروه و نژاد بزرگ بودند که می تونیم از اون ها به عنوان مردمان با فرهنگ یاد کنیم:
ایرانیان، یونانی ها، چینی ها و هندی ها. البته همه چیزهایی که در این فرهنگ ها به چشم می خوره خوب و درست نیست، ولی بیش تر آیین ها و رسم هایی که داشتند، سودمند بوده و به پیش رفت زندگی انسانی کمک کرده
با تشکر از دوست بزرگوار برای بازگویی نکات مهم و کلیدی و قابل توجه بعضی ها....
به این شیوه میتوان استدلال کرد که گفتن کلمه ایرانی سیرابی خور - ایرانی روده خور اصلا مشکلی ندارد، بهرحال نمی توان منکر شد که خوراک روده! در ایران برای بسیاری دلپذیر است.
مجسم کنید شخصی بخواهد با استفاده از رودخوری ایرانی ها در موردشان قضاوت کند! بعد این موضوع روده خوری را در کنار چیزهایی که این روزها از ایرانی ها در دنیا دیده می شود، قرار دهد. مسائلی مثل رانندگی، عدم صداقت در کار، خودپسندی و چیزهایی از این دست. یا مثلا حملات فیس بوکی به صفحه بازیکنان فوتبال! و افراد هم اسم آنها و دادن رکیک ترین الفاظ به آنها یا تعداد افراد ایرانی که در کشورهای دنیا به جرم قاچاق مواد مخدر در زندان هستند و بعد از روده خواری ایرانیان و اعمال برخی دیگر نتیجه گیری کند
چرا که نه؟ وقتی ملاک سوسمار خوردن اعراب و حملات آنها در چند هزار سال قبل است، قطعا می شود از وقایعی که این روزها اتفاق می افتد در مورد خلقیات ایرانیان نتیجه گیری کرد.
به باور من می توان این شیوه اظهار نظر با استفاده از خوراکی ها را با گفتن واژه کره ای سگ خور یا چنیی همه چی خور به همه جا تسری داد.
مثلا مورد چینی ها را در نظر بگیرید. عرب ها مارمولک و سوسمار می خورند؟ اوضاع چینی ها به مراتب بدتر است.
برای نمونه: جایی خوانده ام که در زمان مائو مردم چین به خاطر کمبود مواد غذایی مجبور به استفاده از جلبکهای تک سلولیای به اسم «کلارلا» بودند. مردم چین این جلبک ها را می خوردند! بعد به جای دستشویی در ظرفی ادرار می کردند تا دانه های کلارلا بیرون بیاید. این تخم ها پس از یکی دو روز در ظرف ادرار می ماند و رشد می کرد و چیزی شبیه تخم ماهی می شد و بعد آنها را از ادرار بیرون می آوردند و می شستند و با برنج می پختند!!!!
از سوی دیگر اگر ملاک بی رحمی و شکنجه و قصابی انسان باشد باز هم چینی ها از همه جلوتر هستند.
مثلا شکنجه ای باستانی به نام قفس موش صحرایی که از قدیم در چین رواج داشته است : متهم را روی یک میز برهنه کرده و به حالت خوابیده میبندند. سپس یک قفس سنگین پر از موشهای صحرایی گرسنه را روی شکم یا سینه زندانی قرار میدهند. کف قفس دارای دریچهای است که به اندازه مخصوصی قابل باز شدن است. در بالای قفس زغال داغ قرار میدهند به گونهای که موشهای صحرایی بر اثر شدت گرمای ذغالها به جنب و جوش افتاده و برای فرار از گرما از دریچه مخصوص انتهای قفس راه خود را با گاز گرفتن و دریدن بدن زندانی باز میکنند.
