کوروش بزرگ
امتیاز دهید
به اهتمام: سادات ناصری
در این کتاب نویسنده پس از بررسی تاریخ مادها، مراحل مختلف زندگی کوروش را بر اساس منابع مختلف و معتبر از تولد تا مرگ بیان می دارد.
از متن کتاب:
باید دانست کوروش بر چه کشوری فرمانروائی داشت و چگونه دو کشور ماد و پارس را یکی کرده بایجاد شاهنشاهی آغاز نمود. تاریخ پارس و انشان مبهم و مجهول است. اگر نامی از آن دو ایالت یا مملکت برده شده، فقط بسبب کوروش و جانشینان او بود. انشان که قسمتی از ایلام بوده و مستقلا معروف نبود و اگر چیزی درباره آن ذکر شود، در تاریخ ایلام مستهلک می گردد و عجب این است که تاریخ خود ایلام با آشور و بابل مخلوط شده. مثل اینکه این سه مملکت دارای یک سر نوشت بوده. هر یکی از اقوامی که ساکن سه کشور بودند بر دیگری غلبه کرده، مقدرات مغلوبین را با احوال خود یکسان می نمودند. بسیاری از مورخین در شرح تاریخی آنها چنین مینویسند تاریخ آشور و ایلام و بابل، بدون تفکیک. مگر آنهائیکه فقط یک موضوع مخصوص را در نظر گرفته، بحث در تاریخ بابل یا آشور می کردند علت این است که قوم هر سه کشور همواره در حال تسلط بر یکدیگر و اختلاط غالب و مغلوب بودند...
بیشتر
در این کتاب نویسنده پس از بررسی تاریخ مادها، مراحل مختلف زندگی کوروش را بر اساس منابع مختلف و معتبر از تولد تا مرگ بیان می دارد.
از متن کتاب:
باید دانست کوروش بر چه کشوری فرمانروائی داشت و چگونه دو کشور ماد و پارس را یکی کرده بایجاد شاهنشاهی آغاز نمود. تاریخ پارس و انشان مبهم و مجهول است. اگر نامی از آن دو ایالت یا مملکت برده شده، فقط بسبب کوروش و جانشینان او بود. انشان که قسمتی از ایلام بوده و مستقلا معروف نبود و اگر چیزی درباره آن ذکر شود، در تاریخ ایلام مستهلک می گردد و عجب این است که تاریخ خود ایلام با آشور و بابل مخلوط شده. مثل اینکه این سه مملکت دارای یک سر نوشت بوده. هر یکی از اقوامی که ساکن سه کشور بودند بر دیگری غلبه کرده، مقدرات مغلوبین را با احوال خود یکسان می نمودند. بسیاری از مورخین در شرح تاریخی آنها چنین مینویسند تاریخ آشور و ایلام و بابل، بدون تفکیک. مگر آنهائیکه فقط یک موضوع مخصوص را در نظر گرفته، بحث در تاریخ بابل یا آشور می کردند علت این است که قوم هر سه کشور همواره در حال تسلط بر یکدیگر و اختلاط غالب و مغلوب بودند...
آپلود شده توسط:
a_h_allame
1393/03/30
دیدگاههای کتاب الکترونیکی کوروش بزرگ
لطف کنید نظرتون رو درباره ی کتای و کوروش کبیر بگید
عزیز
در مورد آن مطلب که رویش مانور می دهی جوابت داده شده ، ولی نفاق عارضه ای است که تعقّل را از انسان سلب می کند
و این هم شیوه ای از بحث علمی فردی که سعی می کند خود را ناشیانه در پشت سر برخی مقدسات پنهان نماید :-(
به پندار ناپخته کورش پرستان کورش همان ذوالقرنین بنده پاک خدا و پیامبر اوست. آنان می گویند که کورش به باورهای دینی مردم بابل احترام گذاشت و بتکده های آنان را تعمیر کرد و دست کم خراب نکرد( بر اساس منشور گلی کورش).
اما در زندگی انبیاء می خوانیم که حضرت ابراهیم علیه السلام بت های بابلی را شکست و به سوازنده شدن در آتش محکوم شد. حضرت موسی علیه السلام بت سامری را که بشکل یک گوساله بود ، شکست. حضرت محمد (ص) بتکده مکه را از وجود بتان پاک کرد و با بت پرستی مخالفت کرد. حتی اگر کورش یک زردشتی مومن هم بود باید با بتان بابلی مخالفت می کرد. پس کورش نه زردشتی ، و نه ذوالقزنین بوده است بلکه پادشاهی بود از رده پادشاهان دیگر. مناقب تراسيدن براي و بت ساختن كورش امري است نادرست.
