اخوان الصفا، یا، روشنفکران شیعه مذهب
نویسنده:
یوحنا قمیر
مترجم:
محمد صادق سجادی
امتیاز دهید
قرن چهارم هجرى قرن شکفتگى علم و فرهنگ بود. در این قرن فلسفهء یونان به نحو وسیعى رواج یافت و مسلمانان به تحصیل آن پرداختند و در این راه شیوه التقاط و امتزاج را برگزیدند.
در این دوره تمایلات فیثاغورى و افلاطونى ـکه هردو رنگ تصوف داشتندـ برترى خاصى یافتند. بیش تر فرقه هاى اسلامى، دینى و سیاسى به بحث و تحقیق در این فلسفه مشغول شده بودند و مى خواستند بنیان عقاید خود را به نیروى آن استوار سازند. ظهور اخوان الصفا، نتیجهء طبیعى اوضاع سیاسى و اجتماعى و فرهنگى عصر خود بوده است.
بیشتر
در این دوره تمایلات فیثاغورى و افلاطونى ـکه هردو رنگ تصوف داشتندـ برترى خاصى یافتند. بیش تر فرقه هاى اسلامى، دینى و سیاسى به بحث و تحقیق در این فلسفه مشغول شده بودند و مى خواستند بنیان عقاید خود را به نیروى آن استوار سازند. ظهور اخوان الصفا، نتیجهء طبیعى اوضاع سیاسى و اجتماعى و فرهنگى عصر خود بوده است.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی اخوان الصفا، یا، روشنفکران شیعه مذهب
فرمایشتان متین. بنده نیز در باب ایران سخنی نگفتم. و همه را قبول دارم.
جمله دوم توضیح جمله اول بود و البته در همان جمله اول هم ذکر کرده ام که 250 عددسال های عصر امامت است
از توضیح ارزنده و قابل تاملتان نیز ممنونم
در اظهـارات روز قبـل خود فرمـوده اید؛ « نرجمه فلسفه یونان مربوط به عصر خلفای عباسی و نیمه ی دوم تاریخ 250ساله امامت حضرات ائمه ی معصومین علیهم السلام است »، چنانچـه به
ترکیبِ جملات خود دقّت فرمائید، با عباراتِ اخیرتان؛ " تاریخ زندگی امامان شیعه 250 سال بوده و حدود یک قرن آن در عهد بنی امیه و مابقی در عهد عباسی گذشت "، متفاوت است و از این
روی، مخاطبِ جنابـعالی سردرگم شـده است، منظور از "نیمـه ی دوّم تاریخ 250 ساله" چیست؟!، به هر حال بنده نمی خواهم وارد بحث شما شوم ولی دانستن این نکته حائزِ اهمیت است
که بدانیم؛ مسـلمانان در صـدر اسلام، با فتـح کشور های همـجوار به ویـژه ایران بـه وادی ی علوم عقلی ی منطق و کلام راه یافتند و فلسفه و ریاضیات و نجوم را از ایرانیان آموختند و از طریقِ
دانشـمندان و فلاسـفه ی ایـرانی مثلِ ابوعلی سـینا، امام فخـر رازی، شـهاب الدّین سهروردی و ... که کتـابهای خود را به زبان عربی نوشته اند و هنوز هم از آنها اسـتفاده می کنند؛ با سایر
علوم آشنا شدند، زیرا در آن روزگار ایران از مهمترین و بزرگترین، مراکز تمدّن و علمی ی جهان بوده است،
در این خاک زرخیـزِ ایران زمین، نبــودند جْـز مردمی پــاک دین .... همــه دینشـان مـردی و داد بــود ، وز آن کشــور آزاد و آبــــاد بــود
پــدر در پــدر آریــایی نــژاد ، ز پشــتِ فــریدونِ نیـکو نهــاد ..... بــزرگی بــه مــردی و فــرهنگ بــود ، گدایی در این بـوم و بر ننگ بود
کجا رفت آن دانش و هوش ما، که شـد مهر میهن فراموش ما ... که انداخت آتش در این بوستان ، کز آن سوخت جان و دل دوستان
با سلام ، باشما موافقم ، قصد نقض سخنان شما را نداشتم ،تنها نکته ایی را در راستای گفته پر نغزتان یاد آور شدم .
ارادتمند شما.
دبیرزاده
من نگفتم تاثیر فلسفه یونانی 250 سال بوده اگر مجددا ببینید عرض کردم تاریخ زندگی امامان شیعه 250 سال بوده و حدود یک قرن آن در عهد بنی امیه و مابقی در عهد عباسی گذشت. مواردی که شما فرمودید نیز تناقضی با این حرف حقیر نداشت.
غرض از بیان آن حرف هم این بود که خدمتتان عرض کنم نیمی از دوران امامان شیعه قبل از عصر ترجمه ی فلسفه ی یونانی بوده. منظورم عصر رواج فلسفه ی یونانی ست.
خواستم عرض کنم حداقل نیمی از امامان شیعه قبل از رواج ترجمه ها زیسته اند لذا نمی توان گفت شیعه تحت باورهای یونانی شکل گرفته است. البته کلام اسلامی و شیعی بی شک تحت تاثیر فلسفه یونانی بوده اند. بخشی از دلایلش همان مواردی است که شما فرمودید.
با سلام ، تاثیر فلسفه یونان و روم بسیار پیش از 250 بوده است ،و چنین است:
_ بسیاری از کشورهای عربی همچون سوریه (شام ) و لبنان و فلسطین و مصر، پیش از اسلام مستعمره امپراطوری روم غربی و سپس بیزانسیوم (روم شرقی) بوده اند و با فلسفه یونانی رومی در تماس بوده اند .
_ابن مقفع اندیشمند ایرانی نو مسلمان نیز کتابهای بسیاری را درباره فلسفه یونان و ایران و هند را پیش از 104 قمری ترجمه کرد و ترجمه هایش بسیار خواننده داشت،
_ پس از فتح بخشی از امپراطوری بیزانس بسیاری از یونانیان اسیر را به اسلام در آوردندکه همانها نیز مسلمانان را از اندیشه یونانی آگاه میکردند
_ خاندان برمکی که در گذشته بودایی بودند و پس از اینکه به اسلام آمدند و به جایگاه وزارت رسیدند نیز در رخنه اندیشه ایرانی هندی و یونانی در مکتبهای های معتزلی و نیز شعوبیان که بعدها در شیعه ایرانی آمیخته شدند، دست داشتند.
البته بی شک این ترجمه ها روی کلام و حکمت اسلامی و بالتبع مذهب شیعه اثرگذاری داشته است.
بابت این کتاب از سیمین بانو سپاس فراوان دارم. فرهمند و بشکوه باشید ان شاءالله!