رسته‌ها
کوروش بزرگ
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 87 رای
نویسنده:
درباره:
کوروش کبیر
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 87 رای
به اهتمام: سادات ناصری

در این کتاب نویسنده پس از بررسی تاریخ مادها، مراحل مختلف زندگی کوروش را بر اساس منابع مختلف و معتبر از تولد تا مرگ بیان می دارد.

از متن کتاب:
باید دانست کوروش بر چه کشوری فرمانروائی داشت و چگونه دو کشور ماد و پارس را یکی کرده بایجاد شاهنشاهی آغاز نمود. تاریخ پارس و انشان مبهم و مجهول است. اگر نامی از آن دو ایالت یا مملکت برده شده، فقط بسبب کوروش و جانشینان او بود. انشان که قسمتی از ایلام بوده و مستقلا معروف نبود و اگر چیزی درباره آن ذکر شود، در تاریخ ایلام مستهلک می گردد و عجب این است که تاریخ خود ایلام با آشور و بابل مخلوط شده. مثل اینکه این سه مملکت دارای یک سر نوشت بوده. هر یکی از اقوامی که ساکن سه کشور بودند بر دیگری غلبه کرده، مقدرات مغلوبین را با احوال خود یکسان می نمودند. بسیاری از مورخین در شرح تاریخی آنها چنین مینویسند تاریخ آشور و ایلام و بابل، بدون تفکیک. مگر آنهائیکه فقط یک موضوع مخصوص را در نظر گرفته، بحث در تاریخ بابل یا آشور می کردند علت این است که قوم هر سه کشور همواره در حال تسلط بر یکدیگر و اختلاط غالب و مغلوب بودند...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
453
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
a_h_allame
a_h_allame
1393/03/30

کتاب‌های مرتبط

هذیان زمستانی
هذیان زمستانی
4.5 امتیاز
از 4 رای
آیین شاهنشاهی ایران
آیین شاهنشاهی ایران
4.4 امتیاز
از 17 رای
تخت جمشید
تخت جمشید
4.6 امتیاز
از 100 رای
دیپلماسی دولت هخامنشی
دیپلماسی دولت هخامنشی
4.4 امتیاز
از 14 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی کوروش بزرگ

تعداد دیدگاه‌ها:
88
elsever من نمیدونم دقیقا موضع گیری شما به کدوم سمته
لطف کنید نظرتون رو درباره ی کتای و کوروش کبیر بگید
tirt
عزیز
در مورد آن مطلب که رویش مانور می دهی جوابت داده شده ، ولی نفاق عارضه ای است که تعقّل را از انسان سلب می کند
اگر مسلمان هستی باید حدیث شریف پیامبر اکرم (ص) برای تو حجت باشد. اگر نیستی به صراحت بگو تا تکلیف ما با تو روشن شود. وقتی آن پیامبر رحمت شخصی را «مؤمن» و «مورد وحی خداوند» می‌خواند و بدو ارج می‌نهد، جایی برای چون‌وچرا و انکار و هیاهو و سفسطه و این‌همه زیاده‌گویی باقی نمی‌ماند.

و این هم شیوه ای از بحث علمی فردی که سعی می کند خود را ناشیانه در پشت سر برخی مقدسات پنهان نماید :-(
مهمترین هدف از فرستادن پیامبران نفی شرک و بت پرستی و بیان جمله " قولوا لا اله الالله تفلحوا " بود.
به پندار ناپخته کورش پرستان کورش همان ذوالقرنین بنده پاک خدا و پیامبر اوست. آنان می گویند که کورش به باورهای دینی مردم بابل احترام گذاشت و بتکده های آنان را تعمیر کرد و دست کم خراب نکرد( بر اساس منشور گلی کورش).
اما در زندگی انبیاء می خوانیم که حضرت ابراهیم علیه السلام بت های بابلی را شکست و به سوازنده شدن در آتش محکوم شد. حضرت موسی علیه السلام بت سامری را که بشکل یک گوساله بود ، شکست. حضرت محمد (ص) بتکده مکه را از وجود بتان پاک کرد و با بت پرستی مخالفت کرد. حتی اگر کورش یک زردشتی مومن هم بود باید با بتان بابلی مخالفت می کرد. پس کورش نه زردشتی ، و نه ذوالقزنین بوده است بلکه پادشاهی بود از رده پادشاهان دیگر. مناقب تراسيدن براي و بت ساختن كورش امري است نادرست.
تریتا:اگر مسلمان هستی باید حدیث شریف پیامبر اکرم (ص) برای تو حجت باشد.
فضولی:حجیت داشن احادیث چندین شرط دارد. مثلا حدیث باید متواتر باشد یعنی در زمان های گوناگون توسط اشخاص گوناگون نقل شده بود تا امکان تبانی و جعل ناشد.
2. روایت سلسلة سندش تمام باشد. بنابراین رویات مرسله (سند در آن حذف شده باشد)، مرفوعه (روایتی که در سندش افتادگی وجود داشته باشد) و... اصطلاحاً صحیحه نیستند و اگر قرینه بر آن نداشته باشیم قابل استدلال نیست.
علم رجال حدیث
بررسی احوال روات و وثاقت و ضعف ایشان موضوع علم رجال حدیث را شکل می‎دهد.
در بررسی رجال حدیث چند امر مورد بررسی است:
1. ضبط راوی: نام راوی، نام پدر، کنیه، تاریخ تولد و وفات، نام تألیفات و... تلفظ صحیح نام و...
2. مکانت راوی: مدح و ذمّ علمای رجال دربارة راوی
3. طبقة راوی: معاصرین راوی، اساتید راوی و شاگردان او طبقه او را مشخص می‎کند.
این مطالب در پیدا کردن قرائن برای صحّت حدیث از ناحیة راوی و عدم آن نقش برجسته‎ای دارد.
سلام دوستان
کسانی که دوست دارند تاریخ جعلی را باور کنند و انچه را به خورد این ملت داده اند را تاریخ تصور کنند ، خواسته و ناخواسته به این ملت توهین می نمایند .
و کسانی که تاریخ را جعل کرده اند در حقیقت به شعور ملت ایران توهین کرده اند ان هم جعلی که براحتی همه میتوانند انرا تشخیص دهند ( اگر بخواهند )
بنا ریزی ( جعل ) تاریخ این سرزمین بر پایه خدمت به یهود اهانت به ایرانیان است . در تعجبم چرا بعضی ها نمیخوان حقایق را باور کنند و دوست دارند جعلیات گوشنواز را به جای حقایق تاریخی باور کنند ؟
استعمار در قرن نوزده و بیست کاری با اثار باستانی و تاریخ این ملت کرد که تا قرنها ذهن انها را در تسلط و فرمان خود داشته باشد . قبول جعلیات در حقیقت خیانت به گذشته و حال و اینده است . و ادامه دادن و قبول استعمار برای نسلهای اینده .

