رسته‌ها
میم مثل مینیمال
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 97 رای
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 97 رای
نویسندگان کتابناکی

دراین مجموعه، تلاشی را خواهید دید از کسانی که حتی در اولین تجربه داستان نویسی مینیمال خوش درخشیدند. دوستانی که بی اغراق تلاش کردند تا پس از مجموعه داستان " فلانیها " در دومین حرکت گروهی، اثری شاخص با استانداردهای یک کتاب الکترونیکی عالی به ثمر برسانند .
جا دارد سپاسگزاری کرد و نام آورد از همه کسانیکه بدون اینکه یکدیگر را دیده یا حتی صدای هم را شنیده باشند، برای خلق این کتاب تلاش کردند.

برای نظر سنجی و انتخاب بهترین نویسندگان به آدرس زیر بروید:
http://poll.pollcode.com/6392813

تاریخ پایان نظر سنجی 21 بهمن 1392 خواهد بود.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
29
آپلود شده توسط:
Reza
Reza
1392/10/01

کتاب‌های مرتبط

ایهام
ایهام
4.7 امتیاز
از 30 رای
شاهکارها
شاهکارها
4.5 امتیاز
از 55 رای
دندیل: مجموعه داستان
دندیل: مجموعه داستان
4.5 امتیاز
از 141 رای
دیو!... دیو!
دیو!... دیو!
4.4 امتیاز
از 185 رای
شهری چون بهشت
شهری چون بهشت
4.3 امتیاز
از 42 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی میم مثل مینیمال

تعداد دیدگاه‌ها:
1188
گل لاله(خلیفه شب ) هیچ ربطی به گل شبدر ( چار÷ایه یا CHAIR) نداره.:D
"...اشکهایش را پاک کرد ! رفت و لب پنجره ایستاد و با یک حرکت خودش را به بیرون پرت کرد...ثانیه ای گذشت و با سرعت نزدیک زمین..."
- نه ! هیچوقت نمیتونم شخصیت اول داستان رو بکشم !
م.قهاری
قصه ی آخر شب :
مادر کودک را نوازش کرد : بخواب عزیزکم.
-بابا کی میاد؟
-وقتی پرستوها برگردند
.
مرد با همسرش خداحافظی کرد . داخل جیپ سیگاری روشن کرد و توی یقه ی کاپشنش گم شد.
داخل کاناپی پرواز نشست و پرید...
.
بابا برگشت !
از خرابه های کلبه ی خشتی دود نحسی بلند میشد.
.
زن شوهرش را بوسید ، عزیزم امروز سخنرانی دارم ، برام دعا کن !!!
_بازهم درموردحفوق بشر؟!
نوشت:
گل سرخ جان ! خواهر خلیفه یا برادر خلیفه ؟ تکلیف ما رو روشن کنین

احتمالا در مملکتشان کودتایی چیزی شده....خواهر جای برادر را گرفته!:-(
گیلدخت نوشت:
نقل قول از red flower:نقل قول از خلیفه شب:ببخشید داستان مینیمال من اینشکلیه!!!
خواهر خلیفه این مینیمال بود؟!!!!!
گل سرخ جان ! خواهر خلیفه یا برادر خلیفه ؟ تکلیف ما رو روشن کنین

والا سیمین جون اون اوایل ک جنسیتش مشخص نبود ما فک میکردیم 4پایه س بعد فهمیدیم دختره و یه ارتباطی با 4پایه داره ! الان مینیمال نوشته شک ما رو دوباره برانگیخته! :-(
اگه خودش بیاد قضیه رو روشن کنه دیگه ما این قد به زحمت نمی افتیم!
red flower نوشت:
نقل قول از خلیفه شب:ببخشید داستان مینیمال من اینشکلیه!!!
خواهر خلیفه این مینیمال بود؟!!!!!

