رسته‌ها
چهارشنبه ها
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 11 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 11 رای
.
منتظر انتقادهای شما دوستان عزیز هستم!
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
21
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
SilverGirl
SilverGirl
1393/07/28

کتاب‌های مرتبط

سبک سنگین 1
سبک سنگین 1
0 امتیاز
از 0 رای
آخرین آهنگ
آخرین آهنگ
4 امتیاز
از 1 رای
پرونده های حل نشده
پرونده های حل نشده
4.5 امتیاز
از 15 رای
یادداشتهای کتابناکی
یادداشتهای کتابناکی
3.9 امتیاز
از 9 رای
تلخ . . . مثل پوزخندهای من
تلخ . . . مثل پوزخندهای من
4.2 امتیاز
از 26 رای
عصر اسف
عصر اسف
0 امتیاز
از 0 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی چهارشنبه ها

تعداد دیدگاه‌ها:
15
درودبهت.ازطرزجواب دادنتون مشخصه که دلخورشدید.خیلی اشکال داره هم محتوای وهم ظاهری جون مجال نیست که همشو بگم فقد دونکته میگم اول که اصلا بش نمیشه بگی کتاب چون همه این مطلب که نوشتی میشدتوی 5یا6صفحه بنویسی بازورفونت درشت ونقطه چینها وفاصله بین کلمات 20تا21صفحش کردی من ازاول تاآخرمطلبتو3تا4دقیقه خوندم نمیشه واسه یه مطلب 5یا6ص اسم کتاب رومطلب یانکته یاخاطره یاهرچیزدیگه بزاری دوما یجا اسم برادرشخصیت مطلب اگه اشتباه نکنم سپهر ویجاآراد یادکردی وهمینطور قصه الی هذا....ببخش که صریح انتقادکردم این فقد یه انتقادهموندیه ولاغیر. تنت سلامت
[quote='47030']بادرودکاش لااقل بجای دلخوری میگفتیدچنتااشکالاشو بگم .موییدباشید
[/quote] حالا کی گفته من دلخور شدم؟! شما اگه دوس داشتی بگو اجباری هم نیست.
بادرودکاش لااقل بجای دلخوری میگفتیدچنتااشکالاشو بگم .موییدباشید
[quote='47030']بادرود. نظرتون محترم اماخودکتاب!!!؟؟هم بااشکالات فراوانی دستبگریبان میباش
باشه اصلا شما راس میگی
بادرود. نظرتون محترم اماخودکتاب!!!؟؟هم بااشکالات فراوانی دستبگریبان میباشد.
[quote='47030']این نظر شماست و من کاملا باهاش مخالفم.
بادرود.عکس روی جلد مناسب نیست به نظرمن این تصویر فقط برای جلب توجه بوده ویک نوع استفاده ابزاری از زن میتونه باشه./تنتون سلامت
[quote='siawash110']درود برشما!
ممنون از وقتی که برای خوندنش صرف کردین :)
درمورد خودسانسوری که اشاره کردین نمیدونم چی بگم! :stupid:
راستش چون آرمان یه شخص روانی بود شاید این چیزها اصلا به ذهنش خطور نمیکرد اون بیشتر دوست داشت یه جور دیگه انتقام بگیره...
- ریتم تندی داشت
- بیشتر به درد فیلمهای سینمایی می خورد
- روایت داستان گونه اش و گره ی داستان من را تا انتها کشید
- نویسنده به نوعی دچار خودسانسوری شده بود . . . سربسته می گویم کسی که دختری را به قصد انتقام می رباید بعد با او . . . . !‌!‌!‌!‌ :stupid: یا نباید وارد موضوعی شد یا اگر شدیم باید از ترس و خجالت و سانسور دوری کنیم مگر اینکه واقعا بدآموزی داشته باشد یا منطبق با عرف آن جامعه نباشد که اصلا بهتر است از همان اول وارد آن موضوع نشویم . . .
ادامه بدهید حتما موفق می شوید ولی سعی کنید در فکر کردن و در نوشتن عجله و شتاب نکنید . . .
ممنونم دوستان خداییش انتقاداتون خیلی بدردم میخوره مرسی :)
چهارشنبه ها
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک