رسته‌ها

کاهش جمعیت ضربه ای سنگین بر پیکر مسلمین

کاهش جمعیت ضربه ای سنگین بر پیکر مسلمین
امتیاز دهید
5 / 2.2
با 85 رای
امتیاز دهید
5 / 2.2
با 85 رای
.
«رساله نکاحیه» یا «کاهش جمعیت ضربه‌‏اى سهمگین بر پیکر مسلمین» کتابی است از «علامه سید محمدحسین حسینی طهرانی» که در قالب ۳۴۶ صفحه توسط انتشارات علامه طباطبایی راهی بازار نشر گردیده است.
این کتاب که حاصل سخنرانی های ایشان در رمضان المبارک ۱۳۹۰ هجریّه قمریّه در مسجد قائم طهران است در سال ۱۳۷۳ به وسیله ی ایشان تصیحیح و تکمیل شده است و در اوج اجرای سیاست های کنترل جمعیت به عنوان یک اثر اعتراضی منتشر گردیده است. این کتاب که علاوه بر مقدمه در دو فصل کلی تفسیر آیه ی «و لا یقتلن اولادهن» و «تذییلات» نگاشته شده است، با طرح این موضوع که در اسلام اجازه‌ی کشتن خود نیست چه برسد به فرزند یا دیگری و تحریم عزل در معنای ریختن نطفه در بیرون از رحم آغاز شده است و با ذکر احکام مربوط به آن و دیه و کفاره ی مرتبط با عزل و سقط جنین بجث خود را آغاز کرده است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
358
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
ermia
ermia
1392/08/11
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی کاهش جمعیت ضربه ای سنگین بر پیکر مسلمین

تعداد دیدگاه‌ها:
94
بر مُهر یکی از بزرگترین سران مغول خوش جمله ای نقش بسته بود:
.............................................................................................. """ راستی رستی """
زمزمه میکنم ومیکنیم:
شخصی بدما به خلق می گفت
ما سینه ز غم نمی خراشیم
ما خوبی او به خلق گوییم
تا هردو دروغ گفته باشیم.
بله لعنت برناظران سایت که ازوقت باارزش خویش برای نظم وآرامش سایت مایه می گذارند زنده باد آنارشی و چماق وانگ وبرچسب...
گرمسلمانی از این است که حافظ دارد
وای اگر ازپس امروز بود فردایی
ابراهیم خلیل الرحمن که درود خدا براوباد رسمی نکو داشت دراطعام وسقایت رهگذران ومسافران. روزی ناشناسی براوگذرکرد، وی را برسرخان دعوت کرد وگفت: بسم الله گو و بخور. پاسخ شنید: نه طعامت خواهم ونه بسم الله ات، پس برخاست وراهی شد.
خطاب از حضرت حق رسید؛ ای ابراهیم ، ما که رازق الرزاقین باشیم ، خلق را بی پرسشی از اعتقاد و بی منت روزی دهیم، چگونه است که مخلوق مارا خارداشتی ورنجاندی حال آنکه از خلق بال مگسی عاجزی!
پس انابت کرد و ازپی مسافرشتافت و عذر تقصیر والحاح وابرام دراعزاز وی.
پرسید: آن طلب بسم الله چه بود واین اکرام چه است؟!
فرمود: این امررب من است.
گفت: نیک رب کریمی داری، پس به نام او میخورم ازطعامت ای جوانمرد!
ونیز نوح نبی که سلام خدابراوباد، به کارساختن زین اسب بود و دربحرتفکروتحسر وغم غوطه ور. ناگاه سربرداشت وزبان به نفرین گشوده که؛ ربی، ملولم ازگمراهی وتمسخروایذای این خلق! بگیرشان به قهروغضبت. پس ناگاه برقی جست و تمام زین ها را بسوخت! نوح نالیدکه ای خداوندگار، این ها تمام حاصل زحمت من بود! این چه کاریست ونه اینکه من بنده وبرگزیده ونبی توام؟!
