ایران در دوره سلطنت محمدرضا شاه پهلوی
نویسنده:
علی اصغر شمیم
امتیاز دهید
.
استاد باستانی پاریزی در مقدمه کتاب می نویسد : کتاب حاضر از کتب گرانقدر و پر بهایی است که مرحوم علی اصغر شمیم استاد فقید دانشکده ادبیات تهران تالیف نموده و از جهت شمول وقایع و بازگویی حقایق در نوع خود کم نظیر بنظر می رسد.
استاد باستانی پاریزی در مقدمه کتاب می نویسد : کتاب حاضر از کتب گرانقدر و پر بهایی است که مرحوم علی اصغر شمیم استاد فقید دانشکده ادبیات تهران تالیف نموده و از جهت شمول وقایع و بازگویی حقایق در نوع خود کم نظیر بنظر می رسد.
آپلود شده توسط:
khar tu khar
1393/02/27
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ایران در دوره سلطنت محمدرضا شاه پهلوی
قبل از باز خواندن نظر شما گوش امثال من به توهین ها و سخنانی که به کتاب های مخالف و نقد کننده ی دوران پهلوی، طرفداران این گل های ! پژمرده شده می زنند پر است !!! برای پر شدن بیشترش احتیاجی به کمی حق و اتصاف داریم که به مخالفان ((آن دوره که از دستش دادیم !!!! ))موافقانش توهین و تهمت نزنند و با گوش عقل نه با گوش دل و هوا داری اش به سخنان طرف مقابل هم گوش فرا دهند
گرامی؛
هیچ جائی مشـاهده نشده طرفداران به قول شما منحوس، پهلوی را مقدس معرفی کرده باشند، از اساس هیچ کس هم به جز ورشکسـتگان سیاسیِ سر سـپرده و ذوب شـده در سلطنت شاه که از
وجود او به لحاظ مقام و ثروت بهره ها برده اند طرفدار پهلوی نیستند، سایر افرادی هم که فریفته شده و به ظاهر اظهار طرفداری می کنند در واقع مخالفان و ناراضیان وضعیت اداره ی کشور در جمهوری
اسلامی هستند،علاوه بر اینکه دیدگاه شما شرم آور است هیچ ربطی هم به محتوای کتاب ندارد، چنانچه مشاهده می کنید زیر ستون افزودن دیدگاه نوشته شده " نگارش دیدگاه "، منظور این نیست
که هرچه به ذهنتان خطور می کند بی ربط به رشته ی تحریر درآورید، مهم نیست که طرفدار چه کسی هستید، مهم این است که اهل استدلال باشـید و از منطق و اصولی پیروی کنید که در آن نفرت
پراکنی نباشد، آن وقت می توانید حرفی برای گفتن داشته باشید، و آن وقت به حرفهای شما به شرطی که نامربوط نباشد توجه خواهند کرد، این کتاب را حتماً بخوانید تا بدانید چه چیزهائی تغییر یافته
گره زِ دل بگشـا و از سـپهر یاد...
[/quote]
الحمد لله که این کامنت باز خوردی داشت
این کلام شما آنقدر محکم بود که فرمودید مقدس خطاب نمی کنند که گویی کوروش کبیر از خواب خویش بلند گشت و فرمودند که این کلام مصداق کلام اولیاحضرت است که فرموند به من الهام شد که قرار است تررم کنند
این نهیب شما مرا یاد نهیب مدیران ویکی پدیای فارسی انداخت که در جواب مخالفان نظرشان به قوانین ویکی پدیا ارجاع می دادند و در جواب موافقان قانون شکنشان همچون موش کوری به سوراخی می خزیدند گویی که اصلا خدایی نیست
این گونه جواب محکم و به حق شما برای من تداعی کننده ی سه احتمال است
یک شما تازه واردید و از بد شانسی من بود که اولین کتابی که نظراتش را خواندید این کتاب بود
دو داستان شما داستان مدیران ویکی پدیا و موش کور و خدای صبور است
سه حتما چنین نهیب هایی در جواب کامنت های گذشته ی در ثبت نظر این عنوان کتاب زده اید و اینچنین حق گویی کرده اید و حتما در کتاب های دیگر هم چنین برخورد هایی داشته اید ممنون میشوم آدرس بدهید و مرا از این کج فهمی نجات دهید چرا که من نمی توانم کامنت های شما و صفحه ی مربوط به شما نفرت ناپراکن را ببینم
گذشته از همه ی این ها
در رد کلام محکم شما
اول اشاره به منتخب بودن ایشان توسط خدا در گفت و گوهایشان با خبرنگاران خارجی
دوم اشاره به اینکه هر فرقه و مذهبی خرافاتی ایشان را پدر نوین ایران می دانند و نظام حال را نظام دجال باور بفرمایید خودم دیدم که در پیجش خود را امام زمان خطاب می کرد و رژیم پهلوی را رژیم مورد حمایت خویش می دانست
و .. بماند چرا که بار اول نظر به خاطر طولانی بودن پاک شد!
قرار بود هدیه ایی از جانب درویش(خودم) به شما بدهم که متاسفانه چون طولانیست
لینکش را میدهم خود مراجعت بفرمایید
شاید مفید واقع شود
http://parsino.com/5768/اشعار-مولانا/
اولین شعر است با عشق!
آیا همینکه حکومت اولیاحضرت شاهنشاهان کبیر مورد تایید منجیان!!! عصر ظهور است مورد کفایت نیست؟
هیچ جائی مشـاهده نشده طرفداران به قول شما منحوس، پهلوی را مقدس معرفی کرده باشند، از اساس هیچ کس هم به جز ورشکسـتگان سیاسیِ سر سـپرده و ذوب شـده در سلطنت شاه که از
وجود او به لحاظ مقام و ثروت بهره ها برده اند طرفدار پهلوی نیستند، سایر افرادی هم که فریفته شده و به ظاهر اظهار طرفداری می کنند در واقع مخالفان و ناراضیان وضعیت اداره ی کشور در جمهوری
اسلامی هستند،علاوه بر اینکه دیدگاه شما شرم آور است هیچ ربطی هم به محتوای کتاب ندارد، چنانچه مشاهده می کنید زیر ستون افزودن دیدگاه نوشته شده " نگارش دیدگاه "، منظور این نیست
که هرچه به ذهنتان خطور می کند بی ربط به رشته ی تحریر درآورید، مهم نیست که طرفدار چه کسی هستید، مهم این است که اهل استدلال باشـید و از منطق و اصولی پیروی کنید که در آن نفرت
پراکنی نباشد، آن وقت می توانید حرفی برای گفتن داشته باشید، و آن وقت به حرفهای شما به شرطی که نامربوط نباشد توجه خواهند کرد، این کتاب را حتماً بخوانید تا بدانید چه چیزهائی تغییر یافته
گره زِ دل بگشـا و از سـپهر یاد مکن
که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد
زِ انقلاب زمانه عجب مدار که چرخ
از این فسانه هزاران هزار دارد یاد
قدح به شرط ادب گیر زان که ترکیبش
ز کاسه ی سر جمشید و بهمن است و قباد
که آگه است که کاووس و کی کجا رفتـند
که واقف است که چون رفت تخت جم بر باد
در سخنرانی با زنی نویسنده که ملقب به کابوس دیکتاتور ها بوده است جناب پهلوی زنان را افیون خطاب می کند به قتل عام کمونیست ها اعتراف می کند سوال هایی در رابطه با زن بازی اولیا حضرت درباره ی ایشان پرسیده می شود و از این نکته سوال می شود که مردم چرا جرائت نمی کنند در تهران با من در رابطه با شما گفت و گو کنند
