اشکالتات نظریه داروین و نقدهایی بر نظریه تکامل: عدم امکان آمیزش! چرا!
تکامل گرا ها می گویند در 5.4 میلیون سال پیش ، انشعابی در نیای مشترک اتفاق می افتد و یکی از این انشعاب ها به شامپانزه امروزی و یکی از آنها به انسان امروزی ختم شده است. مفهوم این سخن این است که اگر ما نسل انسان و شامپانزه را به عقب ببریم به یک نقطه مشترک (نیای مشترک) می رسیم. طبیعتا می بایست این نقطه مشترک یک عضو (پدر و مادر یا حداقل مادر) باشد. به همین دلیل تکامل گراها می گویند انسان و شامپانزه پسر عموهای هم هستند.
وقتی گفته می شود که انسان و شامپانزه دارای نیای مشترک هستند این بدان معنی است که اگر: نسل انسان و نسل شامپانزه را به عقب ببریم نهایتا این دوشاخه به یک نقطه مشترک (جد مشترک-نیای مشترک) می رسند. که به این نقطه مشترک: " انشعاب بزرگ" می گویند. این نقطه مشترک نهایتا یک عضو(یا اعضائی) است که می بایست دارای اولاد(progeny) و فرزندانی باشد که یکی از این فرزندان به شامپانزه امروزی و فرزند دیگر به انسان امروزی ختم می شود. یعنی نهایتا انسان و شامپانزه می بایست در این عضو (پدر و مادر(parent) یا حداقل مادر) اشتراک داشته باشند و در این حالت باید بپذیریم که این عضو ، دارای فرزندانی است که این فرزندان آنقدر با هم اختلاف ژنتیکی دارند که امکان آمیزش میان آنها و نسل های بعد از آنها وجود ندارد و این موضوعی کاملا غیر ممکن است.
سوال این است : آیا انسان و شامپانزه می توانند با هم آمیزش بکنند؟ اگر می توانند آمیزش (به صورت آزمایشگاهی یا طبیعی) بکنند، نام این گونه بینابینی چیست؟ اگر نمی توانند آمیزش بکنند دلیل این موضوع چیست؟
مطمئنا تکامل گراها نمی توانند دلایل محیطی را عامل این عدم آمیزش بدانند، زیرا در طی این زمان (5.4 میلیون سال از نقطه انشعاب) هیچ گونه تغییری در انسان ها بوجود نیامده است. و تمام انسان های روی زمین می توانند با هم آمیزش کنند(گذر زمان و محیط های مختلف)... مثلا یک ایرانی می تواند با سرخ پوست آمریکایی و یک ژاپنی می تواند با سیاه پوستان و یک اروپایی می تواند با یک مصری آمیزش کند. و دارای فرزند شوند.
در حقیقت تمام انسان های روی زمین که در نقاط مختلف زندگی می کنند به قول تکامل گراها، اعضای انشعابی هستند که در ۵.۴ میلیون سال پیش ایجاد شده است. و این انسان ها که در شرایط مختلف محیطی قرار داشته اند و علارغم گذر زمان ۵.۴ میلیون سال از نقطه انشعاب، محیط به هیچ وجه نتوانسته است کوچکترین تاثیری بر روی آمیزش بگذارد و اکنون تمام این انسان ها می توانند با هم آمیزش کنند. چرا؟! . بنابراین وقتی انسان و شامپانزه نمی توانند با هم آمیزش کنند و گونه بینابینی را بسازند لذا این عدم آمیزش می بایست در نقطه انشعاب بوجود آمده باشد، یعنی از یک عضو (مادر) دو فرزند کاملا متفاوت زائیده شود که نتنها خودشان بلکه نسل های بعد از آن ها هم نتوانند با هم آمیزش کنند که این موضوعی کاملا غیر ممکن است.
اگر عامل محیطی باعث این تغییر نیست و این تغییر در نقطه انشعاب بوجود آمده است. این موضوع چگونه امکان پذیر است که از یک مادر دو فرزند(نسل انسان و نسل شامپانزه) بوجود بیاید که نتنها این فرزندان نمی توانند با هم آمیزش کنند بلکه امکان آمیزش نسل های بعدی هم وجود نداشته باشد. آیا امکان پذیر است که از یک عضو (مادر) ، دو فرزند متفاوت بوجود بیاید؟ و چرا این اتفاق فقط و فقط یک بار اتفاق افتاده است. چرا انسان و شامپانزه مانند جدشان (نیای مشترک ) دوکاره (انسان ساز و شامپانزه ساز) نبوده اند. چرا نباید این انشعاب بارها و بارها و در نقاط مختلف کره زمین اتفاق بیفتد تا ما شاهد وجود گونه های بینابینی در طبیعت باشیم. چرا این اتفاق فقط یک بار افتاده است؟
دوستان عزیز می توانید اشکالات نظریه تکامل چالز داروین و نقدهایی بر نظریه تکامل را در وبلاگ:
توهم تکامل
بخوانید:
http://delusionofevolution.blogfa.com/cat-2.aspx
درود
دعوای امروز بر سر تکامل مانند قرنها دعوا بر سر کروی بودن زمین است
با این تفاوت که در آن زمان قدرت در دست کلیساها بود و خلاف آنها سخن گفتن حکم مرگ داشت
امروز اینگونه نیست
برای ما فرقی ندارد شما تکامل را باور کنید یا نه
هر کس در عقاید خود مختار است
می توانید کروی بودن زمین را هم حتی نپذیرید
بدرود
بحث این دوستان چند مورد رو به ذهنم آورد که بیانش می کنم : در معتبرترین کتاب تاریخ اسلام یعنی تاریخ طبری ، در همان جلد نخست و فصل نخست با روایات معتبر از راویان بزرگ و مورد اعتماد کل دینشناسان ، از زمان خلقت آدم تا محمد را به گفته خودش حدود 6هزار و اندکی سال می نگارد که در تورات و انجیل هم همان است،(نیازی به توضیح و نقد این نیست)،و خلقت آدم رو همون داستان افسانه ای باستانی رو تکرار کرده،یعنی الله جبار ،ماکرالماکرین و ذوانتقام گل بدبویی رو بین دو مکان مکه و مدینه ی امروزی! به مدت 40شبانه روز وردنه ساخت و کوتاه بگم آفرید،روایات معتبر هم می فرمایند آدم 17متر طول و عرضی بزرگ داشته است و نسل اندر نسل از فرط گناه به موجود کنونی تبدیل شده اند یعنی یه جورایی تکامل هم کشف ایناس چرا اینهمه انکارش می کنی عزیزان مومن من،وای بر شمااا
مروجان مخالف با تکامل ضمن تظاهر به مدارج علمی ، همیشه انگیزه های دینی دارند.
وقتی پای صحبت آنها می نشینی نهایتاً به همان افسانه سمبلیک برمی خوریم. و ای کاش آنان نیز برداشتی سمبولیک داشتند!
بنده بر خلاف عده ای ، داسنتان خلقت را نه افسانه میدانم و نه سمبلیک...(حتی سمبلیک هم نمی دانم و بر این ایده خود افتخار می کنم). خداوند قادر است از چوب هم موجودی زنده بیافریند چرا که تمام اجزائ هستی از الکترون و پروتونی تشکیل شده اند که در همه مواد یکسان هستند. و فرق کربن و آب و فلز، تنها در تعداد الکترونها و پروتونهای موجود در درون اتم های آن ها می باشد. اما این تمامل گراها هستند که می بایست از سبز شدن گیاهان و انسان هوشمند در درون کره زمین و با تابش نور خورشید دفاع کنند.