گفته می شود نیمی از شکنجه هایی وحشیانه ای که بشریت در مورد همنوعش به کار برده توسط چینی ها اختراع شده است. چینی ها اولین قومی بودند که پلیس مخفی و پلیس تفتیش عقاید داشتند. امپراطورانشان در عهد باستان کسانی را داشتند که کارشان تحقیق در مورد عقاید سیاسی مردم و سربه نیست کردن آنها بود
اگر بخواهیم با نظری دقیق و منصفانه بر اوضاع کنونی جهان امروز که به مدد اینترت و ماهواره کوچک تر شده و گروهی آن را به دهکده تشبیه می کنند نگاهی بیندازیم متوجه می شویم زمان چنین اظهار نظرهایی سپری شده، اگر قرار به برتری تمدن ها و نقش مردم کشورها در ساخت فرهنگ جهان بود الان باید مصری ها و یونانی ها اوضاع دیگری داشتند. یونان با آن سوابق تاریخی امروز کشوری ورشکسته است و مصر کشوری عقب افتاده، فقیر و غرق در نادانی و جهل است. در مقابل آنها دوبی که تا 50 سال قبل بیابان و منزل مشتی شترچران بود منطقه ای مدرن است. مالزی که مردمش تحت استعمار چینی ها، پرتقالی ها، ژاپنی ها و انگلیسی ها بودند و هنوز 100 سال نیست که استقلال پیدا کرده امروز کشوری مدرن است که مردم مصر با آن همه سابقه تمدن باید خواب رسیدن به آن را ببینند.
"آوائی نامیرا از پس دیوارهای قرون"
اگر بخواهیم با نظری دقیق و منصفانه بر تاریخ دوره ای که ایرانیان برای پاسداری از فرهنگ و زبان...خود از دست زورمندان و بیگانگانی که بر این سرزمین تاختند،نام دلاوری را بر زبان آوریم،بابک خرم دین با بیست و دو سال ایستادگی، یکی از شگفتی های ...ایران زمین است!!! فرجام بابک
گویند:معتصم می خواست تا مردم بابک را به رسوایی و خواری ببیند. از کسان خویش پرسید که او را برچه نشاند، گفتند: هیچ چیز مناسب تر از فیل نیست .
بابک را با لباسی زیبا و کلاهی از پوست سمور سوار برفیل به در گاه امیرالمومنین آوردند.امیر از دژخیم خواست تا دست و پای ا ورا ببرند.هر دو دست بابک قطع کردند. خونسردی و بی پروایی دلیرانه ای که بابک در مواجهه با مر گ نشان داد شایسته قهرمانان بود.
گویند: چون بابک بر معتصم در آمد برادرش هم بدانجا بود وی را گفت:"ای بابک کاری کردی که کس نکرد اکنون صبری کن که دیگری نکرده باشد"گفت: خواهی دید که صبر...چگونه کنم!!
نوشته اند که چون یک دستش بریدند دست دیگر در خون خود زد و در روی مالید و همه روی خود از خون خود سرخ کرد معتصم گفت.... این چه عمل است گفت: درین حکمتی است شما هر دو دست و پای من بخواهید برید و چون خون از روی برود زرد باشد من روی از خون خود سرخ کردم تا نگویند که رویش از بیم زرد شد! باری بابک در دم مرگ نیز اینهمه شکنجه را به سردی تلقی کرد و هیچ سخن نگفت و دم بر نیاورد....(یادش گرامی....)
(کتاب دوقرن سکوت-ص-185-دکتر زرین کوب) انسان ابر انسان شده است، اما به خرد ابر انسانی دست نیافته است.نیچه
انسان امروزی با پیشزفت غول اسایی که در زمینه های مختلف علمی ...دارد هنوز به خرد ابر انسانی دست نیافته در دنیای کنونی باز هم باید شاهد کسانی از ایل و تبار "معتصم ها "باشیم که در نهانخانه تاریک روحشان همیشه دشنه ایی آماده در دست دارند تا با آن سر هر بی دفاعی را به خنجر کین و حسادت...از بدن جدا کنند!!
درود به همه دوستان
در پیوند با پیام جناب پاینده 45 مطلبی به ذهنم رسید که گفتم بنویسم:
عرب سوسمارخور، وحشی و بی فرهنگ، دشنام به تازیان نیست، این سه ویژگی بخشی از زندگی و تمدن اون هاست. امروزه هم سوسمار خوری میون شاه و شاه زاده ها و مردم عادی عربستان و جاهای دیگه روایی داره. درباره وحشی گری اون ها هم باید بگم که ما می تونیم با استناد به تاریخ تازیان به این نتیجه برسیم. همون جور که با خوندن تاریخ مغول این موضوع نمود پیدا می کنه. ایرانی ها و رومی ها اگرچه به جاهای گوناگون لشکر می کشیدند، ولی اذیت و آزاری که از سوی اون ها به گروه شکست خورده می رسید، قابل مقایسه با جنایت های این تازیان بی ریشه نیست. اون ها تمدن ها رو نابود می کردند. چنانچه در مصر باستان، در فلسطین، در سوریه و ... دیگه اثری از تمدن نخستین اون هانیست و فرهنگ شون کامل عربی و تازی شده.
