کوروش بزرگ
امتیاز دهید
به اهتمام: سادات ناصری
در این کتاب نویسنده پس از بررسی تاریخ مادها، مراحل مختلف زندگی کوروش را بر اساس منابع مختلف و معتبر از تولد تا مرگ بیان می دارد.
از متن کتاب:
باید دانست کوروش بر چه کشوری فرمانروائی داشت و چگونه دو کشور ماد و پارس را یکی کرده بایجاد شاهنشاهی آغاز نمود. تاریخ پارس و انشان مبهم و مجهول است. اگر نامی از آن دو ایالت یا مملکت برده شده، فقط بسبب کوروش و جانشینان او بود. انشان که قسمتی از ایلام بوده و مستقلا معروف نبود و اگر چیزی درباره آن ذکر شود، در تاریخ ایلام مستهلک می گردد و عجب این است که تاریخ خود ایلام با آشور و بابل مخلوط شده. مثل اینکه این سه مملکت دارای یک سر نوشت بوده. هر یکی از اقوامی که ساکن سه کشور بودند بر دیگری غلبه کرده، مقدرات مغلوبین را با احوال خود یکسان می نمودند. بسیاری از مورخین در شرح تاریخی آنها چنین مینویسند تاریخ آشور و ایلام و بابل، بدون تفکیک. مگر آنهائیکه فقط یک موضوع مخصوص را در نظر گرفته، بحث در تاریخ بابل یا آشور می کردند علت این است که قوم هر سه کشور همواره در حال تسلط بر یکدیگر و اختلاط غالب و مغلوب بودند...
بیشتر
در این کتاب نویسنده پس از بررسی تاریخ مادها، مراحل مختلف زندگی کوروش را بر اساس منابع مختلف و معتبر از تولد تا مرگ بیان می دارد.
از متن کتاب:
باید دانست کوروش بر چه کشوری فرمانروائی داشت و چگونه دو کشور ماد و پارس را یکی کرده بایجاد شاهنشاهی آغاز نمود. تاریخ پارس و انشان مبهم و مجهول است. اگر نامی از آن دو ایالت یا مملکت برده شده، فقط بسبب کوروش و جانشینان او بود. انشان که قسمتی از ایلام بوده و مستقلا معروف نبود و اگر چیزی درباره آن ذکر شود، در تاریخ ایلام مستهلک می گردد و عجب این است که تاریخ خود ایلام با آشور و بابل مخلوط شده. مثل اینکه این سه مملکت دارای یک سر نوشت بوده. هر یکی از اقوامی که ساکن سه کشور بودند بر دیگری غلبه کرده، مقدرات مغلوبین را با احوال خود یکسان می نمودند. بسیاری از مورخین در شرح تاریخی آنها چنین مینویسند تاریخ آشور و ایلام و بابل، بدون تفکیک. مگر آنهائیکه فقط یک موضوع مخصوص را در نظر گرفته، بحث در تاریخ بابل یا آشور می کردند علت این است که قوم هر سه کشور همواره در حال تسلط بر یکدیگر و اختلاط غالب و مغلوب بودند...
آپلود شده توسط:
a_h_allame
1393/03/30
دیدگاههای کتاب الکترونیکی کوروش بزرگ
فضولی: دلایل نه بهانه های کورش برای تصرف خاک دیکران و به بند کشیدن ملل آزاد. لیدیه مرکز طلا و ثروت بود که از طریق بازرگانی با ملل گوناگون بدست آورده بود. ماد مرکر حکومتی بود که برای توسعه قدرت کورش باید نابود می شد و بابل مرکز تمدن آباد.
مگر چنگیزخان برای حمله به ایران چه بهانه ای است؟ جز کشته شدن بازرگان جاسوس او در اترار ( فاراب). اسکندر مقدونی برای حمله به ایران چه بهانه ای داشت؟ هیتلر برای شروع جنگ چه بهانه ای داشت؟
تریتا:-- خب پس به چه مناسبتی نام او را آوردی؟!
فضولی: رفیق تو از وسعت امپراتوری سخن گفت و من هم نام اوغوزخان ( مته خان) را آوردم که وسعت امپراتوری دلیل ذوالقرنین بودن نیست.