از پژوهشهای ایرانی
- کورش‌پرستان مدعی هستند که این عبارت از سخنان کورش است: «تا روزی که زنده هستم و مزدا پادشاهی را به من ارزانی کرده هرگز فرمانروایی خود را بر هیچ مردمانی به زور تحمیل نکنم و در پادشاهی من هر ملتی آزاد است که مرا به شاهی خود بپذیرد یا نپذیرد» (فراوانی این عبارت را در گوگل جستجو کنید). درخواست و خواهش می‌کنم منبع تاریخی این گفته‌های کورش را معرفی کنید.
۲- کورش‌پرستان گفته‌اند که: «مهمترین مدارس پزشکی ایران در تخت جمشید دایر بوده است». بسیار خوشحال و سپاسگزار می‌شوم اگر بدانم در کدام منبع تاریخی چنین چیزی آمده است. و نیز گفته‌اند: «کتیبه‌ای زرین از زمان داریوش وجود دارد که به موجب آن داریوش فرمان ساخت دانشکده پزشکی ساییس در مصر را صادر کرده است». (هر دو را در گوگل جستجو کنید). خواهش می‌کنم اگر کسی عکسی یا منبعی مستند از وجود این کتیبه طلایی داریوش سراغ دارد، به این عاجز هم نشان بدهد.
۳- کورش‌پرستان مدعی هستند در زمان هخامنشی عدالت و برابری میان زن و مرد وجود داشته و هر دو از حقوق و دستمزد برابر برخوردار بوده‌اند. خوشحال می‌شوم بدانم بر اساس کدام منبع چنین نتیجه‌گیری شده است؟ متون تاریخی یا الواح هخامنشی؟ با توجه به اینکه الواح هخامنشی که به این موارد پرداخته باشند، عبارتند از الواح خزانه و باروی تخت‌جمشید و نیز الواح هخامنشی بابل (از جمله بایگانی موروشو) میل دارم بدانم مشخصاً به موجب کدام لوح یا الواح می‌توان چنین نتیجه‌گیری‌ای کرد.
۴- کورش‌پرستان در ادعایی کاملاً متناقض با ادعای برابری حقوق زن و مرد، گفته‌اند که: «زنان هخامنشی سه برابر مردان حقوق می گرفتند» (فراوانی این ادعا را در گوگل جستجو کنید). البته من نمی‌فهمم به فرض که این سخن درست باشد، کجای چنین تبعیض آشکاری قابل افتخار است و اصولاً این ادعا چگونه با ادعای قبلی جمع می‌شود؟ محتوای لوحه‌های گلی تخت‌جمشید حاکی از اینست که حقوق زن با برده برابر بوده و هر دو حقوقی معادل دو سوم مردان دریافت می‌کرده‌اند. یعنی ده کیلو جو در ماه. اما با این حال خوشحال می‌شوم بدانم بر اساس کدام متن تاریخی یا لوحه هخامنشی چنین نتیجه‌گیری‌ای شده است.
۵- کورش‌پرستان مدعی هستند که در عصر هخامنشی زنی به نام آرتمیس فرمانده نیروی دریایی ایران بوده است. با اینکه به نظر می‌رسد در این ادعا نیز همچون ادعای قبلی، قصد اغوای زنان در میان بوده است، اما فرض را بر درستی آن می‌گذارم و خوشحال می‌شوم بدانم در کدام منبع تاریخی چنین ادعایی آمده است.
۶- کورش‌پرستان در متنی با عنوان «پندهای کمبوجیه به کوروش» (در گوگل جستجو کنید) انبوهی از ادعاهای گزاف را بدو منسوب کرده‌اند. از جمله: «فرمانروایان برای تلاش در راه آبادانی کشور و فراهم کردن آسایش و آسودگی برای مردم هستند، نه مردم برای افزایش و گسترش دارایی برای فرمانروایان». خوشحال و ممنون می‌شوم اگر یکی از هزاران کورش‌پرست، منبع تاریخی این سخنانشان را به بنده هم اطلاع بدهند.
استاد مرادی غیاث ابادی
مجموعه دروغ‌ها و غلوهایی که برای بزرگ‌نمایی کورش هخامنشی ساخته و بافته شده به اندازه‌ای فراوان و حیرت‌انگیز است که تقریباً شامل هر آن چیزی می‌شود که به کورش نسبت داده شده است. زدودن همه این دروغ‌ها و روشنگری در قبال آنها به دلیل روحیه پرخاشگرانه و سرکوبگرانه کورش‌پرستان و موجی از وحشت و هتاکی که در جامعه براه انداخته‌اند، بسیار دشوار است.