گل سرخ جان ! خواهر خلیفه یا برادر خلیفه ؟:D تکلیف ما رو روشن کنین ;-);-)
خلیفه شب نوشت:
ببخشید داستان مینیمال من اینشکلیه!!!
سلام.خوب هستید؟اول قبل از اینکه حرفمو بهتون بزنم ارزوی سلامت و سر زندگی تو زندگی براتون دارم و امیدوارم این روزای قشنگ پاییزی تو دفتر زندگیتون چیزی جز شادی و خاطره خوش ثبت نکنه .نمیدونم از کجا شروع کنم اسمم امیرعباس و مهندسی مکانیک علم و صنعت خوندم و توی یکی از همین روزای پاییز بدنیا اومدم پاییزی که شروع زندگیم بود و مثل رنگ و بوش بدجور دلم هوایی و احساساتی کرد اما این احساس تو این زمونه ...چیزی نیست بجز سکوت یه دل پر حرف.نمیدونم چرا این حرفارو به شما میزنم شاید به خاطر یه دل که توش پر حرف,.حدود 2 سال که تنهام نمیدونم پای قسمت پای سرنوشت پای سادگی پای چی بزارم روزگارم این نبود اما این شد .همیشه از خدا میخواستم یه آرامش و یه دوست یه هم صحبت که بتونه احساس و بی قراری و یه دل پر حرف بفهمه معنی یه رابطه قشنگ و بی دغدغه یه رابطه پر آرامش رو بدونه .نمیتونم چشام و ببندم بگم چون احساساتیم چون زمونه عوض شده چون زمونه روی بدش و بهم نشون داد و بازم تنها باشم میخوام تو این روزای قشنگ تو این پاییز کنار کسی باشم و که مثل قبلا همه چیو با تمام وجودم حس کنم میخوام کنار کسی قدم بزنم که راحت از همه چی نگذره زندگی خوب یا بد سخت یا آسون بدونه هم صحبتی هست که حرفاشو بشنوه.نمیدونم دیگه چی بگم بخدا تو این محیط سخته آدم حرفاشو بزنه از احساس بگه در حالی که دور و برمون پر شده از دروغای جورواجور که شاید قبول این حرفایی که من میزنم و براتون سخت کنه و تو ذهنتون پر سوال بشه که این پیامو به خیلا داده باشم چرا اینجا یا سوالای دیگه اما اینو بدونید من صادقانه حرفامو بهتون زدم و اگه میخواستم به هر بهایی از تنهایی در بیام 2 سال این تنهایی و تحمل نمیکردم و تنها کسی و میخوام که کنار هم آروم باشیم کنار هم شادی و غم و لحظات پر خاطره رو تجربه کنیم کمک و هم فکر هم باشیم و توقعاتی نداشته باشیم که مارو از یه رابطه سالم و احساساتی دور کنه.بازم معذرت از پر حرفیم ازتون خواهشی دارم اگرم پیاممو خوندید و جوابتون منفی بود بی احترامی نکنید اینو بزارید به پای درد دل یه رهگذره این دنیا .توقع زیادیه؟من اینجا زیاد نمیام اگه دوس داشتین باهام تماس بگیرید اگرم نه آرزوی سعادت و دل خوش تو این زندگی براتون دارم.ممنون/...

خواهر خلیفه این مینیمال بود؟!!!!!:O:-(
Bi_To نوشت:
_ طبق این پرونده استخدامی شما آزمون علمی و همچنین آزمون مهارتی را با موفقیت پشت سر گذاشتین ، اما نتیجه آزمایشات پزشکی ... متاسفانه ... چجوری بگم ... واقعا شما تا حالا نمی دونستین اچ.آی.وی مثبت داربن؟!
_ اچ.آی.وی ؟ ... مثبت؟ ... نه ، نمی دونستم ... یعنی ... یعنی دیگه استخدامم نمی کنین؟

خیلی عالی بود8-)8-)8-)
من با توجه به صحبت یکی از کاربران پیشنهادی از بزرگان و دست اندرکاران عزیز دارم، اگر عزیزان همتی مجدد کنند و از نوشته هایی که زیر این اثر کامنت شده مجموعه ای تشکیل دهند. این کار باعث تشویق و ترغیب دیگر نویسندگان و همچنین استقبال بیشتر می شود.
میم مثل مینیمال
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک