عروسک
نویسنده:
جوی فیلدینگ
مترجم:
شادان مهران مقدم
امتیاز دهید
✔️ در توضیح ناشر درباره این اثر آمده است:
«قصهها و مشکلات در ذات یکی هستند، فقط شرایط بروز و روایت آنها تفاوت دارد. هنوز هم با خواندن کتابی از نویسنده حاضر میبینیم با دیدگاهی روانشناسانه به مسائل زنانه میپردازد و این سؤال را با خود دارد که چگونه در ینگه دنیا ــ با ظاهری که از خود ترسیم میکند ــ زنان چنین دغدغههایی دارند. جالب هم اینجاست که قصههای آنسوی دنیا، برای ما اینوَریها ناآشنا نیست و به عنوان یک معضل اجتماعی برای همگان قابل طرح و بررسی است. جوی فیلدینگ را باید استاد این کار دانست: قصهگوی تعلیقها، علامت سؤالها و طرح مشکلات اجتماعی به ویژه در زمینه مسائلی که به زنان یا کودکان مرتبط است.»
در توضیح پشت جلد کتاب میخوانیم:
«به هیچ وجه دلش نمیخواست او را ببیند بدون هیچ توضیحی! وقتی در تمام خاطرات کودکی حتی یک دل خوشی کوچک از او نمییافت چگونه میتوانست امروز یاریاش کند. زندگی و آدمهای این زندگی همیشه آن گونهای که به نظر میرسند، نیستند باید هر کس را با در نظر گرفتن تمامی خودش نگاه کرد و آن گاه به قضاوت نشست... وقتی بدون دانستن همهی جهات و دلایل یک نفر را قضاوت کنیم یعنی انصاف را رعایت نکردهایم شاید اگر هر کدام از ما در آن حال و هوا اقرار میگرفتیم هر کاری میکردیم... هر کاری! حتی دستزدن به قتل... به همین راحتی! شاید که روزگار، ما را هم چون عروسکی در دستانش بازی میداد!»
بیشتر
«قصهها و مشکلات در ذات یکی هستند، فقط شرایط بروز و روایت آنها تفاوت دارد. هنوز هم با خواندن کتابی از نویسنده حاضر میبینیم با دیدگاهی روانشناسانه به مسائل زنانه میپردازد و این سؤال را با خود دارد که چگونه در ینگه دنیا ــ با ظاهری که از خود ترسیم میکند ــ زنان چنین دغدغههایی دارند. جالب هم اینجاست که قصههای آنسوی دنیا، برای ما اینوَریها ناآشنا نیست و به عنوان یک معضل اجتماعی برای همگان قابل طرح و بررسی است. جوی فیلدینگ را باید استاد این کار دانست: قصهگوی تعلیقها، علامت سؤالها و طرح مشکلات اجتماعی به ویژه در زمینه مسائلی که به زنان یا کودکان مرتبط است.»
در توضیح پشت جلد کتاب میخوانیم:
«به هیچ وجه دلش نمیخواست او را ببیند بدون هیچ توضیحی! وقتی در تمام خاطرات کودکی حتی یک دل خوشی کوچک از او نمییافت چگونه میتوانست امروز یاریاش کند. زندگی و آدمهای این زندگی همیشه آن گونهای که به نظر میرسند، نیستند باید هر کس را با در نظر گرفتن تمامی خودش نگاه کرد و آن گاه به قضاوت نشست... وقتی بدون دانستن همهی جهات و دلایل یک نفر را قضاوت کنیم یعنی انصاف را رعایت نکردهایم شاید اگر هر کدام از ما در آن حال و هوا اقرار میگرفتیم هر کاری میکردیم... هر کاری! حتی دستزدن به قتل... به همین راحتی! شاید که روزگار، ما را هم چون عروسکی در دستانش بازی میداد!»
دیدگاههای کتاب الکترونیکی عروسک