-- گفتم که تو زرتشتیشناس نیستی. ویشتاسپی که زرتشت در دوران او ظهور نمود پسر لهراسپ و پدر اسفندیار و پشوتن بود. او غیر از ویشتاسپ هخامنشی است که پسر ارشام و پدر داریوش بزرگ بود!
فضولی: اسفندیار مگر در دوره کیانی نبوده است. دوره کیانی مطابق دوره ماد و هخامنشی است.
تریتا:زرتشتی بودن شهریاران هخامنشی کاملاً معلوم است.
فضولی: واژه ی اهورا مزدا از دوره داریوش کاربرد دارد. آیا هردوت نیز در مورد زردشت بح و زردشتی بودن هخامنشیان بحث کرده است؟
تریت:-- در کجای این منشور، کورش از پرستش «بت» مردوک سخن گفته است؟!! گویا هنوز متوجه موضوع بحث نشدهای!
فضولی: منشور گلی چند سانتی را با ذره بین دوباره از سطر 26 دوباره بخوان تا متوجه مردوک پرست بودن کورش یهودی زاده بقول خودتان مسیح تورات بشوی. حتما زردشت روغن مقدس یهود را روی سر کورش ریخته و او را برگزیده خدا و مسیح اعلام کرده است.
((هر روز در پیشگاه خدای بزرگ برایم خواستار زندگانی بلند باشند. بشود که سخنان پر برکت و نیک خواهانه برایم بیابند. بشود که آنان به خدای من مَردوک بگویند: «به کورش شاه، پادشاهی که تو را گرامی می دارد و پسرش کمبوجیه ))
تنها نکته قابل توجهی که منشور مردوک نامه ( منشور کورش ) دارد زیرکی کورش در استفاده ابزاری از اعتقادات مردم است . باید گفت که این منشور سر اغاز استعمار فکری بشریت است .
دقيقا مشخص نيست به چه عللي اين مردوك نامه را منشور حقوق بشر خوانده اند در حالي كه منشور مردوك نامه ( منشور كورش ) از شيوه هاي تسلط بر ملل و ذهن افراد است . اما براي متقاعد كردن خيليها كه باور كنند اين منشور از حقوق بشر صحبت ميكند يك كتاب با نويسنده خارجي كفايت ميكند .
-- دربارهی دلایل سیاسی و اقتصادی کشورگشاییها بارها در این وبسایت بحث شده است و تکرار آن در اینجا ضرورتی ندارد.
فضولی: منم اوغوزخان ( مته خان) را ذوالقرنین نخواندم
-- خب پس به چه مناسبتی نام او را آوردی؟!
فضولی : بسیاری معتقدند که سکایی ها دارای دو طبق ی حاکم و رعایا بوده اند و طبقه حاکم را ترکان تشکیل می دادند.
-- آن «بسیاری» چه کسانی هستند؟! ادعایی که مبتنی بر هیچ سندی نباشد، پشیزی نمیارزد.
فضولی : پس ادعای مورخین ایرانی در مورد ظهور زردشت در دربار ویشتاسب دروغ است؟
-- گفتم که تو زرتشتیشناس نیستی. ویشتاسپی که زرتشت در دوران او ظهور نمود پسر لهراسپ و پدر اسفندیار و پشوتن بود. او غیر از ویشتاسپ هخامنشی است که پسر ارشام و پدر داریوش بزرگ بود!
فضولی :اگر دین زردشت کهن تر از دوره ی داریوش بوده است پس چرا دفن در خاک در بسیاری از مناطق تاریخی دوره ی عصر آهن 1200-800 ق.م از میلاد دیده می شود و فقط گور چند شاه هخامنشی دفن صخره ای است که معلوم هم نیست که آیا دین زردشتی داشته اند یا نه ؟
-- منظورت کدام «مناطق تاریخی دوره ی عصر آهن» است؟! اگر در هر نقطهای جنازهها را در خاک دفن کرده باشند، پس معلوم است که آن مردگان زرتشتی نبودهاند! اما چه بسا که شیوههای تدفین در نحلههای مختلف زرتشتی تفاوت داشته است. زرتشتی بودن شهریاران هخامنشی کاملاً معلوم است. مگر میشود که اهورمزداپرست بود اما زرتشتی نبود؟! چنانکه نمیتوان الله واحد را پرستید اما قرآنی و محمدی (ص) نبود.
