راهگشایان حاکمیت تورک بر ایرانزمین
نویسنده:
امیرحسین خنجی
امتیاز دهید
.
در این کتاب دربارۀ پیدا آمدن سلطان محمود غزنوی و سپس سلطان شدن پسرش مسعود سخن گفته شده است ؛ تا رسیده بە آنجا که با پراکنده شدنِ جماعات تورکِ بیابانی در زمان این پدر و پسر ، تورکان اوغوز بر ایرانزمین تاختند و ایرانزمین از آن زمان به اشغال تورکان در آمد . و از آن زمان برای هزار سال تا پایان دوران قاجاریان حاکمیت بر ایران زمین در دست تورکان جاگیرشده در ایران بود .
بیشتر
در این کتاب دربارۀ پیدا آمدن سلطان محمود غزنوی و سپس سلطان شدن پسرش مسعود سخن گفته شده است ؛ تا رسیده بە آنجا که با پراکنده شدنِ جماعات تورکِ بیابانی در زمان این پدر و پسر ، تورکان اوغوز بر ایرانزمین تاختند و ایرانزمین از آن زمان به اشغال تورکان در آمد . و از آن زمان برای هزار سال تا پایان دوران قاجاریان حاکمیت بر ایران زمین در دست تورکان جاگیرشده در ایران بود .
آپلود شده توسط:
farhadpartica
1393/02/06
دیدگاههای کتاب الکترونیکی راهگشایان حاکمیت تورک بر ایرانزمین
شکی نیست که هر یک بنا بر عقیده ای که دارید با ارائه مستندات ، برای اثبات عقیده خود تلاش می کنین اما بارها تذکر داده شده که برای اثبات یک عقیده نباید با استفاده از ادبیات نامناسب ، اخلاقیات را زیر سئوال برد. به کار بردن واژه های نامناسب دلیل بر عجز و ناتوانی گوینده از اوردن دلیل محکم بر رد نظریه دیگری هست.
با بررسی در مورد تاریخ و ربان سومریان و عیلامیان آشکار می شود که این دو قوم از آذربایجان کوچیده اند و زبان آنان بسیار نزدیک به زبان ترکی بوده است.
در شاهنامه گفته شده که تورک و فارس ها از فرزندان فریدون بوده و باهم برادر هستند ( بنابراین از هم جدا نبوده اند).
در زمان آتیلا رهبر بزرگ هون ها ، نژاد ترک تا قلب اروپا رفته بود.
در دوره حکومت ساسانی برخی از قبایل ترک وارد بخش شمال غرب شدند (براثر جنگ ایستمی خان با انوشیروان).
امپراتوری ترک خزر همواره بخشی از خاک شمال ایران را مورد سیطره خود درآورده بود.
غلام ترک امام حسین اهل شمالغرب ایران بوده و در کنار امام حسین به شهادت رسید. (کتاب منتهی الامال شیخ عباس قمی)
همانطوری که تاریخ اذعان دارد ، آریایی ها مهاجمانی بودند که وارد ایران شدند و ابتدا حاکمیت قوم ترک ماننا و در جنوب حاکمیت قوم عیلامی را پذیرفتند و سپس با گذشت زمان حاکم کشور شدند ( اگر غزنویان مهاجم و بیگانه بودند ، آریایی ها هم مهاجم و بیگانه بودند).
اگر زبان مردم آذربایجان فارسی بود ، پس چرا تا 550 سال بعداز هجرت هیچ شاعر توانای فارسی سرا در آذربایجان نیست؟!!!
بقول ناصرخسرو ، قطران تبریزی هم چیزی از زبان فارسی نمی داند و لغات را از مسافر آواره و ناشناخته مثل ناصر خسو قبادیانی می پرسد.
اگر ترک ها مالک اولیه ایران نبودند ، پس چرا بیشتر مناطق حاصلخیز و خوش آبو هوا و پر محصول دست آنان است و آریایی ها عموما در مناطق کم آب و خشک زندگی می کنند (قانون این است که هر کس زودتر حضور داشته باشد ، در بهترین مناطق ساکن می شد).
و حالا که باید برای جلوگیری از تجزیه ایران با تمام اقوام و نژادهای ایرانی دوست باشیم با انتشار چنین کتابها و عقائدی کینه و تنفر اقوام ( مثلا ترک ها و آذری زبان ها )را بر می انگیزیم تا آنها هر چه بیشتر متمایل به جمهوری آذربایجان شوند و راه را برای فروپاشی ایران فراهم می کنیم . . .
[/quote]
آقای سیاوش خان لطفا تا کتابی را مطالعه نکردی الکی کامنت نذار ... و نکته مهمتر اینکه از کی شما جهان وطنی ها عاشق خاک و سرزمین و کشور شده اید!!!!؟؟؟ شما که تا دیروز داشتید به بچه های وطن پرست و بچه های ناسیونالیست گرا توهین میکردید که وطن پرستی مساوی فاشیست پرستی و نازیسم پرستی هست!!!!؟؟؟؟ راست گفتن از قدیم که آدمهای دروغگو کم حافظه هستند ... متاسفم برای شما که هر روز بر شاخه ای می پری ... در ضمن اول برو کتاب را کامل مطالعه کن بعد بیا اینجا توهین کن ...
آن زمان که باید از ایران دفاع می کردیم و سرونوشت کشورمان را خودمان به دست می گرفتیم به قول شما به مدت هزار سال کشور را دادیم به اقلیت ترک
و حالا که باید برای جلوگیری از تجزیه ایران با تمام اقوام و نژادهای ایرانی دوست باشیم با انتشار چنین کتابها و عقائدی کینه و تنفر اقوام ( مثلا ترک ها و آذری زبان ها )را بر می انگیزیم تا آنها هر چه بیشتر متمایل به جمهوری آذربایجان شوند و راه را برای فروپاشی ایران فراهم می کنیم . . .
خدایا به آنکه عقل دادی چه ندادی
و به آنکه عقل ندادی چه دادی ؟
( حالا همه می آیند و چشم و گوش بسته فقط توهین می کنند و می روند ولی امان از یک کلمه حرف حساب و منطقی !)