رابطه دختر و پسر قبل از ازدواج
نویسنده:
بابک وزیری
امتیاز دهید
.
بسیاری بر این باورند که همه قبل از ازدواج رابطه دوستی برقرار می کنند اما در این کتاب سعی شده تا این مساله بررسی شود و مشکلاتی را که برای هر دو جنس پسر و دختر ایجاد می کند بیان کند.
هر کاری سنی دارد و اگر زودتر از سن معقول کسی وارد چنین فرایندی شود حتما به صدمات جبران ناپذیری دچار خواهد شد.
هستند کسانی که با فهم درست در دام سراب های زندگی نمی افتند و در زندگی به مقام های بالایی دست پیدا می کنند
در این کتاب چندین رابطه مثال زده شده و بعد به تفسیر آن ها پرداخته شده است
در دو فصل به رابطه دانشجویان در دانشگاه نیز پرداخته شده است.
بیشتر
بسیاری بر این باورند که همه قبل از ازدواج رابطه دوستی برقرار می کنند اما در این کتاب سعی شده تا این مساله بررسی شود و مشکلاتی را که برای هر دو جنس پسر و دختر ایجاد می کند بیان کند.
هر کاری سنی دارد و اگر زودتر از سن معقول کسی وارد چنین فرایندی شود حتما به صدمات جبران ناپذیری دچار خواهد شد.
هستند کسانی که با فهم درست در دام سراب های زندگی نمی افتند و در زندگی به مقام های بالایی دست پیدا می کنند
در این کتاب چندین رابطه مثال زده شده و بعد به تفسیر آن ها پرداخته شده است
در دو فصل به رابطه دانشجویان در دانشگاه نیز پرداخته شده است.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی رابطه دختر و پسر قبل از ازدواج
چرا ما باید حتما یه چیز و تجربه کنیم...توش شکست بخوریم بعد متوجه بشیم خطاست:((
ازدواج سنتی یعنی چی؟؟؟یعنی طرفین بدون ارتباط قبلی باهم برخورد کنن...بعداز 2-3 جلسه آشنایی و برخورد-و زیر نظر گرفتن رفتار طرف-بسنجن که آیا طرف مقابل مناسب هست و یا به دلش نشسته و یا میتونه ارتباط احساسی برقرار کنه یا نه...که اگر شد که بهتر...اگرم نشد که ایشالا مورد مناسبتر پیدا کنن;-(
ازدواج سنتی این نیست که به زور خانواده ازدواج کنن
اگر دقت کنید به اطرافتون کیا دوست دختر-دوست پسر دارن؟؟؟؟؟:-(
دخترانیکه تو خانواده کمبود دارن...مشکل فرهنگی دارن...یا اعتماد به نفس بسیار پایینی دارن و میخوان جلب توجه کنن
و پسراییکه ذاتشون خرابه(?)...و میخوان از دخترانیکه خودشون و به عرضه گذاشتن و به نوعی دارن خودفروشی میکنن سوءاستفاده کنن!!!(!)
عزیزم منم با چرند بودنش موافقم....اما واقعا بدرد خانومای مطلقه وبیوه و اونایی که سنشون خیلی بالاست میخوره
بعضیا هستن که واقعا بدرد ازدواج نمیخورن و شاید شرایطش رو ندارن و با صیغه نیاز خودشون رو برآورده میکنن در شرایطی که چاره نباشه ....................
