رساله قشیریه
امتیاز دهید
رساله قُشیریه یا الرسالة القشیریة مجموعه نامه ها وپیام هائی است که زین الاسلام ابوالقاسم عبد الکریم بن هوازن قشیری آنرا به صوفیان وشاگردان خود می فرستاده. شروع تهیه آن در سال ۴۳۷ هجری وپایان آن به سال ۴۳۸ بوده وعلت نوشتن و ارسال آنها را ظهور فساد در طریقت وانحراف صوفی-نمایان ذکر نموده است. قشیری اهل استوا (قوچان امروزی) و جزو ملاکان آنجا بود. در آن زمان نیشابور مرکز علمی و فرهنگی ایران به شمار می آمد.قشیری برای یادگیری حساب به نیشابور می رود به این امید که بتواند حق همشهریان خود را از مستوفیان حکومت بستاند. اما در نیشابور روزی از سر اتفاق در حلقه ی درس ابوعلی دقاق می نشیند و پس از آن حساب را رها کرده به عرفان و تصوف روی می آورد و جزو نزدیکان ابوعلی دقاق می شود.
کتاب شامل دو فصل و پنجاه وچهار باب است. فصل اول به بیان عقاید صوفیان و فصل دوم خلاصه ای از فصل اول است. پس از این دو فصل، بابی در شرح احوال مشایخ صوفیه و باب دیگر شرح اصطلاحات و تعبیرات آنان است.ابواب دیگر ذکر حالات و مقامات و آداب و اخلاق مشایخ را بیان می کند.
علاوه براینکه خواندن رساله در میان صوفیان رواج داشته، مطالب و ابواب آن در معاصران قشیری و متاخران وی تاثیر عمیق داشته است.
این کتاب، ظاهراً توسط یکى از شاگردان قشیرى به نام ابو على بن احمد عثمانى ترجمه شده و با تصحیح و استدراکات استاد مرحوم بدیع الزمان فروزانفر به زیور طبع آراسته شده است. ترجمه کتاب، با نثرى ساده و دلپذیر به رشته تحریر درآمده و از آن نثرهایى است که جهت عامه نوشته شده و از جهت زبانشناسى حائز اهمیت است.
در سراسر کتاب، لغات زیباى فارسى در میان اصطلاحات عرفانى فراوان یافت مىشود،مانند: اسپروج: پرستو؛ بازپژوهیدن: تفحص کردن؛ بازکردن: تجدید کردن؛ بر دست داشتن: به کارى مشغول بودن؛ برماسیدن: لمس کردن؛ پشت پا گذاشتن: اعتماد کردن؛ پیدا کردن: توضیح دادن و بیان کردن؛ توانچه: طپانچه، سیلى؛ دیک: دیروز؛ شیرزد: طفلى که در ایام شیرخوارگى، شیر کم خورده باشد و ضعیف ماند؛ کدینه: چوب گازران؛ گاه آمدن: رسیدن وقت عملى یا چیزى؛ گرمگاه: وقت گرمى روز؛ نابیوسان: غیر مترقب؛ ناپنداشت: غیر متصور؛ ناخنپیرا: ناخنگیر؛ نام مهین: اسم اعظم؛ نمودگار: نمونه جنس؛ وارن: آرنج؛ هریوه: منسوب به هرات؛ بستانگرى: باغبانى و... در اینجا لازم است به برخى از کاستىهاى ترجمه اشاره شود: در متن عربى، عباراتى وجود دارد که ترجمه نشده است و این عدم ترجمه، گاهى به اصل مطلب خللى وارد نمىکند، اما غالباً باعث ایجاد ابهام در معنا مىشود؛ در ترجمه، جملاتى نارسا دیده مىشود که البته با مراجعه به متن عربى، نارسایى برطرف مىشود؛ بهطور کلى از مطابقت ترجمه با متن عربى چنین دریافت مىشود که مترجم، دقت و امانت را فقط در ترجمه آیات قرآنى و اخبار و احادیث نبوى رعایت نموده و در ترجمه باقى مطالب کتاب، براى خود حق تصرف و تغییر قائل شده است.
بیشتر
کتاب شامل دو فصل و پنجاه وچهار باب است. فصل اول به بیان عقاید صوفیان و فصل دوم خلاصه ای از فصل اول است. پس از این دو فصل، بابی در شرح احوال مشایخ صوفیه و باب دیگر شرح اصطلاحات و تعبیرات آنان است.ابواب دیگر ذکر حالات و مقامات و آداب و اخلاق مشایخ را بیان می کند.
علاوه براینکه خواندن رساله در میان صوفیان رواج داشته، مطالب و ابواب آن در معاصران قشیری و متاخران وی تاثیر عمیق داشته است.
این کتاب، ظاهراً توسط یکى از شاگردان قشیرى به نام ابو على بن احمد عثمانى ترجمه شده و با تصحیح و استدراکات استاد مرحوم بدیع الزمان فروزانفر به زیور طبع آراسته شده است. ترجمه کتاب، با نثرى ساده و دلپذیر به رشته تحریر درآمده و از آن نثرهایى است که جهت عامه نوشته شده و از جهت زبانشناسى حائز اهمیت است.
در سراسر کتاب، لغات زیباى فارسى در میان اصطلاحات عرفانى فراوان یافت مىشود،مانند: اسپروج: پرستو؛ بازپژوهیدن: تفحص کردن؛ بازکردن: تجدید کردن؛ بر دست داشتن: به کارى مشغول بودن؛ برماسیدن: لمس کردن؛ پشت پا گذاشتن: اعتماد کردن؛ پیدا کردن: توضیح دادن و بیان کردن؛ توانچه: طپانچه، سیلى؛ دیک: دیروز؛ شیرزد: طفلى که در ایام شیرخوارگى، شیر کم خورده باشد و ضعیف ماند؛ کدینه: چوب گازران؛ گاه آمدن: رسیدن وقت عملى یا چیزى؛ گرمگاه: وقت گرمى روز؛ نابیوسان: غیر مترقب؛ ناپنداشت: غیر متصور؛ ناخنپیرا: ناخنگیر؛ نام مهین: اسم اعظم؛ نمودگار: نمونه جنس؛ وارن: آرنج؛ هریوه: منسوب به هرات؛ بستانگرى: باغبانى و... در اینجا لازم است به برخى از کاستىهاى ترجمه اشاره شود: در متن عربى، عباراتى وجود دارد که ترجمه نشده است و این عدم ترجمه، گاهى به اصل مطلب خللى وارد نمىکند، اما غالباً باعث ایجاد ابهام در معنا مىشود؛ در ترجمه، جملاتى نارسا دیده مىشود که البته با مراجعه به متن عربى، نارسایى برطرف مىشود؛ بهطور کلى از مطابقت ترجمه با متن عربى چنین دریافت مىشود که مترجم، دقت و امانت را فقط در ترجمه آیات قرآنى و اخبار و احادیث نبوى رعایت نموده و در ترجمه باقى مطالب کتاب، براى خود حق تصرف و تغییر قائل شده است.
آپلود شده توسط:
poorfar
1392/07/19
دیدگاههای کتاب الکترونیکی رساله قشیریه
خیلی وقت بود دنبال فایل اسکن شده این کتاب می گشتم. بازم ممنون از شما.
منشاء این کتاب، دو زمینه علی الظاهر متضاد است.
از یک سو، احادیثی از ابوهریره در ابتدای برخی فصول ذکر شده (که البته نزد عالمان علم رجال شیعی و برخی از بزرگان اهل سنت محل تردیدهای جدی است و مشتهر به رویکردهای ظاهری نسبت به مفاهیم دین و قرآن)
و از سوی دیگر سعی در ارائه ی رویکردی عرفانی به آموزه های دینی (البته تقریبا مشابه با رویکردی که هجویری در کتاب کشف المحجوب دارد... یعنی متشرع عارف مسلک صوفی منش!)
گفت یا ابر است یا باد است یا افسانه ای
گفتمش احوال عمرت را بگو تا عمر چیست؟
گفت یا شمع است یا برق است یا پروانه ای
گفتمش اینها که می بینی چرا دل بسته اند؟
گفت یا مست اند یا خوابند یا دیوانه ای