وستان عزیز کتابناکی، در زیر کتاب: علم راهی بسوی آفریدگار جهان
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=16925&
جهت دسترسی آسان و یکجا به اشکالات نظریه داروین، تمام این اشکالات، در زیر کتاب: علم راهی بسوی آفریدگار جهان، شماره گذاری و جمع آوری شده است. امیدوارم جواب هایی منطقی برای این اشکالات ارائه گردد. به تمام پاسخ های منطقی ارائه شده در زیر این کتاب پاسخ خواهم داد.
تکامل گراهای عزیز بهتر است از نظریه تکامل به صورت منطقی دفاع کنند و به رد اشکالات این نظریه بپردازند. و اگر شبهه قرانی دارند به کتاب هایی با همین موضوعات ماجعه بفرمایند.
اهمچنین دوستان برای شبهات قرانی:
به زیر کتاب: قرآن کلام آفریدگار است
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=25990
مراجعه کنند. با توجه به این که هر گونه پاسخ بنده باعث کامنت های دیگر می شود لذا دیگر در زیر این کتاب کامنتی نمی گذارم.
علمی است.کتاب مقدس دوران کودکی نمیتواند و نباید غلط باشد!"
ریچارد داوکینز چقدر زیبا به این نکته اشاره کرده است.
کتاب ویروس های ذهن داوکینز واقعا شاهکار است تقریبا همه انسان ها در مواردی اعتقاد و فکرشان در کودکی برنامه ریزی شده
و گاهی چنان قوی است که عده ای حتی با یافتن حقیقت آن را انکار می کنند
آدم و حوا
در تورات که مادر دیگر ادیان ابراهیمی است آمده حوا از دنده چپ آدم خلق شده و این موضوع مورد قبول اکثر مسامانان بود
در عصر جدید که چنین چیزی را توهین به زن می دانند از این روایات فاصله گرفتند و گفتند چون آدم تنها بود حوا آفریده شد و بعد گفتند حوا هم از گل خلق شده و از دنده نبوده
خلق انسان من علق
در قرآن عنوان شده انسان از چیزهای زیادی خلق شده در این آیه گفته علق که آن را به خون بسته شده ترجمه می کنند چنین چیزی از نظر علم رد شده است
در جایی دیگری از اسلام گفته شده آبی که از مرد به سمت زن روان می شود بچه می شود
و زن فقط امانت دار آن و محلی برای پروزش آن است برای همین زن را امانت دار فرزند شوهر می دانستند
در قوانین اسلام هم اگر مردی فرزندش را بکشد حکم قصاص نمی گیرد اما اگر زنی بکشد حکم قصاص می گیرد که ریشه در اینجا دارد این بحث ها ی تکامل افراد متعصب را راضی نمی سازد اما باعث می شود که به این نتیجه برسند که دوره وحدت کلمه گذشته و هر عقیده ای محترم است و همه مثل آنها فکر نمی کنند
آقاي محمد علي به اينها هم جوابي منطقي ندادند منم ازشون انتظار جواب ندارم فقط جهت اطلاع دوستان از علم الله
علم الله:
وَجَعَلْنَا السَّمَاء سَقْفًا مَّحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ (انبيا32)
و آسمان را سقف محفوظي قرار داديم، ولي آنها از آيات آن رويگردانند.
يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاء كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُ وَعْدًا عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ ﴿انبيا۱۰۴﴾
در آن روز كه آسمان را همچون طومار درهم ميپيچيم، (سپس) همانگونه كه آفرينش را آغاز كرديم آنرا بازمي گردانيم، اين وعدهاي است كه ما دادهايم و قطعا آن را انجام خواهيم داد.
وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِّلشَّيَاطِينِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ ﴿الملك۵﴾
ما آسمان پايين را با چراغهاي پرفروغي زينت بخشيديم، و آنها را تيرهائي براي شياطين قرار داديم و براي آنان عذاب دوزخ فراهم ساختيم.