فضولی :اگر دین زردشتی کهن بوده است مساله نوشتن آن به غیر از خط میخی پیش می آید که آریایی ها ابتدا با خط عیلامی و آشوری و سپس بابلی آشنا شدند و در زمان داریوش صاحب خط شدند. یعنی اوستا با حجم زیاد فقط در مغز موبدان بوده است؟
-- خط آشوری و بابلی یکی است! از بر کردن متون مقدس، سنتی کهن در ایران و هند بوده است. برای نگارش صحیح قرآن کریم نیز چند سدهای طول کشید تا خطی کامل و اعرابدار و نقطهدار مهیا شود و در این مدت نیز متن آن را حافظان کلام الله مجید حفظ و منتقل کردند.
فضولی : باور مورخین ایرانی در مورد انتساب کورش به یهود دروغ است؟
-- نسب کورش بنا به اسناد همزمان هخامنشی (مانند منشور کورش و کتیبهی بیستون) و متون یونانی، کاملاً مشخص است و روایت آن دسته از مورخان دوران اسلامی که او را از مادری یهودی میانگارند، وزن و اعتباری در برابر آنها ندارد. اساساً وجود یهودیان در عیلام شرقی (انشان / پارس) تاکنون به اثبات نرسیده است.
فضولی : چه زود گل نوشته کورش بزبان بابلی ( منشور کورش ) را فراموش کردی 26- برطرف شد. ویرانهها را پاک کردم. مردوک خدای بزرگ، از اعمال مؤمنانه من خشنود شد.
-- در کجای این منشور، کورش از پرستش «بت» مردوک سخن گفته است؟!! گویا هنوز متوجه موضوع بحث نشدهای!
akhshurush و PEYMAN2010 : حقیقت، ملیت نمی شناسد. خوشتر آن است تا طرفین صحبت ادله ی خویش را اقامه نمایند تا بی طرف ها قضاوت خویش را داشته باشند.
-- این هم شاهدی حی و حاضر از کسانی که از نعمتهای این آب و خاک بهره میبرند اما نفی و تخریب تاریخ و تمدن ایران را با بهانههایی چون آزادی بیان مجاز میشمارند! اما اگر بخواهید کوچکترین نکتهای را دربارهی بیگانگانی که نزد آنان محبوب و مقدسند به زبان بیاورید، همینان بیدرنگ شما را لعن و طرد و منکوب و خاموش میکنند!
حقیقت، ملیت نمی شناسد. خوشتر آن است تا طرفین صحبت ادله ی خویش را اقامه نمایند تا بی طرف ها قضاوت خویش را داشته باشند.
فضولی : چه علتی سبب یورش کورش به ماد شد جز حس کشورگشایی ؟ زیرا این یورش ها به سرزمین های دیگر از حمله لیدی و بابل و احتمالا مصر و یونان هم در برنامه ی کشور گشایی کورش بوده است که توسط ماساژت ها کشته شد.
تریتا:اغوزخان مطلقاً افسانهای را چه کسی «ذوالقرنین قرآن» گفته است؟!
فضولی: منم اوغوزخان ( مته خان) را ذوالقرنین نخواندم بلکه گفتم که برخی شی هوانگ تی امپراتور چین را ذوالقرنین گفته اند ( یک جزوه کوچکی بقلم سلسله کامبوزیا بود که حرکات امپراتور چین را با همراهی خضر تشریح کرده بود و واقعا بسیار جالب بود).
تریتا:البته سکاها «فارس» (یعنی اهل استان فارس یا فارسیزبان) نبودهاند اما بیتردید و به تصریح و تأکید استادان تاریخ و زبانشناسی جهان (البته نه باکوی معلومالحال) تیرهای ایرانی و ایرانیزبان بودهاند. (رنه گروسه؛ امپراتوری صحرانوردان؛ تهران: علمی و فرهنگی، 1365، ص 34؛ یوسیف اُرانسکی؛ مقدمه فقهاللغه ایرانی؛ تهران: پیام، 1379، صص 63-60)
فضولی : بسیاری معتقدند که سکایی ها دارای دو طبق ی حاکم و رعایا بوده اند و طبقه حاکم را ترکان تشکیل می دادند.