وقتی این دو ویژگی برای خواننده ثابت بشه، بی فرهنگ بودن اون ها هم خود به خود ثابت می شه.
در درازای تاریخ سه چهار گروه و نژاد بزرگ بودند که می تونیم از اون ها به عنوان مردمان با فرهنگ یاد کنیم:
ایرانیان، یونانی ها، چینی ها و هندی ها. البته همه چیزهایی که در این فرهنگ ها به چشم می خوره خوب و درست نیست، ولی بیش تر آیین ها و رسم هایی که داشتند، سودمند بوده و به پیش رفت زندگی انسانی کمک کرده.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی حماسه بابک خرم دین
دوست گرامی همانطور که دوست عزیزم پاینده اشاره کردند، در نظر گرفتن فرهنگی ایده آل و یا تقسیم فرهنگ به سودمند و مضر به دو جهت اشتباه است اول اینکه هر فرهنگی برای مردم آن فرهنگ مفید است و توسط آن مردم برای زمان و مکان خاص خود به وجود آمده است (و به وجود می آید) و باید بدانیم فرهنگ ایرانی برای ایرانیست و فرهنگ عربی برای مردم عرب و این انتخاب آن مردم است و قضاوت در مورد آن صحیح نیست، دوم اینکه تقسیم فرهنگ ها به سودمند و مضر ما را به آنجا می رساند که بخواهیم فرهنگ مضر را از بین برده و فرهنگ مفید را جایگزین کنیم و این همان کاریست که حکومت اعراب و اکثر حکومت ها در طول تاریخ انجام داده اند به عنوان مثال چون اعراب فرهنگ دینی خود را از دیگر فرهنگ ها سودمند و صحیح تر می دانسته اند، این فرهنگ را به دیگر ملت ها تحمیل نمودند، در این حالت اگر شما تغییر اجباری فرهنگ و از بین رفتن فرهنگ ها را منفی میدانید نباید مردم عرب را برای این کار نکوهش کنید بلکه شما باید ایده تقسیم فرهنگ ها (و در نهایت حکومت اجرا کننده ایده) به سودمند و مضر را سرزنش و مجکوم کنید و این همان ایدهیست که شما به آن معتقدید.
اما در مورد وحشی بودن اعراب:
دوست عزیز به نظر بنده که اگر ما بخواهیم انسانی وحشی را تعریف کنیم شاید انسانی که هنوز به صورت اجتماعی شروع به زندگی نکرده است و مانند دیگر حیوانات نتواند انتخابی جز انتخاب غریزه خود داشته باشد و علاوه بر دست نیافتن به عناصر فرهنگی مانند زبان و باور و... نتواند این عناصر را به نسل های بعد از خود منتقل کند تعریفی مناسب باشد! در این حالت ما نمی توانیم اعراب را وحشی بخوانیم!
اما به نظر من شما استدلال کرده اید که چون اعراب دیگر فرهنگ ها را از بین برده اند پس وحشی هستند، دو نکته ای مهمی که در این استدلال قابل بحث هستند اول اینکه شما فرض کرده اید که اعراب دیگر فرهنگ را از بین برده اند که به نظر من فرضی غلط است زیرا این حکومت و ایده فرهنگی بالاتر و مقدس تر اعراب بوده است که باعث دگرگونی شدید دیگر فرهنگ ها شده است نه مردم عرب، نکته دوم این است که اگر ما استدلال شما را بپذیریم باید تمام (یا بیشتر)ملت ها و مردم ها را وحشی بخوانیم زیرا در طول تاریخ حداقل یک دوره در یک ملت و کشور بوده است که حکومت آن مردم باعث نابودی و یا دگرگونی شدید یک ملت و جامعه هرچند کوچک شود!
دوست عزیزم هر چند تناقض بی فرهنگ خواندن عرب ها در یک جا و فرهنگ کشور های تصرف شده را فرهنگ عربی خواندن در جایی دیگر، باعث نمی شود که ما منظور شما را درک نکنیم! اما توجه شما را به عناصر فرهنگ که شامل زبان، اعتقاد و باور،آداب و رسوم ، سازه و صنایع دستی و ... می شود، جلب می کنم که از این منظر بی فرهنگ خواندن یک ملت و جامعه بی معناست! و تناقض آمیز است!