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي الْأَرْضِ وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَيُمْسِكُ السَّمَاء أَن تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ ﴿حج۶۵﴾
آيا نديدي كه خداوند آنچه در زمين است مسخر شما كرد؟ و كشتيها به فرمان او بر صفحه اوقيانوسها حركت ميكنند و آسمان را نگه ميدارد تا بر زمين، جز به فرمان او، فرو نيفتند؟ خداوند نسبت به مردم رحيم و مهربان است. (۶۵)
هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿بقره۲۹﴾
او خدائي است كه همه آنچه (از نعمتها) در زمين وجود دارد، براي شما آفريده سپس به آسمان پرداخت، و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود و او به هر چيز آگاه است.
بی نهایت مسرورم که دوستان کتابناکی چنین روشن و آگاه هستند و می توانم از محضرشان تلمذ کنم.
دوستان بزرگوار حرفی را برای گفتن باقی نگذاشته اند. مروجان مخالف با تکامل ضمن تظاهر به مدارج علمی ، همیشه انگیزه های دینی دارند.
وقتی پای صحبت آنها می نشینی نهایتاً به همان افسانه سمبلیک برمی خوریم. و ای کاش آنان نیز برداشتی سمبولیک داشتند! آنها فی الواقع می پندارند این اتفاقی است که در عالم خارجی و واقعی رخ داده است... کدام اتفاق: در نهج البیان شیبانی عمروبن ابی المقدام از پدرش ابی المقدام روایت آورده که گفت: من از امام ابی جعفر صادق علیه السلام پرسیدم، خدای عز و جل، حوا را از چه آفرید؟ فرمود: این مردم در این باره چه می گویند؟ عرض داشتم می گویند خداوند او را از دنده ای از دنده های آدم علیه السلام آفرید. فرمود: دروغ می گویند، مگر خدا عاجز بود که او را از غیر دنده آدم علیه السلام خلق کند؟ عرضه داشتم: فدایت شوم پس او را از چه آفرید؟ فرمودند: پدرم از پدران بزرگوارش نقل کرد که گفتند: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:خدای تبارک وتعالی قبضه ای (مشتی) از گل را قبضه کرد و آن را با دست توانای خود مخلوط نمود و آن گاه آدم علیه السلام را از آن گل آفرید و مقداری گل زیاد آمد که حوا را از زیادی آن خلق کرد. (6) روایات دیگری هم می باشد که دلالت بر این مطلب می کنند. (7)
کمیل: اما شنیده ام که بیش تر مفسران برآنند که حوا از یکی از دنده های آدم آفریده شده است و حتی این مطلب را از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت کرده اند. (8) در تورات نیز چنین آمده: «آن گاه خداوند آدم علیه السلام را به خواب عمیقی فرو برد و یکی از دنده هایش را برداشت و جای آن را با گوشت پر کرد و از آن دنده، زنی سرشت و او را پیش آدم آورد.» (9) همین مضمون تورات را شنیده ام که در بعضی اخبار ما آمده که خدای متعال آدم علیه السلام را بیافرید و مدتی در بهشت تنها بود، از تنهایی مستوحش شد، حق تعالی خوابی بر او افکند تا او بخفت آن گاه جبرئیل را فرستاد تا از پهلوی چپ او استخوانی برکشید و از آن استخوان حوا را بیافرید. (10)
حالا در این مواقع، دوستان مذهبی زود خواهند گفت؛ منبعت کجاست؟! مدرکت کجاست؟! کدام کتابی این حرفها را زده است؟! این هم منابع متعددی که این اقوال از روی آنها ذکر شده است: 6- ترجمه تفسیر المیزان، ج 4، ص 213
7- میزان الحکمه، ج 9، ص 354 / بحارالانوار، ج 11، باب 5، ص 220 / قصص الانبیاء، قطب الدین سعید بن هبة الله الراوندی، ص 57 / حیوة القلوب، علامه مجلسی، ج 1، ص 28 / ترجمه مجمع البیان، ج 5 ص 5 / تفسیر شریف لاهیجی، ج 1، ص 427
8- ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج 5، ص 5 / تفسیر منهج الصادقین، ص 2، ص 423
9- کتاب مقدس، انجمن بین المللی کتاب مقدس، 1995 میلادی، ترجمه تفسیری، ص 2
10- تفسیر روض الجنان و روح الجنان، ج 5، ص 233 / تفسیر گازر، ج 2، ص 181
نقل قول:
اما این رو باید قبول کرد که هر چیزی که توی کتاب های درسی باشه عین حقیقت نیست.