تریتا: -- در حال حاضر هیچ زرتشتیشناسی - که قطعاً تو یکی از آنان نیستی - زرتشت را معاصر پدر داریوش نمیداند.
فضولی : پس ادعای مورخین ایرانی در مورد ظهور زردشت در دربار ویشتاسب دروغ است؟
اگر دین زردشت کهن تر از دوره ی داریوش بوده است پس چرا دفن در خاک در بسیاری از مناطق تاریخی دوره ی عصر آهن 1200-800 ق.م از میلاد دیده می شود و فقط گور چند شاه هخامنشی دفن صخره ای است که معلوم هم نیست که آیا دین زردشتی داشته اند یا نه ؟
اگر دین زردشتی کهن بوده است مساله نوشتن آن به غیر از خط میخی پیش می آید که آریایی ها ابتدا با خط عیلامی و آشوری و سپس بابلی آشنا شدند و در زمان داریوش صاحب خط شدند. یعنی اوستا با حجم زیاد فقط در مغز موبدان بوده است؟
باور مورخین ایرانی در مورد انتساب کورش به یهود دروغ است؟
تریتا:کورش در هیچ کجا از اعتقاد خود به «بت» مردوک چیزی نگفته است
فضولی : چه زود گل نوشته کورش بزبان بابلی ( منشور کورش ) را فراموش کردی
26- برطرف شد. ویرانهها را پاک کردم. مردوک خدای بزرگ، از اعمال مؤمنانه من خشنود شد.
۲۶- an-hu-ut-su-un ú-pa-áš-ši-ha ú-ša-ap-ti-ir sa-ar-ma-šu-nu a-na ep-še-e-ti-[ia dam-qa-a-ti] dAMAR.UTU EN GA[L]-ú ih-de-e-ma
27- او بر من، کورش، که ستایشگر او هستم، بر پسر من «کمبوجیه» و همچنین بر همه سپاهیان من،
۲۷- a-na ia-a-ti mKu-ra-áš LUGAL pa-li-ih-šu ù mKa-am-bu-zi-ia DUMU si-it ŠÀ-bi-[ia ù a-n]a nap-h[ar] um-ma-ni-ia
28- برکتش را اعطا کرد. ما همگی در برابر او جایگاه والای خداییاش را ستودیم. همه شاهانی که بر اورنگ پادشاهی نشستهاند،
30- برای من باج سنگین آوردند. در بابل در جلوی پای من به زمین افتادند و بر پاهای من بوسه زدند.
-- اینکه کورش حکومت ماد را دراختیار گرفته است، از نظر تو جرم و جنایت محسوب میشود؟ خب پس چرا غُزها چادرهایشان را از میهن خود در ماوراء النهر جمع کردند و خاک ایران را غصب کردند؟ شورش ساتراپیها چه ربطی به کورش دارد؟ اگر آنان با کورش مخالفتی داشتند باید در زمان خود وی شورش میکردند و نه چند ده سال بعد!
فضولی: اوغوز خان ( مته خان نیز بر بخش بزرگی از آسیا تا سواحل دریای چین سیطره داشت و امپراتوری هیونگ نو را تاسیس کرد. شی هوانگ تی امپراتور چین را نیز ذوالقرنین قرآن گفته اند.
-- اغوزخان مطلقاً افسانهای را چه کسی «ذوالقرنین قرآن» گفته است؟! حتماً رفقای باکوییات! قبلاً هم بارها از تو خواسته بودم که نشانی فیزیکی و عینی و قابل اثبات از این «امپراتوری» گؤکترک و امثال آن را نشانمان دهی اما همیشه از این کار طفره رفتهای و رفقا و شرکایت سریعاً به دادت رسیده و با گِلآلود کردن بحث تو را از این مخمصه بیرون کشیدهاند.
فضولی: سکاها دارای هنر پیشرفته شده و بسیاری از تاریخدانان فارس ها سعی دارند که قوم سکایی را فارس قلمداد کنند.
