رسته‌ها

هماهنگی افکار دو فیلسوف: افلاطون و ارسطو

هماهنگی افکار دو فیلسوف: افلاطون و ارسطو
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 7 رای
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 7 رای
فارابی در «رساله الجمع بین رأیی الحکمین» که در این کتاب ترجمه شده، می‌خواست ثابت کند مبانی فلسفی افلاطون و ارسطو یکی بوده و اختلاف کلی بین این دو وجود نداشته است. فارابی در این کتاب متأثر از فلسفه اسکندرانی بوده است. اهمیت این رساله افزون بر شخصیت علمی مؤلف، آن است که بر اصول کلی فلسفه مشتمل است و کمتر مسئله اصلی و مهم فلسفی در آن فروگذار شده است و دیگر اینکه بیشتر مسائل مورد اختلاف بین فلاسفه اشراق و مشاء به گونه اجمال در آن مشخص گردیده است. مطالب در این رساله به سبک خاصی بیان شده که با مبانی مورد قبول در فلسفه روز چندان تفاوتی ندارد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
284
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
ali.amirazodi
ali.amirazodi
1400/12/04
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی هماهنگی افکار دو فیلسوف: افلاطون و ارسطو

تعداد دیدگاه‌ها:
3
بله ارسطو خود از شاگردان آکادمی افلاطون بود ، و چیزی که این دو فیلسوف بزرگ را از هم جدا میکند بویژه در روش سخنوری بود چنانچه افلاطون روش دیالکتیک / دیالوگ ( دو گویشی) بدیگر سخن: به برخورد میان دو دیدگاه ستیخته (متضاد) و از آنها به برآیندی (کنونسیون/ سنتز ) منطقی رسیدن را کار میبرد در حالیکه ارسطو روشی رتوریک و منولوگ(تک گویشی) داشت و پدیده ها را نخست با مفهوم های آبستره کاتگوریزه ( دسته بندی) میکرد و از آن راه دیگر پدیده های همسان را به هم ربط میداد و در اتیک و پلیتیک به هدفمندی سره و کاربردی و نه سفسطه / سخنپردازی احساسی باور داشت ،
به رغم این تفاوت ها ، آرای افلاطون و ارسطو قابل جمع یا هماهنگ بوده است ؟
در پاسخ به sahraAni1343،
گفته اند « هر اندیشمندی ناگذیر یا افلاطونی است یا ارسطویی»
نکته خوبی را یاد آور شدید ، نخست اینکه " هماهنگی/ هارمونی" را با "همسانی" نباید یکی گرفت، افلاطون در بسیاری از تم ها همچون فیزیک ، بررسی پدیده های طبیعی ، لوژیک(منطق) یا بهیچ روی به آنها نپرداخته و یا سطحی و پراکتده به آنها پرداخته است و نیز افلاطون منشی ادبی دارد ولی او بگونه ایی خام پرسش هایی را در فلسفه بروش آنالیتیک برنموده است و گاهی نتیجه گیری را باز گذاشته است چون جهان افلاطونی انگار جهانی "مولتی دیمنسیونی " (چند بعدی) است که شکوفایی اش به اندیشه ارسطویی انجامیده است که بر آن سنتِتیک را هم افزوده درحالیکه ارسطو روشی جبری و لینه اِر linéaire ( راست خطی ) دارد و از پرمیس ها /prémisse( پیش فرضها) آغاز میکند و به نتیجه گیری میرسد ، شاید بتوان فلسفه نو افلاطونی پلوتینوس وفلسفه اشراقی ایرانی و نیز تومیستی( توماس آکویناس )را آمیزش کامل اندیشه هردو فیلسوف شمرد.
هماهنگی افکار دو فیلسوف: افلاطون و ارسطو
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک