سرالاسرار
مترجم:
محمد داراشکوه
امتیاز دهید
.اوپانیشادها (تلفظ دقیقتر ولی کمتر رایج: اوپَهنیشَدها) یا ودانتا از کهنترین متون مینوی آئین هندو هستند که به دوره برهمایی بازمیگردند. اوپانیشادها تأثیر شگرفی بر فلسفه و دین هندو داشتهاند و مفاهیم باطنی این آئین را بیان نمودهاند.از میان متون دینی هندوئیسم، اوپانیشاد، توجه دینپژوهان را بیشتر به خود جلب کردهاست، زیرا این متون اوج و پایان آموزههای ودایی (ودانته) است، که نمایانگر گذر از چندخدایی و گرایش به یکخدایی و وحدت وجود است.در اوپانیشادها تبیین «حقیقتی» که ساری و جاری در همه پدیدههای جهان است، جایگزین سرود و ستایش ایزدان و ایزدبانوان شدهاست. مشخصه اصلیِ این متون گذر از عین به ذهن و عبور از اندیشیدن درباره شگفتی جهان خارج به تأمل درونی است.در اوپانیشاد، نمودها و پدیدههای طبیعی مانند: باد، آب، آتش، آسمان، و خورشید که ایزدان مورد پرستش هندوان بودند به عنوان جلوهای از وجود خدا پنداشته شدند.شانکرا، قدیمترین شرح و تفسیر را بر اوپانیشادها نوشت.بخشهامهمترین بخشهای اوپانیشادها عبارتند از:ایشیا اوپانیشادآیتاریا اوپانیشادکنا اوپانیشادپراشنا اوپانیشادکاتها اوپانیشادمونداکا اوپانیشادچوندوگیا اوپانیشادبرگردان فارسیداراشکوه، پسر امپراتور مغولی هند، شاه جهان، برای نخستین بار پنجاه اوپانیشاد را به زبان فارسی برگرداند؛ این ترجمه با نام سر اکبر شهرت یافت. در پیشگفتار کتاب، شاهزاده هندی، بیان نمودهاست که واژه کتاب المکنون در قرآن، اشاره به اوپانیشادها دارد. آشنایی غربیان با کتاب اوپانیشادها، نخستین بار، از راه همین ترجمه فارسی بود.
بیشتر
آپلود شده توسط:
poorfar
1392/10/04
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سرالاسرار
با خواندن کتاب های آسمانی از جمله قرآن، انجیل، تورات، اوستا، اوپانیشادها، بهگودگیتا یک نام در آن پررنگ است. خدا در هر کدام از این کتاب ها یک نامی به این خدا داده اند. در قرآن الله، در انجیل گاد، در تورات یهوه، در اوستا اهورامزدا، در اوپانیشادها برهمن- آتمن، در بهگودگیتا ویشنو ذکر شده است. ظاهر بین ها می گویند این ها با همدیگر کاملا فرق می کند ولی باطن گرایان هیچ وقت اینها را متضاد با هم نمی داند بلکه بر واحد بودن حق تاکید می کنند.
نکته ای که ضروری در این گفتار است این است: تا کی می خواهیم ما مسلمانان تعصب داشته باشیم که فقط وفقط ما بر حق هستیم و تمام پیروان ادیان دیگر کافر هستند؟؟؟ (معلمی داشتم که می گفت مسلمان ها هر چقدر گناهکار باشند، بازهم به بهشت می روند ولی مسیحیان هر چقدر مومن باشند به جهنم می روند!!! نگاه کنید کوته فکری انسانها در چه حدی است )
یادتان باشد، حق دو صفت محبت و عدالت دارد: این محبت الهی به ما گوشزد می کند که هیچ ملتی بر ملت دیگری برتری ندارد و حق هر ملتی را به یک اندازه مورد مهر و محبت قرار می دهد!!!
غیر از این ترجمه که بعدها به همت استاد جلالی نایینی و آقای دکتر تاراچند اندیشمند بزرگ هند تصحیح شد و فکر کنم اخیراً هم چاپ شد ، ترجمه دیگری هم از انگلیسی به فارسی از روی توجمه هیوم توسط مرحوم رضا زاده شفق انجام شده است که شامل 13 اوپانیشاد می شود که هیوم آنها را متون اصلی می داند.
وحدت وجود به شکلی بسیار زیبا در این کتاب شرح داده شده است.