-- تاریخدانان «فارس» دیگر چه صیغهای است؟ شاید منظورت تاریخدانان اهل استان فارس است چون ما فارس دیگری در این کشور نداریم. اما اگر منظورت از فارس، فارسیزبان است، هرکه این زبان را بیاموزد و سخن بگوید فارسیزبان محسوب میشود حال اهل هر استان و شهری که میخواهد باشد. دستهبندی ایرانیان واحد و متحد به ترک و فارس و امثال آن رهاورد شوم اروپاییان در یکی دو سدهی اخیر برای فروپاشی قدرت و وحدت ایران و ایرانیان است وگرنه تا پیش از این تاریخ کی و کجا ایرانیان به ترک و فارس و ... تقسیمبندی و نامگذاری میشدند؟ از افتادن به دام این فریب و نیرنگ بپرهیزید و با دشمنان ایران - که خواهان نفاقافکنی و وحدتشکنی در ایرانند - همسو و همصدا نشوید.
البته سکاها «فارس» (یعنی اهل استان فارس یا فارسیزبان) نبودهاند اما بیتردید و به تصریح و تأکید استادان تاریخ و زبانشناسی جهان (البته نه باکوی معلومالحال) تیرهای ایرانی و ایرانیزبان بودهاند. (رنه گروسه؛ امپراتوری صحرانوردان؛ تهران: علمی و فرهنگی، 1365، ص 34؛ یوسیف اُرانسکی؛ مقدمه فقهاللغه ایرانی؛ تهران: پیام، 1379، صص 63-60)
فضولی: زمان ظهور زردشت معلوم نیست. بسیاری معتقدند او در زمان پدر داریوش یعنی ویشتاسب در بلخ ظهور کرده است. زردشت در بلخ افغانستان و کورش در تخت جمشید . تازه آیا زبان کورش با زبان زردشت یکی بوده است که تعلیمات او را بفهمد؟ طبق وصیای جعلی کورش پرستان کورش گفته است که مرا در خاک دفن کنید که مخالف آیین زردشت است. تازه کورش از اعتقادش به بت مردوک سخن می گوید.
-- در حال حاضر هیچ زرتشتیشناسی - که قطعاً تو یکی از آنان نیستی - زرتشت را معاصر پدر داریوش نمیداند. در زمان کورش هنوز تخت جمشید احداث نشده بود!!! آیا چون زبان پیامبر اعظم حضرت محمد (ص) با ما یکی نیست، پس تعالیم او را نمیفهمیم؟!!!! آخر این چه نوع استدلالی است!!! کورش در هیچ کجا از اعتقاد خود به «بت» مردوک چیزی نگفته است. اگر قرار بود که کورش را در خاک دفن کنند که پیکر او را در سازهای سنگی قرار نمیدادند!
فضولی: کورش پرستی تداوم شاه پرستی است .
-- کورشستیزی جلوهای از ایرانستیزی است.
--------------------------------------------------------------------------------------
کتابناک سایتی است ایرانی و متعلق به ایرانیان. تبلیغ علنی و آزاد افکار و آرای ایرانستیزانه و شبههافکنی در تاریخ و تمدن درخشان ایران به دست افرادی خاص و با حمایت برخی اسپانسرها، با هیچ معیار و منطقی سازگار و پذیرفتنی نیست.
این افسانه ها و بزرگنمایی ها و معجزاتی که به شخصیت های سیاسی و مذهبی میچسبانند، اگر خود آن فرد بیچاره زنده بود از تعجب روی کله اش تربچه سبز میشد.
کورش فرد تاثیرگذاری در تاریخ ایران به حساب می آید که باید تحقیقات بیشتری درباره او انجام داد.
فضولی : منبع این گفتار کدام کتاب است؟ چرا او حکومت ماد را غصب کرد؟اگر رفتار کورش خوب بود پس چرا مردم از گئومات حمایت کردند و بیش از نه ساتراپ نشین علیه هخامنشیان دست به اسلحه بردند؟
۴- ذوالقرنین قران شخصیتی است که خداوند به او تمکن در روی زمین و قدرت و اختیار داده است و این با شخصیت کوروش که بر بخش عظیمی از آسیا و اروپا دست یافته و نخستین امپراطوری بزرگ تاریخ را تاسیس کرده است ، توافق دارد.