در کتاب the age of Aryamehr the last pahlavi به نوشته ی آقای برندت به این نکته اشاره می شود که جناب اولیاحضرت همایونی با وجود بالا بودن قیمت نفت اما همچنان فاصله ی طبقاتی زیادی بین مردم وجود دارد و مردم شما در فقر به سر می برند نوشته شده که اولیاحضرت به ظفار و ویتنام و مناطقی در دنیا به نیابت از آمریکا لشکر کشی کرده اند به دلیل اینکه چرا آمریکا واکنشی علیه رفتار شاهنشاه ایران در رابطه با افزایش قیمت نفت انجام نمی دهد اشاره شده است و نکاتی زیبا و دقیق که محکم بر دهان گزافه گویان پهلبی می کوبد
جالب اینجاست این کتاب خوانده نشده توسط پهلویسم ها چند نمره ی منفی در همین سایت گرفته است که همین مهم نشان دهنده ی سووووووووووزش عمیق و دردناک این جماعت آتش به اختیار پهلوی است
به متن این سخنرانی از خانم فمنیست ملقب به بلای جان دیکتاتور ها در اینجا سری بزنید و بیشتر مطلع شوید
https://www.instagram.com/p/B06gfSqFW84/?igshid=1qdtg0jwuwud6
فرهنگ ما نه در زمان پهلوی بلکه از همان حمله ی اعراب و ورود اسلام متزلزل شد
راستی مگر در این چند دهه کسی به فکر ترمیم و بازشناسی این فرهنگ بوده که شما صحبت از برنامه ریزی چند ساله میکنید؟:stupid:
به همان اندازه که روز و شب برای یک فرد عادی روشن است نادرستی این موضوع هم روشن است
امروز نه تنها اون پوششی که در زمان پهلوی بود دیگر نیست بلکه نگاه ها هم شهوانی تر شده است منظور چشم چرانی و ... نیست منظور نگاه و بینش مردم نسبت به زن است؛
به جای عقده ای خواندن دیگران بهتراست به کینه توزی خودمان نگاه کنیم
مشخص است چه کسانی همه را نفهم فرض میکنند:D
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ په . ] (اِمر.) 1 - فرمانروایی که تاج و تخت داشته باشد، ملک ، سلطان . 2 - حاکم ، مسلط ، صاحب اختیار. 3 - خدا. 4 - محیط ، تاونده .
مواردی رو که در کامنتهای گذشته و بالا از لغتنامه آوردم برای معنای واژه پادشاه میباشد.
پاد+شاه = نگهبان کشور
همچون پاد+گان= پادگان =نگهبان خانه یا خانه سربازان یا ساخلو و....
دوست گرامی مهم نیست چون در زبان عربی واژه پ وجود ندارد پادشاه رو سلطان خطاب نمایند یا در زبان لاتین و رومی امپراتور و در زبان پارسی پادشه یا پادشاه یا شهریار هر هر چه نامش باشد.
مهم این است دارنده این صفت دارای تعریفی مشخص است.
اگر به شاهنامه نیز مراجعه نمایید چنین آمده:
چنان دین و دولت به یکدیگرند تو گویی که در زیر یک چادرند
دولت و دین هردو با یکدیگر آمده پس شاه یا پادشاه یا شهریار یا خسرو و....هرچه که نامش را بگذاریم صاحب دین و دولت(قدرت+ملت) می باشد.
اینگونه نیست که میفرمایید پادشاه سکولار است چون چنین پادشاه سکولاری مادر تاریخ نداشتیم یا به ندرت داشتیم(اگر ادعا کنیم کورش و کیقباد و یکی دو تن دیگر دارای دین نبوده اند)
باسپاس از شما
پادشاه
لغت نامه دهخدا
پادشاه . [ دْ / دِ ] (ص مرکب ، اِ) از اصل پهلوی پاتخشای یا پاتخشاه ، خدیو و فرمانروا . معادل آن در پارسی باستان (پارسی هخامنشی ) پتی خشای ثیه و پتی خشای َ، [ کسی که به اقتدار فرمان راند ] راجع به اصل این لغت در برهان قاطع چنین آمده است : «نامی است فارسی باستانی مرکب از پاد و شاه و پاد بمعنی پاس و پاسبان و نگهبان و پائیدن و دارندگی تخت و اورنگ باشد و شاه بمعنی اصل و خداوند و داماد و هر چیز که آن به سیرت و صورت از امثال و اقران بهتر و بزرگتر باشدچنانکه خواهد آمد، پس معنی این اسم برین تقدیر از چهار وجه بیرون نتواند بود: اول پاسبان بزرگ چه سلاطین پاسبان خلق اﷲاند، دویم همیشه داماد و چون ملک را بعروس تشبیه کرده اند اگر خداوند ملک را هم به این اسم خوانند مناسبت دارد، سیم چون پادشاه نسبت به سایر مردم اصل و خداوند باشد و پایندگی و دارندگی بحال او انسب است پس اگر او را به این نام خوانند لایق بود، چهارم خداوند تخت و اورنگ است و این معنی از جمیع معانی اولی باشد و بعضی گویند پادشاه به لغت باستانی بمعنی اصل و خداوند و پاد پائیدن و دارندگی است ، و بحذف آخر نیز درست است که پادشا باشد و بعربی سلطان میگویند». و در فرهنگ رشیدی چنین آمده : «خواجه افضل در رساله ٔ ساز و پیرایه آورده که شاه بمعنی اصل و خداوندو پاد پائیدن و دارندگی یعنی اصل و خداوند پائیدن ودارندگی ملک و خلق ، و بمعنی پاس و تخت نیز آمده و مناسب است پس معنی ترکیبی خداوند پاس و پائیدن و تخت ،و بمعنی داماد نیز آمده چه پادشاه داماد عروس ملک است ، و بعضی گفته اند پاد لغتی است در پاده یعنی رمه ٔ دواب پس معنی ترکیبی خداوند رمه یعنی رعایا و نیز شاه هر چیز که از افراد نوع خود ممتاز باشد خواه امتیاز صوری خواه معنوی ، مانند شاه راه و شاه تیر و شاه امرود و شاه بیت پس معنی ترکیبی آنکه ممتاز از رعایا باشد.» در فرهنگ جهانگیری هم مطالب مذکور با تفاوتی اندک چنانکه می آوریم آمده است : «پادشاه نامی است پارسی باستانی و معنی پاد سه طریق بنظر رسیده اول بمعنی پاس و پاسبان ، دوم پائیدن و دارندگی ، سیم تخت چنانکه در ذیل لغت پاد ذکر شد و شاه به چهار معنی آمده اول چیزی بود که به سیرت و صورت از امثال بهتر و بزرگتر باشد چنانچه بیت خوب را شاه بیت و سوار خوب را شاه سوار وراه وسیع را شاه راه و تیر بزرگی را که بدان خانه پوشیده اند شاه تیر خوانند و امثال این بسیار است . دوم داماد باشد، سیم بمعنی اصل و خداوند بود پس معنی این اسم شریف بدین تقدیر از چهار بیرون نتواند بود: اول پاسبان بزرگ چون سلطان پاسبان خلق است اگر این معنی اخذ کنند بغایت شایسته باشد، دوم همیشه داماد چون ملک را بعروس تشبیه کرده اند اگر خداوند ملک را باین اسم نامند مناسب مینماید، سیم چون پادشاه نسبت به سایرمردمان اصل و خداوند باشد و پائیدن و دارندگی بحال او انسب است اگر او را بدین نام بخوانند پس لایق بود،چهارم خداوند تخت و این از جمیع معانی انسب و اولی خواهد بود. خواجه افضل الدین کاشی در رساله ٔ ساز و پیرایه آورده است که پادشاه نامی است باستانی و شاه در سخن باستانی اصل باشد و خداوند و پاد پائیدن و دارندگی یعنی اصل و خداوند پائیدن و دارندگی . || » شاه . قب . ملک . ملیک . امیر. سلطان . (مهذب الاسماء).آکل . (منتهی الارب ). مالک . خداوند. خدیو. شهریار. شاهنشاه . شاهانشاه . حصیر. شه . پادشه . خدیش . خدیوَر. رَیهه . شاهنشه . شهنشه . شهنشاه . خسرو. کسری . اَصیَد. و این کلمه میان فارسی زبانان هند به بای عربی مستعمل است (یعنی کلمه ٔ پادشاه ). (غیاث اللغات ) :
پادشاهی گذشت پاک نژاد
پادشاهی نشست فرخ زاد.