فضولی:حجیت داشن احادیث چندین شرط دارد. مثلا حدیث باید متواتر باشد یعنی در زمان های گوناگون توسط اشخاص گوناگون نقل شده بود تا امکان تبانی و جعل ناشد.
2. روایت سلسلة سندش تمام باشد. بنابراین رویات مرسله (سند در آن حذف شده باشد)، مرفوعه (روایتی که در سندش افتادگی وجود داشته باشد) و... اصطلاحاً صحیحه نیستند و اگر قرینه بر آن نداشته باشیم قابل استدلال نیست.
علم رجال حدیث
بررسی احوال روات و وثاقت و ضعف ایشان موضوع علم رجال حدیث را شکل میدهد.
در بررسی رجال حدیث چند امر مورد بررسی است:
1. ضبط راوی: نام راوی، نام پدر، کنیه، تاریخ تولد و وفات، نام تألیفات و... تلفظ صحیح نام و...
2. مکانت راوی: مدح و ذمّ علمای رجال دربارة راوی
3. طبقة راوی: معاصرین راوی، اساتید راوی و شاگردان او طبقه او را مشخص میکند.
این مطالب در پیدا کردن قرائن برای صحّت حدیث از ناحیة راوی و عدم آن نقش برجستهای دارد.
کسانی که دوست دارند تاریخ جعلی را باور کنند و انچه را به خورد این ملت داده اند را تاریخ تصور کنند ، خواسته و ناخواسته به این ملت توهین می نمایند .
و کسانی که تاریخ را جعل کرده اند در حقیقت به شعور ملت ایران توهین کرده اند ان هم جعلی که براحتی همه میتوانند انرا تشخیص دهند ( اگر بخواهند )
بنا ریزی ( جعل ) تاریخ این سرزمین بر پایه خدمت به یهود اهانت به ایرانیان است . در تعجبم چرا بعضی ها نمیخوان حقایق را باور کنند و دوست دارند جعلیات گوشنواز را به جای حقایق تاریخی باور کنند ؟
استعمار در قرن نوزده و بیست کاری با اثار باستانی و تاریخ این ملت کرد که تا قرنها ذهن انها را در تسلط و فرمان خود داشته باشد . قبول جعلیات در حقیقت خیانت به گذشته و حال و اینده است . و ادامه دادن و قبول استعمار برای نسلهای اینده .
پیشنهاد می کنم جنابعالی پاسخ به حرفهای fuzuli عزیز را خاتمه دهید، ارَه کشی بی فایده ای است که خاک و خاشاک لومپن های یاوه سرایان بدعت گذار
هویت زدا، چشمان واقع بینی را حد اقل برای خودتان به درد می آورد، نتیجه تکرار مطالب ضدو نقیض شما دو بزرگوار، این تردید را به وجود می آورد که نکند؛
کورش خیالی fuzuli همان کورش بزرگ راستین است و استادان fuzuli هم همین را می خواهند که همچون اجانب حسود و بیزار از اصالت مردم ایران، ایرانیان
را فاقد فرهنگ کهن جلوه دهند تا بلکه زمینه برای از هم پاشیدن وحدت ملی و برچیدن سنت های ملی همچون زیبا ترین روز مردم ایران یعنی عید نوروز که
یادگار هخامنشیان است فراهم گردد. آیا شما هم همین را می خواهید؟ اگر نه، و بر این باور هستید که ایشان هرچه تابحال در مورد کورش بزرگ و از قول
دشمنان تاریخ گذشته پر افتخار ایران گفته صحت ندارد چرا باره ها و باره ها با لطائف الحیل حرفهایش را تجزیه و تحلیل می کنید و آنها را کش می دهید؟ چه
دلیلی دارد که باز هم ادامه می دهید؟ هرگز قصد جسارت ندارم چون می دانم بدون منظور وارد این بحث مشکوک شده اید،در شم و فهم بنده این است که
بیشتر اصرار و پافشاری برای لگد مال کردن تاریخ است، و الا بیان مطالبی حول و حواشی زندگانی کورش از حیطه انتقاد به سبب گذشت هزاران سال از واقعیت
آن که همه از روی کتیبه ها و سنگ نبشته و بر رسی حدث و گمانهای مورخین می باشد، خارج است. چنانچه فرصت داشتید کامنت قبلی بنده را بخوانید
که یاد آور امادگی بیشتر هجمه دشمنان غدار وهابی در مرز های کشورمان برای اختلاف افکنی و به راه انداختن جنگ بین شیعه و سنی در ایران و در هم
کوبیدن امنیت داخلی کشورمان است که در دنیا بی نظیر است.