فضولی : اوغوز خان ( مته خان نیز بر بخش بزرگی از آسیا تا سواحل دریای چین سیطره داشت و امپراتوری هیونگ نو را تاسیس کرد. شی هوانگ تی امپراتور چین را نیز ذوالقرنین قرآن گفته اند.
فضولی : سکاها دارای هنر پیشرفته شده و بسیاری از تاریخدانان فارس ها سعی دارند که قوم سکایی را فارس قلمداد کنند.
۳- ذوالقرنین قرآن خداشناس و موحد است و کوروش هم خداشناس و یکتاپرست بوده و معقول ترین تاریخی که برای ظهور زرتشت یاد می شود قرن ششم پیش از میلاد است که با تاریخ حیات کوروش توافق دارد.
فضولی: زمان ظهور زردشت معلوم نیست. بسیاری معتقدند او در زمان پدر داریوش یعنی ویشتاسب در بلخ ظهور کرده است. زردشت در بلخ افغانستان و کورش در تخت جمشید . تازه آیا زبان کورش با زبان زردشت یکی بوده است که تعلیمات او را بفهمد؟ طبق وصیای جعلی کورش پرستان کورش گفته است که مرا در خاک دفن کنید که مخالف آیین زردشت است . حتی نقل شده است که اسکندر مقدونی آخرین کسی است که او را در خاک دیده است که این با دین عیلامی ها مطابقت دارد نه زردشتی . تازه کورش از اعتقادش به بت مردوک سخن می گوید.
کورش پرستی تداوم شاه پرستی است .
1-مولانا ابوالکلام آزاد، مفسر بزرگ قرآن و وزیر فرهنگ هند در زمان گاندی در تفسیرالبیان،
2- ترجمه تفسیر سوره کهف از باستانی پاریزی
3-علامه طباطبایی در تفسیر المیزان،
4-آیتالله العظمی ناصر مکارم شیرازی و ده نفر از مفسران بزرگ قرآن در تفسیر نمونه (مانند قرائتی، امامی، آشتیانی، حسنی، شجاعی، عبدالهی و محمدی)،
5- تابنده گنابادی در کتاب سه داستان عرفانی از قرآن،
6- آیت الله میر محمد کریم علوی در تفسیر کشف الحقایق (با ترجمه عبدالمجید صادق نوبری )،
7- حجت الاسلام سید نورالدین ابطحی در کتاب ایرانیان در قرآن و روایات،
8- دکتر علی شریعتی در کتاب بازشناسی هویت ایرانی اسلامی،
9-صدر بلاغی در قصص قرآن،
10-جلال رفیع در کتاب بهشت شداد،
11-دکتر فاروق صفی زاده در کتاب از کورش هخامنشی تا محمد خاتمی،
12- منوچهر خدایار در کتاب کورش در ادیان آسیای غربی،
13- قاسم آذینی فر در کتاب کورش پیام آور بزرگ،
14- دکتر فریدون بدره ای در کتاب کورش در قرآن و عهد عتیق،
15- محمد کاظم توانگر زمین در کتاب ذوالقرنین و کورش،
16- آیت الله سید محمد فقیه استاد اخلاق، حافظ کل قرآن و نماینده مجلس خبرگان دوم،
17- حجه الاسلام شهید هاشمی نژاددر کتابشان اوردن که اسم کتاب رو الانه از حفظ نیستم،
18- کتاب ذوالقرنین نوشته علی اکبر ولایتی
و مهم تر از همه اینها برادر عزیز کلام الله این قران مجید که در دست من وشماست این گواه بر تطابق ایات و روایت دارد که ذوالرقرنین همان کوروش بزرگ هخامنشی می باشد + اسنادی که از کتاب تورات اوردم
نظر قطعی علامه طباطبایی در المیزان بنا بر شواهد تاریخی محکم این است؛ «ذوالقرنین قرآن همان کوروش کبیر هخامنشی است.»
استاد علامه طباطبایی می گوید: اگر ذوالقرنین قرآن، مردی مومن به خدا و به دین توحید بوده، کوروش نیز این چنین بوده و اگر ذوالقرنین، پادشاهی عادل و رعیت پرور بوده، کوروش نیز چنین بود؛ اگر او نسبت به ستمگران و دشمنان مردی سیاستمدار بوده او نیز بود؛ اگر دین، عقل، فضایل اخلاقی و ثروت و شوکت داشت، کوروش هم داشت؛ همان گونه که قرآن فرموده کوروش نیز سفری به سوی مغرب کرد، بر لیدی و پیرامون آن مسلط شد و بار دیگر به سوی مشرق سفر کرد. آنجا مردمی دید صحرانشین و وحشی که در بیابان زندگی می کردند. برای همین، به آنها کمک کرد، سدی ساخت در مقابل قبیله و قومی که آنها را آزار می دادند؛ در تنگه داریال میان کوه های قفقاز و نزدیک به شهر تفلیس (تفسیر المیزان، علامه طباطبایی).
با توجه به این که بر خلاف بیهوده گویی های دشمنان کینه ورز، ملیت و هویت ایرانی بهترین معیار قضاوت واقعی درباره شخصیت های تاریخی هر ملت سخنان ثبت شده و مکتوب آنان است، در زیر، بخشی از سخنان تاریخی کوروش بزرگ پس از فتح بابل را برای شناخت ویژگی های شخصیتی و یکتاپرستی این بزرگ مرد تاریخ ایران و جهان مرور می کنیم:
«به نام ایزد جان و خرد؛
ایزد یکتایی که لحظه به لحظه او را بیشتر درک می کنم
ای مردم بابل، ما همه بندگان اهورا مزدا، خدای یگانه هستیم... ما نه پیروزیم و نه شکست خورده! ما امروز در سراسر این سرزمین پهناور، همگی با هم برابریم... همگی آزادیم...و همگی پاکیم. ما همگی دوستیم. ما تنها یک دشمن داریم و دشمن همه ما اهریمن است و جز او دیگر سایه ای نیست. ما همگی نوریم... سربازان اهورا مزداییم. از این لحظه من پادشاهی ام را بر این مبنا در تمام کره خاکی در سراسر این خاک پهناور که به فرمان من است، اعلام می کنم. از این پس، نام شاهنشاهی ما هخامنشی خواهد بود و این را به یاد پدر بزرگ عزیزم ـ که بخشی از اندیشه های نیک او به من به ارث رسید ـ به عاریه برمی دارم. ما از این لحظه، اندیشه و دین هر کس را محترم خواهیم دانست. هر کس به دین خودش خواهد پرداخت، هر کس نتیجه انتخاب خود را خواهد دید. هیچ کس حق تجاوز به حقوق دیگری را ندارد. از این لحظه، تمام بردگان آزادند. من تمامی گناهکاران را از این لحظه بخشیدم. هیچ کس مغضوب من نیست. هیچ بابلی از آنچه بوده، نترسد. این یک بخشایش عمومی است و زنان «بالشاسر» که در حرمسرای بابل بوده اند، از این لحظه آزادند. مال و اموالی در حد بازرگانی ثروتمند به هر یک از شما داده می شود و بعد شما می توانید به هر جای ایران پهناور از هند تا مصر و از توران تا یونان که خواستید بروید. شوهر شما مرده و شما وارثان او هستید. داشته های شخصی خودتان را بردارید و از کاخ خارج شوید. تمامی خزانه بالشاسر در میان مردم همین شهر به مساوات تقسیم خواهد شد. میان مرد و زن پیر و جوان و کودک تمایزی نیست. هر کس در قلمروی من به لطف اهورا مزدا زندگی می کند، از حقی مساوی با همه برخوردار است. تمامی تبعیدیان با هزینه حکومت هخامنشی به شهر و کشورشان بازخواهند گشت و با هزینه هخامنشی شهر ها و معابدشان دوباره راه خواهد افتاد. من تا زمانی که به تمام سخنانم جامه عمل بپوشانم، در این شهر خواهم ماند. آری زمین مقدس است... ما نیز یک به یک مقدسیم... این اهورا مزداست که ما را مقدس آفریده... و ما جهان زیبا را زیباتر خواهیم کرد. برای چنین هدفی همگان کار خواهند کرد... همه به دین و زبان خویش خواهند پرداخت و همه آزاد خواهند بود...»
اینم بعنوان مثال خلاصه ما ادم های مهمان نوازی هستم تشریف بیاورید از تبریز برای زیارت به مشهد راهنمای اتان می کنم بروید این کتابها را مطالعه بفرمایید.