خطاب آمد ؛این تورا به است که دانی وندانی! تو دل درگروی مخلوق بی جانی داری که من ات توان خلقش دادم، چگونه خواهی من مخلوق جاندارمحبوبی که به عزت خویش فردن و مستقلن آفریدم نابودکنم؟!
تا ازمن دردل آنان کمترازاندکی باقیست صبرپیشه کن که گاه نابودی شان من میدانم وتنها من آگاهم از دل ها و عاقبت ها، شایدکه یکی ازآنان سخن توراشنیدوبازگشت بسوی من.
شادباشیدوشادی آفرین.
دیدن اسم این کتاب کافیه برای به راه افتادن بحث بین کسانی که دگم اندیش نیستند. شاید اون "حاج آقا" ایران را با عربستان که کشوریه که به لطف مکه مدینه ثروتمندترین کشور مسلمانن اشتباه گرفته. حالا «طرف» بزرگشون هم بیاد بگه باید بشیم 150 میلیون. با این اوضاع که آمار ازدواج داره میاد پایین و طلاق میره بالا و هزار جور بدبختی دیگه کی میخواد ازدواج کنه؟ و چند تا بچه هم داشته باشه؟ اونایی که الان جوونن و بچه دارن تو یکیش موندن!!! نسل سوم و چهارم به بعد قراره آمار مسلمین رو ببرن بالا؟ چه جوری؟ با ازدواچ موقت؟! یا با...
نمیدونم چرا هر جا میخوان شعار بدن از ملت مایه میذارن؟ یکی یه چرندی میگه میان میگن ملت ایران اینو میخوان. ملت ایران اگه حق حرف زدن داشتند که ما وضعمون این نبود الان...
مرگ بر حماقت.
کاهش جمعیت کاربران خوب کتابناک هم ضربه ای سنگینیه بر پیکر کل سیستم و روح و روان ما، من به عنوان یه بخش کوچیک از این جامعه واقعا دیگه انگیزه ای برای فعال بودن ندارم. عده ای میآن و با عربده کشی هر چی میخوان میگن و گند میزنن به جوء و محیط سالم سایت. نتیجش میشه کوچ کاربرای درست درمون و ما هم میشیم بازماندگان یه دوره و عصر خوش که هر روز سایت رو به امید اون روزا باز میکنیم اما خبری نیست.
رضا خان یه چاره ای تدبیری...
توی این دنیا خیلی چیزها وجود داره که نفس وجودشون بد نیست اما همیشه ابله ها و انسانهای منفعت طلب اون رو به نفع زندگی شخصیشون تغییر دادن و از مسیر اصلیش منحرف کردن و به نابودی کشوندن!
هدف کل ادیان دنیا خوبی و آرامش و رسیدن به مدینه ی فاضله ی بشری بوده و هست!
تو کجای قرآن نوشته شده که مثل 4پا همه ی سال جفتگیری کنید و بچه زیاد کنید؟!!!
این کتاب هم مثل هزاران رساله ی احمقانه ی دیگه خیلی هدفمند داره دین رو به سُخره میگیره!
و شما به جای وقت گذاشتن رو اصل و هدف و محتوای دینتون و زیاد کردن علمتون ؛
مثلِ خاله زنک ها یه دختر رو که سعی داره باهاتون بحث ایدئولوژیک کنه میگزارید به مسند قضاوت و هی مسخره اش می کنید!!
اصلا به شما چه که کی چی دود می کنه و چی کارس! مهم اینه که "چی میگه"!
اکثر پیغمبرای اوالعزم چوپان و بی پدر بودن، اما کسایی که بهشون ایمان آوردن به "محتوای" حرفشون توجه کردن و پذیرفتنشون!
کاش یاد بگیریم به جای حمله به شخصیت یه انسان ، بتونیم باهاش بحث دموکراتیک کنیم!
هرچی به سر آدم میاد از جهله! به جای قبول کورکورانه هر چیز، اگه یه کم مطالعات آزاد می کردیم
و همون آیه های قرآن رو به جای طوطیوار حفظ کردن؛ به فارسی می خوندیم، الان وضعمون این نبود!