[edit=simin]1393/04/04[/edit]
من قبول دارم ازدواج سنتی بدون نظر طرفین مشکلاتی داره به نظر من اول باید خود پسر دختر همدیگرو بپسندن بعد به خانواده بگن بعد یه تحقیق و آشنایی یا ازدواج میکنن یا نه اما انتخاب با دوستی ونم تو خیابون و پارک و کافی شاپ خطرناکه حتی در بهترین شرایط. یه زمانی ارتباط با دختر در حد محیط دانشگاه هست که اشکالیم نداره اما وقتی به خارج دانشگاه کشیده میشه مشکلاتش شروع میشه[/quote]
خیلی از دوستیهای امروزه از طریق کافی شاپ و خیابون نیست بلکه گذرانش در این مکان ها است، خود دختر و پسر باید به حدی از درک و باور برسند که حسابشون با هم مشخص باشه، کم نیستن دانشگاهایی که بعد مدتی دستشویی هاشون رو پلمپ کردن! مشکلات وقتی شروع میشه که فضا برای شخص به قدری بسته باشه که به محض رسیدن به نقطه ای ارتباط تا آخر عمرش اونجا گیر کنه و درجا بزنه و در پستوی ذهنش فکر کنه زندگی همینه و چیزی بالاتر از اون نیست.
در آیه 5 المائده رابطه عاطفی با فردی جز همسر حرام است و در 25 نساء نیز ازدواج با کسانی که دوست دختر یا دوست پسر داشته اند حرام است.
با 3پاس از شما دوست گرانقدرم.
آیاتو چک کردم و درست بود.3پاس فراوان.
اما
منظورم این نبود.
من مخالف صد در صد ازدواج کورکورانه ام...یعنی ازدواج صد در صد سنتی {ک مامان آقا پسر بپسنده و بابای دخترخانم راضی باشه و اصل کاریها {دختر و پسر نگون بخت}هیچی...
علی شروان عزیز درست میگه: صحبت...شناخت یکدیگر برای زندگی مشترک...بیرون رفتن باهم تا با اخلاق هم اشنا شوند و ازین قبیل ارتباطات زیر نظر والدین بود
والدین ک در جریان باشند منافع هردو طرف حفظ میشه...یا از طرف دیگه بی بند و باری رو داریم ک ب عنوان شناخت همدیگه چ کارا ک نمیکنن...اون ک دیگه فاجعه است
بلوط عزیز هم راجع ب احساسات خانوما درست میفرمایند اما یه نکته رو فراموش کردن...
بلوط جان
دختراییو دیدم ک همزمان دست 4تا پسرو توی حنا گذاشتن و تلفنی هم nتای دیگه رو سرکار میذرن.
متاسفانه تعداد این جور دخترا رو با تصاعد هندسی هم ک حساب کنیم باز بهشون نمیرسیم و تعدادیشون سرشماری نشده باقی میمونن.
همه ی پسرا گرگ نیستن و همه ی دخترا بره و یا برعکس ...این دید رو کنار بذاریم.
[/quote]
به نظر من دخترایی که اینجورین یکبار شکست سختی از یه پسر خوردن حالا دارن عزت نفس و اعتماد به نفس شکستشونو ترمیم میکنن غافل از این که این نوع انتقام یک عمر اضطراب و مریضی روحی براشون به ارمغان میاره دختر دبیرستانی میشناختم وقتی نوجوون 13 14 ساله بوده عاشق یه پسر بیست و چند ساله میشه بعد وقتی مسخرش میکنن تو دورۀ دبیرستان (پیش) میره با پسرای خوشتیپ دوست میشه بازیشون میده سرکیششون میکنه آخرشم کات میکنه. در مقابل پسراییم هستن که با صداقت و عشق واقعی جلو میرن اما طرفشون چون قبلش شکست خورده یاد گرفته چجوری باید بازی بده و آخرش بره تو این مواردم پسر اگه رابطشون گرم و عشقانه بوده باشه نابود میشه.
در آیه 5 المائده رابطه عاطفی با فردی جز همسر حرام است و در 25 نساء نیز ازدواج با کسانی که دوست دختر یا دوست پسر داشته اند حرام است.
با 3پاس از شما دوست گرانقدرم.
آیاتو چک کردم و درست بود.3پاس فراوان.
اما
منظورم این نبود.
من مخالف صد در صد ازدواج کورکورانه ام...یعنی ازدواج صد در صد سنتی {ک مامان آقا پسر بپسنده و بابای دخترخانم راضی باشه و اصل کاریها {دختر و پسر نگون بخت}هیچی...
علی شروان عزیز درست میگه: صحبت...شناخت یکدیگر برای زندگی مشترک...بیرون رفتن باهم تا با اخلاق هم اشنا شوند و ازین قبیل ارتباطات زیر نظر والدین بود
والدین ک در جریان باشند منافع هردو طرف حفظ میشه...یا از طرف دیگه بی بند و باری رو داریم ک ب عنوان شناخت همدیگه چ کارا ک نمیکنن...اون ک دیگه فاجعه است
بلوط عزیز هم راجع ب احساسات خانوما درست میفرمایند اما یه نکته رو فراموش کردن...
بلوط جان
دختراییو دیدم ک همزمان دست 4تا پسرو توی حنا گذاشتن و تلفنی هم nتای دیگه رو سرکار میذرن.
متاسفانه تعداد این جور دخترا رو با تصاعد هندسی هم ک حساب کنیم باز بهشون نمیرسیم و تعدادیشون سرشماری نشده باقی میمونن.
همه ی پسرا گرگ نیستن و همه ی دخترا بره و یا برعکس ...این دید رو کنار بذاریم.
[/quote]
من قبول دارم ازدواج سنتی بدون نظر طرفین مشکلاتی داره به نظر من اول باید خود پسر دختر همدیگرو بپسندن بعد به خانواده بگن بعد یه تحقیق و آشنایی یا ازدواج میکنن یا نه اما انتخاب با دوستی ونم تو خیابون و پارک و کافی شاپ خطرناکه حتی در بهترین شرایط. یه زمانی ارتباط با دختر در حد محیط دانشگاه هست که اشکالیم نداره اما وقتی به خارج دانشگاه کشیده میشه مشکلاتش شروع میشه
وقتی در هر ازدواجی مبحث حق طلاق پیش کشیده میشه این به اون معنیه که این احتمال میره که زمانی هر دو طرف به دلایلی به صورت توافقی بخوان این زندگی مشترک رو ترک کنن(که در این صورت مشکلی نیست چون با توافق طرفینه)و یا اینکه ادامه زندگی برآی یکی از طرفین به هر دلیلی اعم از جذب شدن به طرف شخص ثالث یا بی مسئولیتی طرف مقابلش غیر ممکن باشه که این جا مشکل شروع میشه.متاسفانه در این گونه موارد طرف دیگر شروع به لجبازی کرده و به جای استفاده از عقل و منطق با احساسات که در اون زمان غالبا خشم و یاس هست تصمیم میگیره و حتی دادگاه هم در بیشتر موارد افراد رو تشویق به ادامه میکنه در صورتی که هیچ اطلاعی از اساس مشکل ندارن.حتی قانونی به اسم تمکین وجود داره که کاملا مخالف استقلال و حق تصمیم گیریه.البته شاید هیچ یک از این مشکلات هم نباشه و طرفین زندگیشون رو بدون مشکل جدی ادامه بدن.در این جا حرف من اینه که بدون ازدواج هم همین دو حالت پیش میاد.یا دو نفر زندگیشون رو ادامه میدن یا در صورت بروز هرگونه مشکلی بدون هیچ دردسری از طرف مقابل جدا میشن.
هر رابطه ای به بچه دار شدن منجر نمیشه و در این گونه موارد میشه گفت دو طرف تنها وقتی بچه دار میشن که از استحکام روابطشون مطمئنن و میتونن اینده بچه رو تامین کنن اما متاسفانه در ازدواج وجود همین سند و مدرکی که میفرمایید باعث میشه که بدون دل نگرانی و توجه به آینده و با تکیه بر رابطه به ظاهر ناگسستنیشون بچه دار بشن.در ضمن رابطه با چند نفر در ازدواج هم این روزها رایجه که خیانت محسوب میشه اما در رابطه بدون ازدواج ارتباط با شخص ثالث به راحتی پس از قطع رابطه با طرف مقابل صورت میگیره.
در ضمن ممنون میشم تعریف خودتون از استقلال رو بگین چون از نظر من استقلال یعنی توانایی تصمیم گیری بدون سرزنش شدن برآی زندگی خود و داشتن اختیار تام در زندگی خود که ازدواج به معنای واقعی کلمه این حق رو میگیره.
و حالا یک سوال برآی شما: مردی که مطابق قانون چهار همسر داره یا زنی که پشت سر شوهرش به اون خیانت میکنه( چون کمتر زنی هست که جرات و همچنین اعتماد به نفس کافی برآی گفتن این مساله به شوهرش رو داشته باشه و تقاضای طلاق کنه) چطور مسولیت پذیری رو یاد میگیره؟
در آیه 5 المائده رابطه عاطفی با فردی جز همسر حرام است و در 25 نساء نیز ازدواج با کسانی که دوست دختر یا دوست پسر داشته اند حرام است.[/quote]
با 3پاس از شما دوست گرانقدرم.
آیاتو چک کردم و درست بود.3پاس فراوان.
اما
منظورم این نبود.
من مخالف صد در صد ازدواج کورکورانه ام...یعنی ازدواج صد در صد سنتی {ک مامان آقا پسر بپسنده و بابای دخترخانم راضی باشه و اصل کاریها {دختر و پسر نگون بخت}هیچی...
علی شروان عزیز درست میگه: صحبت...شناخت یکدیگر برای زندگی مشترک...بیرون رفتن باهم تا با اخلاق هم اشنا شوند و ازین قبیل ارتباطات زیر نظر والدین بود
والدین ک در جریان باشند منافع هردو طرف حفظ میشه...یا از طرف دیگه بی بند و باری رو داریم ک ب عنوان شناخت همدیگه چ کارا ک نمیکنن...اون ک دیگه فاجعه است
بلوط عزیز هم راجع ب احساسات خانوما درست میفرمایند اما یه نکته رو فراموش کردن...
بلوط جان
دختراییو دیدم ک همزمان دست 4تا پسرو توی حنا گذاشتن و تلفنی هم nتای دیگه رو سرکار میذرن.
متاسفانه تعداد این جور دخترا رو با تصاعد هندسی هم ک حساب کنیم باز بهشون نمیرسیم و تعدادیشون سرشماری نشده باقی میمونن.
همه ی پسرا گرگ نیستن و همه ی دخترا بره و یا برعکس ...این دید رو کنار بذاریم.
شما احتمالا در جریان نیستید که اگه حق طلاق به زن داده بشه حق طلاق مرد هیچ وقت از بین نمیره پس حق هردو سرجاشه
استقلال همیشه به این معنیی که شما تعبیر کردید نیست.
اینی که شما گفتید بیشتر به بی موالاتی می مونه.
یک مرد یا یک زن وقتی با چند نفر رابطه ی ازاد داشته باشه اون وقت نسبت به کدومشون احساس مسئولیت کنه؟
یک مرد کدوم بچه از کدوم دوست دخترش رو بچه ی خودش میدونه؟
یک زن ایا حاضر میشه بچه ای رو 9 ماه حمل کنه؟ به خاطر زندگی و همسری که معلوم نیست که اصلا وجود داره یا نه؟
خب مرد و زن هردو میخوان ازاد باشن و مستقل، و نمیخوان چیزی دست و پاشونو بگیره پس : بشر به زودی منقرض میشه اگه این افکار شما پیاده شه!!!
حتما میگید دونفر که باهم همخونه بشن به فرض هم که بچه ای به وجود بیاد خب باهم زندگی میکنن و ادامه میدن ... اما پس روابط اجتماعیشون چی؟ دوست دخترا و دوست پسراشون چی؟ یا بچه های دیگشون از کسای دیگه غیر از همخونه شون چی؟ با چند نفر همخونه شه یک مرد یا یک زن؟
حال ادم به هم میخوره از این همه ادعای استقلال!
شماها مسخ مدرنینه شدید
واقعیت هارو از تمام ابعادشون ببینید... چشماتونو باز کنید
ادم مجبور میشه این طور بی پروا حرف بزنه ... ببخشید:-(
واااااااای چه افکار فجیعی! ببخشید شما کجا زندگی میکنی؟ دورنمای زندگی اروپایی رو نبین اونا بیشتر قوانین انسانی و فطری رو زیر پا گذاشتن.
شما خودت دختر نیستی به خاطر همین این طور راحت حرف میزنی درباره ی..
دخترا لطیفن خیلی بیشتر از چیزی که نشون میدن دخترا حتی اگه به خاطر غرایزشون تن به یک رابطه بدن فکر نمیکنم اصلا امکان داشته باشه که اون نفر رو یک روزی کاملا فراموش کنن .. اگه این طوری باشه پس باید یک دختر هرجا که احساس نیاز کرد با هرکسی که رسید رابطه برقرار میکرد در حالی که اینطور نیست حتی اگه منظور شما فاسدترین دخترا هم باشن اونا هم دلشون نمیخواد با هرکسی به صرف غرائزشون رابطه داشته باشن...
دخترا زود عاشق میشن اگر هم عاشق اون ادم نشن یه حس تعلق بهش پیدا میکنن.
شما در مورد احساست دخترا هیچی نمیدونی.
اونا دوس دارن تکیه گاهشون و تمام احساستشون فقط برای یک نفر باشه.
پس زن باید با یک ازدواج عاقلانه و نه احساساتی برای یک مرد باشه و یک مرد هم برای همون یک زن.
و در مورد اجازه ی پدر .. دخترا احساساتی هستن ممکنه با یک نگاه عاشق پسر معتاد همسایه شن. نمیگم بی عقل هستن نه.. ولی تعارف که نداریم، عواطفشون غالب بر عقلشون هست...
اما مردا احساستشون کمتره اون قدر که هرجا احساس نیاز کنن اگه به مسائل اعتقادی پایبند نباشن براشون خیلی فرقی نداره اون دختر کیه و چیکارس ...
از این جهت غریضه ی مردان بر عقلشون غالب میشه ...
حالا تصور کنید که تو دوستی پنهانی این دوتا در حالی که دختر حتما از پسره بدش نمیاد که باهاش دوست شده و پسر هم ممکنه که غریضش بر عقلش غالب بشه ممکنه چه اتفاقاتی بیفته در جایی که هیچ عقلی حاکم نیست از هیچ طرف.
و باز این برمیگرده به موضوع اولی که گفتم ، که دختر نمیتونه فراموش کنه . دختر معصومیتش حتی بر فسادش هم غالبه. دختر تو هرجای دنیا هم باشه شرم داره .
اگه این رابطه رو ازاد فرض کنیم هر دختر طبیعی و نرمال با هر رابطه یک لکه ی سیاه رو روی قلبش حس میکنه و دختر میشکنه با هر بار عاشق شدن و بعد رابطه برقرار کردن و بعد فهمیدن اینکه مرد تو اون لحظه تحت فرمان غریضش بوده نه عقلش و احساستش...
اینجا جنگل نیست ما حیوان نیستیم
قوانین برای جامعه ی بشری لازمن
قوانین اگر از طرف خدایی باشه که خودش انسانهارو افریده پس حتما در اونها هیچ اشکالی نیست.
فقط باید بیشتر فکر کرد تا اینهمه حکمت خدایی تو یک قضیه ی ساده رو فهمید
...
راستی یک چیز دیگه : ازدواج بحثیه که در کنار عقلانیت باید احساسات کلی و عمومی زن و مرد رو هم در نظر گرفت..
اما شما فقط از عقل حرف زدی و غریضه. که اینها فقط جزء کوچیکی از اون هستن و بیشتر هدف ازدواج تکامل معنوی و روحی زن و مرد هست بعد درکنارش غریضه و باقی مسائل.