--------------------------------------------------------
با اين حرفت موافقم. البته در مورد كتب ديني!
"مروجان مخالف با تکامل ضمن تظاهر به مدارج علمی ، همیشه انگیزه های دینی دارند.در بیشتر موارد باطنا میدانند به چه چیزی ایمان داشته باشند،چون پدر و مادرهایشان یک کتاب قدیمی را به آنها توصیه کرده اند که میگوید چه باوری داشته باشند.اگر در بزرگسالی شواهد علمی چیز دیگری بگوید حتما اشکال از شواهد علمی است.کتاب مقدس دوران کودکی نمیتواند و نباید غلط باشد!"
ریچارد داوکینز چقدر زیبا به این نکته اشاره کرده است.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی پیدایش انسان و عقاید داروین
تکامل گرا ها می گویند در 5.4 میلیون سال پیش ، انشعابی در نیای مشترک اتفاق می افتد و یکی از این انشعاب ها به شامپانزه امروزی و یکی از آنها به انسان امروزی ختم شده است. مفهوم این سخن این است که اگر ما نسل انسان و شامپانزه را به عقب ببریم به یک نقطه مشترک (نیای مشترک) می رسیم. طبیعتا می بایست این نقطه مشترک یک عضو (پدر و مادر یا حداقل مادر) باشد. به همین دلیل تکامل گراها می گویند انسان و شامپانزه پسر عموهای هم هستند.
وقتی گفته می شود که انسان و شامپانزه دارای نیای مشترک هستند این بدان معنی است که اگر: نسل انسان و نسل شامپانزه را به عقب ببریم نهایتا این دوشاخه به یک نقطه مشترک (جد مشترک-نیای مشترک) می رسند. که به این نقطه مشترک: " انشعاب بزرگ" می گویند. این نقطه مشترک نهایتا یک عضو(یا اعضائی) است که می بایست دارای اولاد(progeny) و فرزندانی باشد که یکی از این فرزندان به شامپانزه امروزی و فرزند دیگر به انسان امروزی ختم می شود. یعنی نهایتا انسان و شامپانزه می بایست در این عضو (پدر و مادر(parent) یا حداقل مادر) اشتراک داشته باشند و در این حالت باید بپذیریم که این عضو ، دارای فرزندانی است که این فرزندان آنقدر با هم اختلاف ژنتیکی دارند که امکان آمیزش میان آنها و نسل های بعد از آنها وجود ندارد و این موضوعی کاملا غیر ممکن است.
سوال این است : آیا انسان و شامپانزه می توانند با هم آمیزش بکنند؟ اگر می توانند آمیزش (به صورت آزمایشگاهی یا طبیعی) بکنند، نام این گونه بینابینی چیست؟ اگر نمی توانند آمیزش بکنند دلیل این موضوع چیست؟
مطمئنا تکامل گراها نمی توانند دلایل محیطی را عامل این عدم آمیزش بدانند، زیرا در طی این زمان (5.4 میلیون سال از نقطه انشعاب) هیچ گونه تغییری در انسان ها بوجود نیامده است. و تمام انسان های روی زمین می توانند با هم آمیزش کنند(گذر زمان و محیط های مختلف)... مثلا یک ایرانی می تواند با سرخ پوست آمریکایی و یک ژاپنی می تواند با سیاه پوستان و یک اروپایی می تواند با یک مصری آمیزش کند. و دارای فرزند شوند.