میزان دروغ‌هایی که کورش‌پرستان پیرو حقوق بشر و زرتشتی‌زدگان پیرو راه راستی گفته‌اند و می‌گویند، بیش از آنست که مجدداً نیاز به آوردن نمونه باشد و تاکنون در باره برخی از آنها سخن گفته‌ایم. اما سؤال اینجاست که اصولاً چه نیازی به این حجم از ادعاهای واهی وجود داشته و چرا آنان تا این اندازه تاریخ را جعل می‌کنند؟ یکی از پاسخ‌های این پرسش، ساده و کوتاه است: چون دستشان از اسناد و منابع تاریخی خالی است. چون هنگامی که اولین ادعاهای نادرستشان فاش شد، بجای آنکه متنبه شوند و روش بهتری به غیر از تحریف و تخریب و نابودی فرهنگ و هویت مردم را در پیش گیرند، برای جبران آن دروغ‌های برملا شده، دست به ساختن و بافتن جعلیات تاریخی تازه یازیدند. دروغ‌هایی که بصورت تصاعدی و انگل‌وار به اندازه‌ای فراوان شده و رشد کرده که چونان ریسمانی سفت و سخت و چونان تارهای در هم تنیده بر دست و پای خودشان بسته شده و اینک چاره‌ای ندارند جز آنکه پاسخ هر منتقد منصف و واقع‌گرا و متکی به منابع را با چماق‌کشی بدهند. اما این نیز ریسمان سخت‌تر دیگری بر دست و پای آنان خواهد شد و راه واقع‌گرایی را هموار خواهد کرد. چنانکه امروزه چشم‌انداز امیدبخش آن از همه سو پیداست و نوید روزهایی را می‌دهد که مردمان این سرزمین ستم‌کشیده به دام سلطه‌گران و عنکبوت‌های استتار کرده و ماران خوش خط‌ و خال دیگری نیفتند.

باamenmarr موافقم دراینجا تنها چیزی که به ذهنم میرسد بگویمدر وصف و بزرگی وطنم هست
trita عزیز
پیشنهاد می کنم جنابعالی پاسخ به حرفهای fuzuli عزیز را خاتمه دهید، ارَه کشی بی فایده ای است که خاک و خاشاک لومپن های یاوه سرایان بدعت گذار
هویت زدا، چشمان واقع بینی را حد اقل برای خودتان به درد می آورد، نتیجه تکرار مطالب ضدو نقیض شما دو بزرگوار، این تردید را به وجود می آورد که نکند؛
کورش خیالی fuzuli همان کورش بزرگ راستین است و استادان fuzuli هم همین را می خواهند که همچون اجانب حسود و بیزار از اصالت مردم ایران، ایرانیان
را فاقد فرهنگ کهن جلوه دهند تا بلکه زمینه برای از هم پاشیدن وحدت ملی و برچیدن سنت های ملی همچون زیبا ترین روز مردم ایران یعنی عید نوروز که
یادگار هخامنشیان است فراهم گردد. آیا شما هم همین را می خواهید؟ اگر نه، و بر این باور هستید که ایشان هرچه تابحال در مورد کورش بزرگ و از قول
دشمنان تاریخ گذشته پر افتخار ایران گفته صحت ندارد چرا باره ها و باره ها با لطائف الحیل حرفهایش را تجزیه و تحلیل می کنید و آنها را کش می دهید؟ چه
دلیلی دارد که باز هم ادامه می دهید؟ هرگز قصد جسارت ندارم چون می دانم بدون منظور وارد این بحث مشکوک شده اید،در شم و فهم بنده این است که
بیشتر اصرار و پافشاری برای لگد مال کردن تاریخ است، و الا بیان مطالبی حول و حواشی زندگانی کورش از حیطه انتقاد به سبب گذشت هزاران سال از واقعیت
آن که همه از روی کتیبه ها و سنگ نبشته و بر رسی حدث و گمانهای مورخین می باشد، خارج است. چنانچه فرصت داشتید کامنت قبلی بنده را بخوانید
که یاد آور امادگی بیشتر هجمه دشمنان غدار وهابی در مرز های کشورمان برای اختلاف افکنی و به راه انداختن جنگ بین شیعه و سنی در ایران و در هم
کوبیدن امنیت داخلی کشورمان است که در دنیا بی نظیر است.
کوروش بزرگ
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک