شانزدهم هپ ورث، 1924
نویسنده:
جی دی سالینجر
مترجم:
علی شیعه علی
امتیاز دهید
✔️ «بادی گلس» اکنون چهل و شش ساله است. وی احساس می کند که برای تاباندن نوری بر زندگی و دوران کوتاه و تاریک و روشن برادر بزرگ ترش، سیمور گلس که در سال 1948 میلادی بر اثر خودکشی مرده، باید کاری انجام دهد. وی قصد دارد تا از روی نامه ای که سیمور در شانزدهم هپ ورث 1924 در سن هفت سالگی نوشته است، نسخه ای تایپ کند، زیرا وی قرار است یک داستان کوتاه بلند درباره یک مهمانی مهم که او، سیمور و پدرش در سال های گذشته رفته اند، بنویسد. بنابراین او داستان خود را با نامه سیمور از کمپ هپ ورث، آغاز می کند.
این داستان، آخرین اثر سلینجر نویسنده آمریکایی قرن بیستم و یک داستان کوتاه بلند می باشد.
بیشتر
این داستان، آخرین اثر سلینجر نویسنده آمریکایی قرن بیستم و یک داستان کوتاه بلند می باشد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی شانزدهم هپ ورث، 1924
او حالا می خواهد کل این نامه برادرش را (که در 31 سالگی خودکشی کرد) "ویرگول به ویرگول" بطور دقیق تایپ کند.
نکته جالب برای من این بود که حدود یک سوم آخر کتاب(یا بهتر بگویم این نامه) لیست کتاب هایی است (به همراه توضیحاتی _بعضاً طولانی_دربراه هرکدام از آنها) که از پدر و مادرش می خواهد از مسئول کتابخانه عمومی نیویورک که آنها را می شناسد، امانت بگیرد و برایشان با پست بفرستد.
صرفنظر از تعداد این کتابها که چندین کارتن می شود، تنوع شگفت انگیز آنها به شدت ذهن را مشغول می کند. بنحویکه تنها برخی از نویسندگانی که در این لیست جای دارند عبارتند از:
تولستوی،پروست،جان بانین(نویسنده سده 17 انگلیسی)،پورتر اسمیت(با کتاب داروگری چینی)،گوته، آناتول فرانس،برادران چنگ(از متفکران مکتب نو کنفوسیوسی سده 11 چین)،مونتنی (فیلسوف و مقاله نویس فرانسوی سده 16) و...
اما آنچه عجیب و تفکر برانگیز است نه این طیف(پیوستار) شگفت انگیز آدمها بلکه این نکته است که این کتابها را یک بچه 7 ساله برای خودش و(عمدتاً) برادر 5 ساله اش درخواست می کند.با اینکه سلینجر در طول متن بارها به نبوغ این دو برادر و همچنین تناسخ (زندگی های پیشین این دو برادر) اشاره کرده اما باز این مسئله برای من بسیار عجیب و غیر قابل فهم است.