در حقیقت تمام انسان های روی زمین که در نقاط مختلف زندگی می کنند به قول تکامل گراها، اعضای انشعابی هستند که در ۵.۴ میلیون سال پیش ایجاد شده است. و این انسان ها که در شرایط مختلف محیطی قرار داشته اند و علارغم گذر زمان ۵.۴ میلیون سال از نقطه انشعاب، محیط به هیچ وجه نتوانسته است کوچکترین تاثیری بر روی آمیزش بگذارد و اکنون تمام این انسان ها می توانند با هم آمیزش کنند. چرا؟! . بنابراین وقتی انسان و شامپانزه نمی توانند با هم آمیزش کنند و گونه بینابینی را بسازند لذا این عدم آمیزش می بایست در نقطه انشعاب بوجود آمده باشد، یعنی از یک عضو (مادر) دو فرزند کاملا متفاوت زائیده شود که نتنها خودشان بلکه نسل های بعد از آن ها هم نتوانند با هم آمیزش کنند که این موضوعی کاملا غیر ممکن است.
اگر عامل محیطی باعث این تغییر نیست و این تغییر در نقطه انشعاب بوجود آمده است. این موضوع چگونه امکان پذیر است که از یک مادر دو فرزند(نسل انسان و نسل شامپانزه) بوجود بیاید که نتنها این فرزندان نمی توانند با هم آمیزش کنند بلکه امکان آمیزش نسل های بعدی هم وجود نداشته باشد. آیا امکان پذیر است که از یک عضو (مادر) ، دو فرزند متفاوت بوجود بیاید؟ و چرا این اتفاق فقط و فقط یک بار اتفاق افتاده است. چرا انسان و شامپانزه مانند جدشان (نیای مشترک ) دوکاره (انسان ساز و شامپانزه ساز) نبوده اند. چرا نباید این انشعاب بارها و بارها و در نقاط مختلف کره زمین اتفاق بیفتد تا ما شاهد وجود گونه های بینابینی در طبیعت باشیم. چرا این اتفاق فقط یک بار افتاده است؟
دوستان عزیز می توانید اشکالات نظریه تکامل چالز داروین و نقدهایی بر نظریه تکامل را در وبلاگ:
توهم تکامل
بخوانید:
http://delusionofevolution.blogfa.com/cat-2.aspx
همه از طبیعت هستیم و به طبیعت باز میگردیم.
دعوای امروز بر سر تکامل مانند قرنها دعوا بر سر کروی بودن زمین است
با این تفاوت که در آن زمان قدرت در دست کلیساها بود و خلاف آنها سخن گفتن حکم مرگ داشت
امروز اینگونه نیست
برای ما فرقی ندارد شما تکامل را باور کنید یا نه
هر کس در عقاید خود مختار است
می توانید کروی بودن زمین را هم حتی نپذیرید
بدرود
بنده بر خلاف عده ای ، داسنتان خلقت را نه افسانه میدانم و نه سمبلیک...(حتی سمبلیک هم نمی دانم و بر این ایده خود افتخار می کنم). خداوند قادر است از چوب هم موجودی زنده بیافریند چرا که تمام اجزائ هستی از الکترون و پروتونی تشکیل شده اند که در همه مواد یکسان هستند. و فرق کربن و آب و فلز، تنها در تعداد الکترونها و پروتونهای موجود در درون اتم های آن ها می باشد. اما این تمامل گراها هستند که می بایست از سبز شدن گیاهان و انسان هوشمند در درون کره زمین و با تابش نور خورشید دفاع کنند.
وستان عزیز کتابناکی، در زیر کتاب:
علم راهی بسوی آفریدگار جهان
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=16925&
جهت دسترسی آسان و یکجا به اشکالات نظریه داروین، تمام این اشکالات، در زیر کتاب: علم راهی بسوی آفریدگار جهان، شماره گذاری و جمع آوری شده است. امیدوارم جواب هایی منطقی برای این اشکالات ارائه گردد. به تمام پاسخ های منطقی ارائه شده در زیر این کتاب پاسخ خواهم داد.
