کَری
نویسنده:
مسعود جعفری
امتیاز دهید
نوازنده : ببینم تا حالا بیشترین مدتی که دور و اطرافت ساکت بوده ، چقدر بوده ؟
مرد :نمی دونم
نوازنده : اصلا تا حالا شده توی سکوت باشی ؟
مرد : آره . . .
نوازنده : ( عصبانی ) داری دروغ می گی
مرد : من عادت دارم توی سکوت مطلق درس بخونم
نوازنده : ( با صدای بلند می خندد ) سکوت مطلق ؟ تا حالا دروغ به این بزرگی نشینده بودم ( ادای مرد را در می آورد ) سکوت مطلق، داری پَرت می گی آقای نابغه، تو اصلا می دونی سکوت چیه؟ تا حالا چند دقیقه تونستی ساکت باشی؟مطمئنم یک هزارم ثانیه هم نشده، چون توی اون کله ات انقدر سرو صدا هست که سکوت رو نفهمی ،سکوت فقط توی ذهن معیوب تو ِ که معنی داره ( فریاد می زند ) سکوت مطلق . . . داری چرت و پرت می گی نابغه ، چرت و پرت مطلق. . .
بیشتر
مرد :نمی دونم
نوازنده : اصلا تا حالا شده توی سکوت باشی ؟
مرد : آره . . .
نوازنده : ( عصبانی ) داری دروغ می گی
مرد : من عادت دارم توی سکوت مطلق درس بخونم
نوازنده : ( با صدای بلند می خندد ) سکوت مطلق ؟ تا حالا دروغ به این بزرگی نشینده بودم ( ادای مرد را در می آورد ) سکوت مطلق، داری پَرت می گی آقای نابغه، تو اصلا می دونی سکوت چیه؟ تا حالا چند دقیقه تونستی ساکت باشی؟مطمئنم یک هزارم ثانیه هم نشده، چون توی اون کله ات انقدر سرو صدا هست که سکوت رو نفهمی ،سکوت فقط توی ذهن معیوب تو ِ که معنی داره ( فریاد می زند ) سکوت مطلق . . . داری چرت و پرت می گی نابغه ، چرت و پرت مطلق. . .
آپلود شده توسط:
Mas0d
1393/10/12
دیدگاههای کتاب الکترونیکی کَری