مثنوی معنوی

یک قدح می نوش کن بر یاد من / گر همی خواهی که بدهی داد من
یا به یاد این فتاده‌ی خاک‌بیز / چون‌که خوردی جرعه‌ای بر خاک ریز

یکی از بهترین چاپ های مثنوی هست. مخصوصا نسبت به کتابهای مدرسه و چاپ های سه تا هزاری!

یادم می آد این شعر رو چند سال پیش که کتاب ادبیات رو پاس کردم به چنین شکل بود، بعد ها که مثنوی نیکلسون رو بگی نگی خوندم و به این دو بیت برخوردم فهمیدم که از نسخه نیکلسون نبوده اون چیزی که تو کتاب مدرسه امده بود... اما بحرحال تغییری که در من صورت گرفت همون موقع، چند سال پیش بود و ادم گاهی هرچقدر سعی میکنه که چیزی رو تو خودش اصلاح کنه از بخت بد موفق نمیشه... این دو بیت به سان یک رویا دیگه لحظه ای من رو تنها نذاشت، رفیق و شفیق من بود در کشتی بی لنگر اندیشه ام که در دریای پرطلاطم معانی کژ میشد و مژ میشد...
این هم یکی از حالاتی که من دارم و البته حرف شما صحیح و صائبه دوست عزیزم...

واقعا شاهکاره عاشق نی نامش هستم معنای عمیقی دارد.8-)

سال ها تو سنگ بودی دلخراش
آزمون را یک زمانی خاک باش
در بهاران کی شود سرسبز سنگ
خاک شو تا گل بر آید رنگ رنگ
مثنوی معنوی

[quo
te='سرزمین جاوید']بسی جای تاسف داردکه شاعران ایران زمین درجهان بنام کشورهای دیگرمطرح می گرددوماهیچ واکنشی نشان نمیدهیم[/quote]
زیباترین واکنش ،باور گفته های پر بار این عارف بزرگوار،و..........عمل به گفته های آسمانی آن عزیز ،است،
ما برون را ننگریم وقال را*** ما درون را بنگریم ،و حال را.
اختلاف خلق از نام افتاد***چون به معنی رفت ،آرام افتاد.
زندگانی آشتی ضد ،هاست***مرگ ،آن کا ندر میانشان جنگ هاست

بسی جای تاسف داردکه شاعران ایران زمین درجهان بنام کشورهای دیگرمطرح می گرددوماهیچ واکنشی نشان نمیدهیم

ما به بغداد جهان بانگ انا الحق می زدیم / پیش از آن کاین دار و گیر و نکته منصور بود
"حضرت مولانا"

عقل بند رهروان است ای پسر / آن رها کن ره عیان است ای پسر
عقل بند و دل فریبا جان حجاب / راه ازاین هر سه نهان است ای پسر
عشق کار نازکان نرم نیست / عشق کار پهلوان است ای پسر
عقل جزیی نگر نه.....

در پاسخ به جوانی آلبرت اینشتین: من شیطان رو دیدم :O