تکامل گراهای عزیز بهتر است از نظریه تکامل به صورت منطقی دفاع کنند و به رد اشکالات این نظریه بپردازند. و اگر شبهه قرانی دارند به کتاب هایی با همین موضوعات ماجعه بفرمایند.
اهمچنین دوستان برای شبهات قرانی:
به زیر کتاب: قرآن کلام آفریدگار است
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=25990
مراجعه کنند.
با توجه به این که هر گونه پاسخ بنده باعث کامنت های دیگر می شود لذا دیگر در زیر این کتاب کامنتی نمی گذارم.
کتاب ویروس های ذهن داوکینز واقعا شاهکار است تقریبا همه انسان ها در مواردی اعتقاد و فکرشان در کودکی برنامه ریزی شده
و گاهی چنان قوی است که عده ای حتی با یافتن حقیقت آن را انکار می کنند
در تورات که مادر دیگر ادیان ابراهیمی است آمده حوا از دنده چپ آدم خلق شده و این موضوع مورد قبول اکثر مسامانان بود
در عصر جدید که چنین چیزی را توهین به زن می دانند از این روایات فاصله گرفتند و گفتند چون آدم تنها بود حوا آفریده شد و بعد گفتند حوا هم از گل خلق شده و از دنده نبوده
در قرآن عنوان شده انسان از چیزهای زیادی خلق شده در این آیه گفته علق که آن را به خون بسته شده ترجمه می کنند چنین چیزی از نظر علم رد شده است
در جایی دیگری از اسلام گفته شده آبی که از مرد به سمت زن روان می شود بچه می شود
و زن فقط امانت دار آن و محلی برای پروزش آن است برای همین زن را امانت دار فرزند شوهر می دانستند
در قوانین اسلام هم اگر مردی فرزندش را بکشد حکم قصاص نمی گیرد اما اگر زنی بکشد حکم قصاص می گیرد که ریشه در اینجا دارد
این بحث ها ی تکامل افراد متعصب را راضی نمی سازد اما باعث می شود که به این نتیجه برسند که دوره وحدت کلمه گذشته و هر عقیده ای محترم است و همه مثل آنها فکر نمی کنند
علم الله:
وَجَعَلْنَا السَّمَاء سَقْفًا مَّحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ (انبيا32)
و آسمان را سقف محفوظي قرار داديم، ولي آنها از آيات آن رويگردانند.
يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاء كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُ وَعْدًا عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ ﴿انبيا۱۰۴﴾
در آن روز كه آسمان را همچون طومار درهم ميپيچيم، (سپس) همانگونه كه آفرينش را آغاز كرديم آنرا بازمي گردانيم، اين وعدهاي است كه ما دادهايم و قطعا آن را انجام خواهيم داد.
وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِّلشَّيَاطِينِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ ﴿الملك۵﴾
ما آسمان پايين را با چراغهاي پرفروغي زينت بخشيديم، و آنها را تيرهائي براي شياطين قرار داديم و براي آنان عذاب دوزخ فراهم ساختيم.
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي الْأَرْضِ وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَيُمْسِكُ السَّمَاء أَن تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ ﴿حج۶۵﴾
آيا نديدي كه خداوند آنچه در زمين است مسخر شما كرد؟ و كشتيها به فرمان او بر صفحه اوقيانوسها حركت ميكنند و آسمان را نگه ميدارد تا بر زمين، جز به فرمان او، فرو نيفتند؟ خداوند نسبت به مردم رحيم و مهربان است. (۶۵)
هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿بقره۲۹﴾
او خدائي است كه همه آنچه (از نعمتها) در زمين وجود دارد، براي شما آفريده سپس به آسمان پرداخت، و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود و او به هر چيز آگاه است.
دوستان بزرگوار حرفی را برای گفتن باقی نگذاشته اند.
مروجان مخالف با تکامل ضمن تظاهر به مدارج علمی ، همیشه انگیزه های دینی دارند.
وقتی پای صحبت آنها می نشینی نهایتاً به همان افسانه سمبلیک برمی خوریم. و ای کاش آنان نیز برداشتی سمبولیک داشتند! آنها فی الواقع می پندارند این اتفاقی است که در عالم خارجی و واقعی رخ داده است... کدام اتفاق:
در نهج البیان شیبانی عمروبن ابی المقدام از پدرش ابی المقدام روایت آورده که گفت: من از امام ابی جعفر صادق علیه السلام پرسیدم، خدای عز و جل، حوا را از چه آفرید؟ فرمود: این مردم در این باره چه می گویند؟ عرض داشتم می گویند خداوند او را از دنده ای از دنده های آدم علیه السلام آفرید. فرمود: دروغ می گویند، مگر خدا عاجز بود که او را از غیر دنده آدم علیه السلام خلق کند؟ عرضه داشتم: فدایت شوم پس او را از چه آفرید؟ فرمودند: پدرم از پدران بزرگوارش نقل کرد که گفتند: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:خدای تبارک وتعالی قبضه ای (مشتی) از گل را قبضه کرد و آن را با دست توانای خود مخلوط نمود و آن گاه آدم علیه السلام را از آن گل آفرید و مقداری گل زیاد آمد که حوا را از زیادی آن خلق کرد. (6) روایات دیگری هم می باشد که دلالت بر این مطلب می کنند. (7)
کمیل: اما شنیده ام که بیش تر مفسران برآنند که حوا از یکی از دنده های آدم آفریده شده است و حتی این مطلب را از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت کرده اند. (8) در تورات نیز چنین آمده: «آن گاه خداوند آدم علیه السلام را به خواب عمیقی فرو برد و یکی از دنده هایش را برداشت و جای آن را با گوشت پر کرد و از آن دنده، زنی سرشت و او را پیش آدم آورد.» (9) همین مضمون تورات را شنیده ام که در بعضی اخبار ما آمده که خدای متعال آدم علیه السلام را بیافرید و مدتی در بهشت تنها بود، از تنهایی مستوحش شد، حق تعالی خوابی بر او افکند تا او بخفت آن گاه جبرئیل را فرستاد تا از پهلوی چپ او استخوانی برکشید و از آن استخوان حوا را بیافرید. (10)
حالا در این مواقع، دوستان مذهبی زود خواهند گفت؛ منبعت کجاست؟! مدرکت کجاست؟! کدام کتابی این حرفها را زده است؟! این هم منابع متعددی که این اقوال از روی آنها ذکر شده است:
6- ترجمه تفسیر المیزان، ج 4، ص 213
7- میزان الحکمه، ج 9، ص 354 / بحارالانوار، ج 11، باب 5، ص 220 / قصص الانبیاء، قطب الدین سعید بن هبة الله الراوندی، ص 57 / حیوة القلوب، علامه مجلسی، ج 1، ص 28 / ترجمه مجمع البیان، ج 5 ص 5 / تفسیر شریف لاهیجی، ج 1، ص 427
8- ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج 5، ص 5 / تفسیر منهج الصادقین، ص 2، ص 423
9- کتاب مقدس، انجمن بین المللی کتاب مقدس، 1995 میلادی، ترجمه تفسیری، ص 2
10- تفسیر روض الجنان و روح الجنان، ج 5، ص 233 / تفسیر گازر، ج 2، ص 181
"مروجان مخالف با تکامل ضمن تظاهر به مدارج علمی ، همیشه انگیزه های دینی دارند.در بیشتر موارد باطنا میدانند به چه چیزی ایمان داشته باشند،چون پدر و مادرهایشان یک کتاب قدیمی را به آنها توصیه کرده اند که میگوید چه باوری داشته باشند.اگر در بزرگسالی شواهد علمی چیز دیگری بگوید حتما اشکال از شواهد علمی است.کتاب مقدس دوران کودکی نمیتواند و نباید غلط باشد!"
ریچارد داوکینز چقدر زیبا به این نکته اشاره کرده است.