متاسفانه عده ای از ما ایرانی ها که به کلی خارج از میدان عمل و الزاماتش قرار داریم ... گوشه ی کتابخونه نشستیم و چند تا کتاب تاریخی خوندیم و فکر می کنیم عشق به ایران یعنی این که به اعراب دشنام بدهیم. ( خودم هم قبلا همینجوری بودم )
من فکر می کنم پایبندی به ایران ، یعنی این که در همه حال به دنبال منافع ملی باشیم. اگر زمانی لازمه ی کسب این منافع اینه که از اعراب تعریف و تمجید کنیم و اون ها را برادر صدا بزنیم، باید این کار رو بکنیم. اگر جایی برای منافع ملی لازمه که با یک وهابی کثیف دست بدی و در آغوشش بگیری و صورت نحسش رو ببوسی ، باید این کار رو بکنی!
عذر می خوام اما ... گور بابای نفرت! فقط منافع ملی مهم است و امروز دشمنی نژادی با اعراب و نفرت از اون ها منافعی عاید ایران نمیکنه
خدا رو شکر که ما وزیر امورخارجه نیستیم و لازم نیست کارهای سخت و هولناکی مثل روبوسی با یک وهابی رو انجام بدهیم ، اما همین که این مطالب نفرت نژادی رو در فضای مجازی منتشر نکنیم خودش حتما کمک کوچکی به منافع ملی خواهد بود . بارها دیدم ایرانی ها صفحات وبی درست کردند به زبان انگلیسی علیه نژاد عرب! همچنین در شبکه های اجتماعی .خب که چی ؟!
***
...................
[edit=simin]1393/11/14[/edit]
درباره تاریخ ایران این رو همه به یاد داشته باشن ما ایرانیها در هرزمان از تاریخ که باهم بودیم وبرای پیروزی تلاش کردیم درنهایت پیروز بوده ایم و هرزمان که غرق در تکبر و دو دستگی بودیم شکست خوردیم. من میگم همه بابک خرمدین این مرد آزاد که جلوی اهریمنان زمان که همان اعراب متجاوز بودند ایستاد رو بشناسند همونجور که بود نه یک ذره کم و نه یک ذره بیشتر درباره صفاتش تعریف نکنن.
درباره ادیان دچار تعصب نشیم قران میفرماید دین در نزد خدا از آدم تا خاتم یکی است. همه ادیان انسان رو به سعادت راهنمایی میکنن. خداجوی واقعی کسی هست که دنبال حقیقت باشه و اینکه در میان پیروان کدوم دین به دنیا اومده هیچ تفاخری نداره سلمان فارسی زرتشتی بود و زرتشت دینی هست که در اون اندیشه اساس اعتقاد هست و اندیشه سلمان اونو به اسلام وارد کرد.
من یک ایرانی هستم و خاک ایران برای من از جانم عزیزتره و مردم ایران از هر نژاد و هر دینی که باشند خواهران و برادران منند و بسیار بهشون عشق میورزم.
پاینده باشید
ولی خطاب به دوستانی که سنگ تازیان بی ریشه رو به سینه می زنند باید عرض کنم که همین بی فرهنگ ها فرهنگ ما ایرانی ها رو به ابتذال کشوندند و زا ما مردمی بی وطن، دروغ گو، ناراست و ... ساختند. وای بر ما که به دوبی و دوحه و ... می نازیم و نسبت به فرهنگ خودمون انتقادهای بی جا می کنیم. امارات و قطر و بحرین و عربستان و ... کی ساخته؟ حتما مهندسای عرب برج خلیفه رو ساختن؟ اون ها که دماغ شون رو هم نمی تونن بالا بکشن؟ اداره بازی های آسیایی 2006 قطر با کیا بود؟ فیلم برداری جام ملت های آسیا 2011 قطر با کیا بود؟ با استرالیایی ها و اروپایی ها. عرب ها تنها چیزی که دارن پوله و تمام. (البته باید عرب های باغیرت و بزرگوار ایرانی رو از تازیان جدا دونست. این ها ایرانیان عرب زبان هستند)
تاریخ نشون می ده که عرب های بی سر و پا در میان نژادهای بشری کم ترین اثرو در پیش رفت انسان ها داشتند. می دونید چرا؟ چون نژادشون مفت خور و بی مصرفه. تبارشون بوی لجن و چپاول و بکش بکش می ده!
