رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

کار‏‫: مجموعه آثار احمد مسعودی

کار‏‫: مجموعه آثار احمد مسعودی
امتیاز دهید
5 / 3.2
با 7 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.2
با 7 رای
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
HeadBook
HeadBook
1392/09/06
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی کار‏‫: مجموعه آثار احمد مسعودی

تعداد دیدگاه‌ها:
2
قسمتی از یکی از یادداشتهایی که پیش از آخرین اقدام به خودکشی نوشته :
روی پاکت : به جناب دادستان رشت
متن نامه :
.
در لحظه ی مرگ آخرین وصیت و خواهشم از میهنم، از وطنم، از ایران که دادستان نماینده ی آن است...
حضرت مدعی العموم گیلان.
انگار هر کس بخواهد بمیرد، باید به آن والا حضرت اطلاع دهد. من این را از رفیقم امیر فهمیدم که سال پیش در همین حدود لاشه اش را به آتش کشید. به هر حال باید گفت(انگار که مجبورم) : کسی مسئول مرگم نیست. اما این دلیل نمی شود که عاملی در بین نبوده باشد.
نظرم این است که سرکار باید کسی را_به عنوان مسئول مرگ من_ تحت تعقیب قانونی قرار دهید.اصلا من به عنوان یک ایرانی شکایت می کنم. مسئول وضع من _که به این بن بست رسیده_ گربه ی خوابیده ایست که سالیان دراز چرت می زند.البته این را از نقشه فهمیدم.همه ی اشتباهاتم این بود که در این گربه ی خوابیده متولد شدم. بنابر این من به عنوان یک انسان بر علیه وطنم ایران اعلام جرم می کنم به دلایل زیر:
الف)به علت اینکه خمودگی اش آنچنان زیاد است که هر نوع تنوع را در خودش هضم کرده(عینهو مار بوآ) صبح که بلند می شوی، نه دادی ست نه هواری. همه راضی به رضای مام میهن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ب)به علت اینکه راه گریزی ندارد و دروازه هایش همه بسته است و تا پول نباشد، فرار از آن مقدور نیست.از این جهت اجبارا، به من _که احمد مسعودی ام و دیپلم طبیعی دارم_ شغل سوزن زنی عطا فرموده،از بی کاری. و این جرم کمی نیست که اداره ای به دستت بدهد_آن هم با کلی جان کندن و خر خوانی دوازده ساله_ که تامین نداشته باشی و هر روز دلت بکوبد که فردایت چه خواهد شد.
ج)شایعات در اطراف زندگی خصوصی من. من که به هر حال نویسنده ام ومی باید راحت باشم و فکرم هم راحت باشد.(بگذریم از اینکه کار هم نباید بکنم و حالا که باید بکنم، نباید بروم مدرسه ها و دهات ها سوزن بزنم و بعد وقتی آدم خیابان می رود فلان دختر برگردد به برادر سه ساله اش بگوید : گریه نکن می دم آقا سوزنت بزنه ها)
د)به علت اینکه اشباع از مردمی است که از ابتدایی ترین تفکر لازمه ی هر آدم محروم اند. به علت اینکه سرشار از "گرسنگی مغزی" است و آنقدر "ولش کن" گفته اند که اگر یکی با زنشان هم رفیق بشود، به هوای اینکه از فلان موضوع غیر مادی حرف می زنی می گویند ولش کن.به همال بی خیالی که از سرنوشت ویت کنگ ها حرف می زنند. حالا که شما دادستانید و من یک فرد عادی_که می توانست بعد از جاپ چندین داستان به جایی برسد_ و شما زنده اید و من مرده......شما را به عنوان وصی خود انتخاب می کنم و اعلام می کنم :
من اگر چه مسلمان به دنیا آمدم(از بابت پدر و مادرم) ولی در سرتاسر زندگی طولانی بیست و پنج ساله ام یک بی دین واقعی بودم. از این نظر مایلم جسدم، بدون هیچ گونه آداب مذهبی(خصوصا اسلامی) سوزانده شود. تا هیچ گونه گور و علامتی از من باقی نماند...........................
به راستی گورستان ها پر از نوابغ کمنام هستند.
احمد مسعودی متولد 1321 ، در روستایی در گیلان که در اواخر دهه ی 40 به تهران می رود و تا به امروز خبری از او نیست. عده ای معتقند در همان سالها در تهران از تخدیر بیش از حد فوت شده است. اما در صورت مرگ احتمالی او خبری از محل دفنش هم نیست.
او پیش از سفر به تهران و ناپدید شدن چهار بار دست به خودکشی زده بود. و نامه هایی که پیش از خودکشی هم نوشته دردناک و خواندنی است که در همین مجموعه ی کار آورده شده. در میان آثار اندک او(البته در عمر کوتاه هنری و احتمال زیاد عمر کوتاه خودش : 26 یا 27 سالگی..) که شامل چند داستان، نمایشنامه و نقد ادبی است، داستان کار به راستی داستانی پیش رو در زمان خودش و ماندگار در تاریخ ادبیات ایران است.
پی نوشت : این مجموعه که هیچ گاه اجازه نشر پیدا نکرد و نویسنده ی آن هم حدود 45 سال ناپدید است ، فرهنگ ایلیا چگونه حقی راجع به این اثر دارد، نمی دانم.
کار‏‫: مجموعه آثار احمد مسعودی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک