درووود
داستانو خوندم نسترن جان.
ممنون.
خب رک نظرمو میگم. قلم پرقدرتی داری...نوشتن بلدی و سبک و نگارشت خاص و خوب.این یعنی راه قلم زدن رو مثل کف دستت بلدی و فقط باید قلمتو هدایت کنی... و اصطلاحا گوششو بپیچونی تا دنبال سوژه ی ناب و بدرد بخور باشه.
حالا قسمت تلخ دیدگاه من:
داستانی_از دید من_ فوق العاده تخیلی!!
ب نظر میرسید شخصیت اصلی داستانت یه دختر لوس باشه تا یه پسر منطقی.
دختر لوسی ک تنها دغدغه اش تیپ زدن و ست کردن سرو لباسش با کفشاش و حتی وسواس روی ست کردن بند کفشش با تیشرتشه.یاد این جنجال پیج بچه پولدارا افتادم. سبک خوب با یه محتوای غیرواقعی و آبکی.
کسی ک اینقد خوب مینویسه باید بیشتر برای سوژه هاش زحمت بکشه.دنبال یه تم قوی باش ک ستونی باشه واسه سبک و نگارش عالیت و داستانتو تبدیل کنه ب یه دژ محکم.
ببخش اگه بر داستانت بد تاختم!!
شاید این داستان مناسب سنم نبود.شایدم من سخت گیرم.شاید زیادی خشک و واقع گرام.شاید....نه !! حتما اشکال از منه. بهترین ایده ها رو برات آرزو میکنم.
قلمت سبز دوست من.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تنهایی تا ابدیت
داستانو خوندم نسترن جان.
ممنون.
خب رک نظرمو میگم.
قلم پرقدرتی داری...نوشتن بلدی و سبک و نگارشت خاص و خوب.این یعنی راه قلم زدن رو مثل کف دستت بلدی و فقط باید قلمتو هدایت کنی... و اصطلاحا گوششو بپیچونی تا دنبال سوژه ی ناب و بدرد بخور باشه.
حالا قسمت تلخ دیدگاه من:
داستانی_از دید من_ فوق العاده تخیلی!!
ب نظر میرسید شخصیت اصلی داستانت یه دختر لوس باشه تا یه پسر منطقی.
دختر لوسی ک تنها دغدغه اش تیپ زدن و ست کردن سرو لباسش با کفشاش و حتی وسواس روی ست کردن بند کفشش با تیشرتشه.یاد این جنجال پیج بچه پولدارا افتادم.
سبک خوب با یه محتوای غیرواقعی و آبکی.
کسی ک اینقد خوب مینویسه باید بیشتر برای سوژه هاش زحمت بکشه.دنبال یه تم قوی باش ک ستونی باشه واسه سبک و نگارش عالیت و داستانتو تبدیل کنه ب یه دژ محکم.
ببخش اگه بر داستانت بد تاختم!!
شاید این داستان مناسب سنم نبود.شایدم من سخت گیرم.شاید زیادی خشک و واقع گرام.شاید....نه !! حتما اشکال از منه.
بهترین ایده ها رو برات آرزو میکنم.
قلمت سبز دوست من.
ممنونم سعید جان بابت وقتی که برای خوندنش صرف کردی :)