کارخانه بچه سازی
شامل ۱۸ داستان متنوع
مَحمَت نُصرَت معروف به عَزیز نَسین (۲۰ دسامبر ۱۹۱۵- ۶ ژوئیه ۱۹۹۵) نویسنده، مترجم و طنزنویس اهل ترکیه است.
پس از خدمت افسری حرفهای، نسین سردبیری شماری گاهنامه طنز را عهدهدار شد. دیدگاههای سیاسی او منجر به چند بار به زندان رفتن شد. بسیاری از آثار نسین به هجو دیوانسالاری و نابرابریهای اقتصادی در جامعهٔ وقت ترکیه اختصاص دارند. آثار او به افزون از ۳۰ زبان گوناگون ترجمه شدهاند. بسیاری از داستانهای کوتاه او را ثمین باغچهبان، احمد شاملو، رضا همراه و صمد بهرنگی به فارسی ترجمه کردهاند.
در سالهای پایانی زندگی، عزیز نسین به مبارزهٔ روزافزون با آنچه نادانی و افراطیگری دینی میخواند پرداخت. او به آزادی بیان و حق انتقاد بدون چشمپوشی از اسلام معتقد بود.
بیشتر
مَحمَت نُصرَت معروف به عَزیز نَسین (۲۰ دسامبر ۱۹۱۵- ۶ ژوئیه ۱۹۹۵) نویسنده، مترجم و طنزنویس اهل ترکیه است.
پس از خدمت افسری حرفهای، نسین سردبیری شماری گاهنامه طنز را عهدهدار شد. دیدگاههای سیاسی او منجر به چند بار به زندان رفتن شد. بسیاری از آثار نسین به هجو دیوانسالاری و نابرابریهای اقتصادی در جامعهٔ وقت ترکیه اختصاص دارند. آثار او به افزون از ۳۰ زبان گوناگون ترجمه شدهاند. بسیاری از داستانهای کوتاه او را ثمین باغچهبان، احمد شاملو، رضا همراه و صمد بهرنگی به فارسی ترجمه کردهاند.
در سالهای پایانی زندگی، عزیز نسین به مبارزهٔ روزافزون با آنچه نادانی و افراطیگری دینی میخواند پرداخت. او به آزادی بیان و حق انتقاد بدون چشمپوشی از اسلام معتقد بود.
آپلود شده توسط:
soli67
1388/08/08
دیدگاههای کتاب الکترونیکی کارخانه بچه سازی
دوست عزیز پرویز Pro Member
----------------------------------
سلام
در اشاره به دیدگاه شما باید بگم..........:baaa: همه جا همینطوره ........چه بقول معروف قبل و چه بعد از انقلاب ایران ..........حتی در سایر نقاط جهان!
همیشه آدمهای بقول معروف بادمجان دور قاب چین بود و هستند.
مثالی بزنم:
یکی از بزرگان قدیم که صاحب مرام و دستک بوده ( اکنون یادم نیست )
در نشستی با غلامش که غذای بادمجان خورده بود شروع میکنه از بادمجان تعریف کردن
که بادمجان غذای خوشمزه ای است . غلام در جواب آن بزرگ میگه البته که غذای خوب و خوشمزه ای است این بادمجان و .........
چندی بعد که دوباره اتفاقی آن دو غذایی میخورند که بادمجان داشته و از آنجا که باد
بادمجان اذیتش میکنه آن بزرگوار میگه چقدر بادمجان غذایی بدمزه است و ناخوشایند
بلافاصله غلامش میگه : آره ارباب بادمجان غذای بیخاصیته و تازه بدمزه هم هست
ارباب به غلامش میگه: این تو نبودی که چند روز پیش از خاصیت خوب بادمجان
حرف میزدی ؟ حالا چرا از بادمجان بد میگی؟
غلام در جواب میگه:
ارباب من غلام شما هستم نه بادمجان:xmas::xmas:
از آن روز این مثل را برای همچین افرادی (بادمجان دور قاب چین ) بکار میبرند.
بهرحال داستان استاندار سلامت باشد داستان یک کارمند دون پایه شهرداری که بعد از سالها سگ دو زدن توانسته بود با پارتی بازی خود را در مرکز استان تثبیت کند اما در یک جشن خداحافظی مدیر کشاورزی شرکت میکنه و آنقدر بادامجان دور قاب چینهای اداره های مختلف از خدمات استاندار تعریف میکنند که این بیچاره هم فکر میکنه مراسم مراسم تودیع استاندار است و البته شک میکند همه از خدماتی که ایشان به گاو داری و مرغ داری کرده صحبت میکنند ولی فکر میکنه حتما"اقتصاد اینجا بر این گونه کارها میگردد بهرحال شروع به سخنرانی بیجا میکند که در آخر از مجلس بیرونش میکندودر این بین از مامورهایی که اورا به بیرون میبرند میپرسد مگر من چه گفتم که آنها ناراحت شدند مامورها به اومیگویند مردک استاندار تازه سه ماه است که آمده امروز مراسم تودیع مدیر کشاورزی است آن بیچاره باز میپرسد پس چرا از استاندار تعریف میکردند مامورها میگویند بینوا اگر استاندار نباشد که دستورها را بدهد کاری انجام نمیشود پس گفت پس استاندار بسلامت باشد .
میبینید فرهنگ والا حضرت و علیاحضرت و معظم اله چقدر در دو فرهنگ ایران و ترکیه رخنه دارد .
خدا قوت!!!