ای کاش مهابهارات و ریگ ودا و بهاگواد گیتا رو هم اینجا در اختیار داشتیم
با خواندن کتاب های آسمانی از جمله قرآن، انجیل، تورات، اوستا، اوپانیشادها، بهگودگیتا یک نام در آن پررنگ است. خدا در هر کدام از این کتاب ها یک نامی به این خدا داده اند. در قرآن الله، در انجیل گاد، در تورات یهوه، در اوستا اهورامزدا، در اوپانیشادها برهمن- آتمن، در بهگودگیتا ویشنو ذکر شده است. ظاهر بین ها می گویند این ها با همدیگر کاملا فرق می کند ولی باطن گرایان هیچ وقت اینها را متضاد با هم نمی داند بلکه بر واحد بودن حق تاکید می کنند. [/quote]
آری نظریه ای در میان برخی از الهی دانان وجود دارد که میگوید: بسیاری از مذاهب و ادیان با وجود تفاوتهای ظاهری،ریشه و سخن مشابهی دارند. در این نظریه، ادیان و مذاهب به کوهی تشبیه مشوند که مقصد همه افراد پای کوه یکسان است(قله کوه). فاصله رهروان مذاهب در ابتدا و پایکوه دور از هم دیده میشود ولی هرچه از کوه بالاتر برویم فاصله آنها کم و کمتر است.واقعا در بسیاری موارد،تشابهات خارق العاده ای بین پیام ادیان دیده میشود این تشابه منحصر به ادیان ابراهیمی نیست بلکه چنین تشابهاتی میان دین زرتشت و بودایی هم وجود دارد.بی شک تشابهاتی در میان نوشته های اوپانیشادها با ادیان ابراهیمی نیز وجود دارد.
با خواندن کتاب های آسمانی از جمله قرآن، انجیل، تورات، اوستا، اوپانیشادها، بهگودگیتا یک نام در آن پررنگ است. خدا در هر کدام از این کتاب ها یک نامی به این خدا داده اند. در قرآن الله، در انجیل گاد، در تورات یهوه، در اوستا اهورامزدا، در اوپانیشادها برهمن- آتمن، در بهگودگیتا ویشنو ذکر شده است. ظاهر بین ها می گویند این ها با همدیگر کاملا فرق می کند ولی باطن گرایان هیچ وقت اینها را متضاد با هم نمی داند بلکه بر واحد بودن حق تاکید می کنند.
نکته ای که ضروری در این گفتار است این است: تا کی می خواهیم ما مسلمانان تعصب داشته باشیم که فقط وفقط ما بر حق هستیم و تمام پیروان ادیان دیگر کافر هستند؟؟؟ (معلمی داشتم که می گفت مسلمان ها هر چقدر گناهکار باشند، بازهم به بهشت می روند ولی مسیحیان هر چقدر مومن باشند به جهنم می روند!!! نگاه کنید کوته فکری انسانها در چه حدی است )
یادتان باشد، حق دو صفت محبت و عدالت دارد: این محبت الهی به ما گوشزد می کند که هیچ ملتی بر ملت دیگری برتری ندارد و حق هر ملتی را به یک اندازه مورد مهر و محبت قرار می دهد!!!
ارتباط دادن کلمات قرآن به عبارات هندویان هیچ سندیتی نداشته و تنها باعث گمراهی افراد است. در هیچ جا گفته نشده که کلمۀ المکنون که در قرآن آمده همان اوپانیشادها است. اینها بیشتر به گمانه زنی و دروغ شباهت دارد. کارهایی از این دست بیشتر برای اعتبار و آبرو خریدن برای آیین هندویان و سوء استفاده از قرآن است.[/quote]
سلام دوست عزیز
در کارهای این چنینی شخص حاصل اندیشه خود را بیان میکند و برای آن شواهدی میآورد. حتی اگر از این کار داراشکوه که فواید بسیاری داشت و باعث شد که صلح و دوستی میان پیروان این دو ایین بیشتر رواج پیدا کند و افرادی به فکر تامل بیشتر در آیین یکدیگر بپردازند تا جنگ و جدل, بگذریم , باید عرض کنم که این کتاب نه تنها باعث گمراهی نیست بلکه باعث میشود تاملاتی عمیقتر در مورد آنچه که تا به حال از طریق اهل بیت علیهم السلام آموخته ایم داشته باشیم! اظهارات شخصیت بزرگی چون علامه طباطبایی را در مورد اوپه نیشدها مطالعه کنید لطفا!
ضمن اینکه شواهدی در مورد الهی بودن ریشه هندوئیسم وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد!
متاسفانه در میان کتب فارسی منبعی سراغ ندارم که معرفی کنم اما اگر به زبان عربی یا انگلیسی آشنایی دارید , مطالبی نوشته شده است به این دو زبان!
خدانگهدارمون
ارتباط دادن کلمات قرآن به عبارات هندویان هیچ سندیتی نداشته و تنها باعث گمراهی افراد است. در هیچ جا گفته نشده که کلمۀ المکنون که در قرآن آمده همان اوپانیشادها است. اینها بیشتر به گمانه زنی و دروغ شباهت دارد. کارهایی از این دست بیشتر برای اعتبار و آبرو خریدن برای آیین هندویان و سوء استفاده از قرآن است.