فرهنگ بزرگ مصر رو چه نژادی نابود کرد؟ فرهنگ بزرگ سوریه و شام رو چه کسی نابود کرد؟ فرهنگ غنی و بی همتای پارسی رو چه کسی به ابتذال کشید؟ همین بی سر و پاهای بی رگ و ریشه.
دوست رمی من: منظور از عرب سوسمارخور این است که عربها چیزی برای خوردن نداشتهاند و به اجبار سوسمار میخوردهاند نه مانند شما که قرمه و قیمه و تهچین و انواع خوراکهای لذیذ را در اختیار دارید اما از خوردن روده و سیرابی هم لذت میبرید. بنابراین همین عربهایی که از نداری سوسمار میخوردند همینکه به ایران آمدند و از خوراکهای ایرانی سیراب شدند یادشان رفت که که بودند و از کجا آمده بودند.
ایرانیان از دورهی باستان هم (شما که به نظر میرسد در تاریخ خبرهاید) خوراکهای لذیذی داشتهاند و سفرهی ایرانی از دورترین زمانها در میان مردمهای دیگر معروف بوده است بطوریکه اگر کتاب یونانیان و بربرها را خوانده باشید اسکندر هم بر سر سفرهی ایرانی از پرخوری مرد.
از این گذشته عربها خیلی بهتر از شما میتوانند از خودشان دفاع نمایند چنانکه در فدراسیون فوتبال آسیا و سازمان اپک هم چنین میکنند. یادتان رفته که همین بحرین از روی عمد به عربستان باخت تا ایران به جام جهانی نرود و بعدش هم بازیکنان بحرینی پرچم عربستان را دور زمین گرداندند؟ آنها در آن وضعیت به این فکر نمیکردند که حق با ایران است یا عربستان بلکه به این میاندیشیدند که عربستانیها عرب بودند و از خودشان اما ایرانیان عرب نبودند و بیگانه! بنابراین میبینید که عربها هم زبانشان از شما درازتر است و هم خیلی هم بهتر از شما از خودشان دفاع میکنند. اما چیزی را که ما- حتا اگر استاد تاریخ باشیم- باید بیاموزیم این است که ما باید در برابر دیگران از هم میهن خود دفاع کنیم حتا اگر حق با او نباشد،دیگران چنین میکنند و کاری هم به منطق و دانش ندارند و برای همین هم همیشه پیروز هستند!
عرب سوسمارخور، وحشی و بی فرهنگ، دشنام به تازیان نیست، این سه ویژگی بخشی از زندگی و تمدن اون هاست. امروزه هم سوسمار خوری میون شاه و شاه زاده ها و مردم عادی عربستان و جاهای دیگه روایی داره. درباره وحشی گری اون ها هم باید بگم که ما می تونیم با استناد به تاریخ تازیان به این نتیجه برسیم. همون جور که با خوندن تاریخ مغول این موضوع نمود پیدا می کنه. ایرانی ها و رومی ها اگرچه به جاهای گوناگون لشکر می کشیدند، ولی اذیت و آزاری که از سوی اون ها به گروه شکست خورده می رسید، قابل مقایسه با جنایت های این تازیان بی ریشه نیست. اون ها تمدن ها رو نابود می کردند. چنانچه در مصر باستان، در فلسطین، در سوریه و ... دیگه اثری از تمدن نخستین اون هانیست و فرهنگ شون کامل عربی و تازی شده.
وقتی این دو ویژگی برای خواننده ثابت بشه، بی فرهنگ بودن اون ها هم خود به خود ثابت می شه.
در درازای تاریخ سه چهار گروه و نژاد بزرگ بودند که می تونیم از اون ها به عنوان مردمان با فرهنگ یاد کنیم:
ایرانیان، یونانی ها، چینی ها و هندی ها. البته همه چیزهایی که در این فرهنگ ها به چشم می خوره خوب و درست نیست، ولی بیش تر آیین ها و رسم هایی که داشتند، سودمند بوده و به پیش رفت زندگی انسانی کمک کرده
با تشکر از دوست بزرگوار برای بازگویی نکات مهم و کلیدی و قابل توجه بعضی ها....
مجسم کنید شخصی بخواهد با استفاده از رودخوری ایرانی ها در موردشان قضاوت کند! بعد این موضوع روده خوری را در کنار چیزهایی که این روزها از ایرانی ها در دنیا دیده می شود، قرار دهد. مسائلی مثل رانندگی، عدم صداقت در کار، خودپسندی و چیزهایی از این دست. یا مثلا حملات فیس بوکی به صفحه بازیکنان فوتبال! و افراد هم اسم آنها و دادن رکیک ترین الفاظ به آنها یا تعداد افراد ایرانی که در کشورهای دنیا به جرم قاچاق مواد مخدر در زندان هستند و بعد از روده خواری ایرانیان و اعمال برخی دیگر نتیجه گیری کند
چرا که نه؟ وقتی ملاک سوسمار خوردن اعراب و حملات آنها در چند هزار سال قبل است، قطعا می شود از وقایعی که این روزها اتفاق می افتد در مورد خلقیات ایرانیان نتیجه گیری کرد.
به باور من می توان این شیوه اظهار نظر با استفاده از خوراکی ها را با گفتن واژه کره ای سگ خور یا چنیی همه چی خور به همه جا تسری داد.
مثلا مورد چینی ها را در نظر بگیرید. عرب ها مارمولک و سوسمار می خورند؟ اوضاع چینی ها به مراتب بدتر است.
برای نمونه: جایی خوانده ام که در زمان مائو مردم چین به خاطر کمبود مواد غذایی مجبور به استفاده از جلبکهای تک سلولیای به اسم «کلارلا» بودند. مردم چین این جلبک ها را می خوردند! بعد به جای دستشویی در ظرفی ادرار می کردند تا دانه های کلارلا بیرون بیاید. این تخم ها پس از یکی دو روز در ظرف ادرار می ماند و رشد می کرد و چیزی شبیه تخم ماهی می شد و بعد آنها را از ادرار بیرون می آوردند و می شستند و با برنج می پختند!!!!
از سوی دیگر اگر ملاک بی رحمی و شکنجه و قصابی انسان باشد باز هم چینی ها از همه جلوتر هستند.
مثلا شکنجه ای باستانی به نام قفس موش صحرایی که از قدیم در چین رواج داشته است : متهم را روی یک میز برهنه کرده و به حالت خوابیده میبندند. سپس یک قفس سنگین پر از موشهای صحرایی گرسنه را روی شکم یا سینه زندانی قرار میدهند. کف قفس دارای دریچهای است که به اندازه مخصوصی قابل باز شدن است. در بالای قفس زغال داغ قرار میدهند به گونهای که موشهای صحرایی بر اثر شدت گرمای ذغالها به جنب و جوش افتاده و برای فرار از گرما از دریچه مخصوص انتهای قفس راه خود را با گاز گرفتن و دریدن بدن زندانی باز میکنند.
گفته می شود نیمی از شکنجه هایی وحشیانه ای که بشریت در مورد همنوعش به کار برده توسط چینی ها اختراع شده است. چینی ها اولین قومی بودند که پلیس مخفی و پلیس تفتیش عقاید داشتند. امپراطورانشان در عهد باستان کسانی را داشتند که کارشان تحقیق در مورد عقاید سیاسی مردم و سربه نیست کردن آنها بود
اگر بخواهیم با نظری دقیق و منصفانه بر اوضاع کنونی جهان امروز که به مدد اینترت و ماهواره کوچک تر شده و گروهی آن را به دهکده تشبیه می کنند نگاهی بیندازیم متوجه می شویم زمان چنین اظهار نظرهایی سپری شده، اگر قرار به برتری تمدن ها و نقش مردم کشورها در ساخت فرهنگ جهان بود الان باید مصری ها و یونانی ها اوضاع دیگری داشتند. یونان با آن سوابق تاریخی امروز کشوری ورشکسته است و مصر کشوری عقب افتاده، فقیر و غرق در نادانی و جهل است. در مقابل آنها دوبی که تا 50 سال قبل بیابان و منزل مشتی شترچران بود منطقه ای مدرن است. مالزی که مردمش تحت استعمار چینی ها، پرتقالی ها، ژاپنی ها و انگلیسی ها بودند و هنوز 100 سال نیست که استقلال پیدا کرده امروز کشوری مدرن است که مردم مصر با آن همه سابقه تمدن باید خواب رسیدن به آن را ببینند.
اگر بخواهیم با نظری دقیق و منصفانه بر تاریخ دوره ای که ایرانیان برای پاسداری از فرهنگ و زبان...خود از دست زورمندان و بیگانگانی که بر این سرزمین تاختند،نام دلاوری را بر زبان آوریم،بابک خرم دین با بیست و دو سال ایستادگی، یکی از شگفتی های ...ایران زمین است!!!
فرجام بابک
گویند:معتصم می خواست تا مردم بابک را به رسوایی و خواری ببیند. از کسان خویش پرسید که او را برچه نشاند، گفتند: هیچ چیز مناسب تر از فیل نیست .
بابک را با لباسی زیبا و کلاهی از پوست سمور سوار برفیل به در گاه امیرالمومنین آوردند.امیر از دژخیم خواست تا دست و پای ا ورا ببرند.هر دو دست بابک قطع کردند.
خونسردی و بی پروایی دلیرانه ای که بابک در مواجهه با مر گ نشان داد شایسته قهرمانان بود.
گویند: چون بابک بر معتصم در آمد برادرش هم بدانجا بود وی را گفت:"ای بابک کاری کردی که کس نکرد اکنون صبری کن که دیگری نکرده باشد"گفت: خواهی دید که صبر...چگونه کنم!!
نوشته اند که چون یک دستش بریدند دست دیگر در خون خود زد و در روی مالید و همه روی خود از خون خود سرخ کرد معتصم گفت.... این چه عمل است گفت: درین حکمتی است شما هر دو دست و پای من بخواهید برید و چون خون از روی برود زرد باشد من روی از خون خود سرخ کردم تا نگویند که رویش از بیم زرد شد!
باری بابک در دم مرگ نیز اینهمه شکنجه را به سردی تلقی کرد و هیچ سخن نگفت و دم بر نیاورد....(یادش گرامی....)
(کتاب دوقرن سکوت-ص-185-دکتر زرین کوب)
انسان ابر انسان شده است، اما به خرد ابر انسانی دست نیافته است.نیچه
انسان امروزی با پیشزفت غول اسایی که در زمینه های مختلف علمی ...دارد هنوز به خرد ابر انسانی دست نیافته در دنیای کنونی باز هم باید شاهد کسانی از ایل و تبار "معتصم ها "باشیم که در نهانخانه تاریک روحشان همیشه دشنه ایی آماده در دست دارند تا با آن سر هر بی دفاعی را به خنجر کین و حسادت...از بدن جدا کنند!!
در پیوند با پیام جناب پاینده 45 مطلبی به ذهنم رسید که گفتم بنویسم:
عرب سوسمارخور، وحشی و بی فرهنگ، دشنام به تازیان نیست، این سه ویژگی بخشی از زندگی و تمدن اون هاست. امروزه هم سوسمار خوری میون شاه و شاه زاده ها و مردم عادی عربستان و جاهای دیگه روایی داره. درباره وحشی گری اون ها هم باید بگم که ما می تونیم با استناد به تاریخ تازیان به این نتیجه برسیم. همون جور که با خوندن تاریخ مغول این موضوع نمود پیدا می کنه. ایرانی ها و رومی ها اگرچه به جاهای گوناگون لشکر می کشیدند، ولی اذیت و آزاری که از سوی اون ها به گروه شکست خورده می رسید، قابل مقایسه با جنایت های این تازیان بی ریشه نیست. اون ها تمدن ها رو نابود می کردند. چنانچه در مصر باستان، در فلسطین، در سوریه و ... دیگه اثری از تمدن نخستین اون هانیست و فرهنگ شون کامل عربی و تازی شده.
وقتی این دو ویژگی برای خواننده ثابت بشه، بی فرهنگ بودن اون ها هم خود به خود ثابت می شه.
در درازای تاریخ سه چهار گروه و نژاد بزرگ بودند که می تونیم از اون ها به عنوان مردمان با فرهنگ یاد کنیم:
ایرانیان، یونانی ها، چینی ها و هندی ها. البته همه چیزهایی که در این فرهنگ ها به چشم می خوره خوب و درست نیست، ولی بیش تر آیین ها و رسم هایی که داشتند، سودمند بوده و به پیش رفت زندگی انسانی کمک کرده.