اگر دقت کرده باشید خانواده های با درآمد بالا و متوسط دارای دو یا سه فرزند می باشند اما خانواده های با درآمد کمتر برعکس دارای فرزندان بیشتری می باشند. دلیل این امر نیز به تفاوت های فرهنگی و اقتصادی ربط دارد.
خانواده های با درآمد متوسط و بالا بیشتر به کیفیت بزرگ کردن بجه های خود پرداخته و تلاش می کنند که بیشترین امکانات ممکنه از قبیل کلاسهای کنکور- کلاسهای زبان و یا کلاسهای هنری را برای آنها فراهم کنند. هزینهء بالای این خدمات یکی از دلایلی است که پدر و مادرهای این قشر تصمیم به داشتن فرزند کمتر می گیرند. دلیل دیگر این است که در خانواده های متوسط پدر و مادر هر دو در بیرون از خانه کار می کنند و وقت و امکان برای داشتن فرزند بیشتر را ندارند.
اما در خانواده های با درآمد پایین والدین به فرزندان-مخصوصا پسران- به چشم سرمایه نگاه می کنند که وقتی این پسران بزرگ شوند به پدر کمک کرده و وضعیت مادی خانواده را بهتر می نماییند. با این دیدگاه فرزند بیشتر یعنی سرمایه گذاری بیشتر.
متاسفانه نگاه مسئولین کشور نیز به مقوله جمعیت نگاهی سرمایه ای بوده و به دید آنها جمعیت جوان بیشتر یعنی سرباز بیشتر و امت مسلمان بیشتر است.

شبی دود خلق آتشی برفُروخت // شنیدم که بغداد نیمی بسوخت
یکی شُکر می گفت اندر آن خاک و دود // که دکان ما را گزندی نبود
جهاندیده ای گفتش ای بوالهوس // تو را خود غم خویشتن بود و بس
پسندی که شهری بسوزد به نار // اگر چه سَرایت بُوَد بر کنار
این را برای اختتام آوردم تا آن همه ای که می بینند این خانه در آتش می سوزد و چون سرای شان برکنار است آسوده نشسته اند و حتی برخی شان با این آتش خود را گرم هم می کنند، بدانند از بوالهوسی تا مرگ راهی نمانده است! از این آتش شراره های عدالت می جهد و زود است که هیچ سرایی بر کنار نماند. به تعداد کسانی که در بی خیالی سر می کنند حتی با تحمل مشقت های فراوان، بوالهوسان خوشبین وجود دارد و نتیجه ترکیب این دو همان چیزی است که انتظار نمی رود!
و نیکو سخنی در کتاب ترسایان دیده ام که : " سنگی که معماران رد کردند، سنگ بنای خانه گشت."
من که میگم اگه نویسنده همین کتاب یا امثال این نویسنده های مرجعی که اینقدر افاظات شریف دارن
فقط یه هفته به خودشون زحمت بدن پای پیاده و بدون محافظ برن مایحتاجشون رو خودشون بخرن و با پای مبارک سوار همین اتوبوس و وسیله های نقلیه عمومی بشن و یه کمی بهشون فشار زندگی بیاد دیگه از این حرفها نمیزنن که هیچ
جخت اسمش کتابشون برعکس هم میشه : افزایش جمعیت ضربه ای سنگین بر پیکر مسلمین :D
من به خاطر نداشتن عقل و اخلاق کافی
به خودم قول دادم در بحث ها شرکت نکنم ولی
همین یک بار
1
whyborn هرگز معتاد نبوده
زمانی سیگار می کشید اونم ترک کرده
تهمت نزنید
2
whyborn هر کی که هست، هر عقيده اي كه داريم خواهر ماست. کجاست جوانمردی ؟
مگر نگفتم تحت فشاره ؟، چرا حمله ؟ از سایت رفت !
3
کرکس منتظره تا گرسنه ای به زانو در بیاد. از گوشتش تغذیه کنه.
خشمگین منتظره تا کسی زیر فشار زندگي حرف تندی بزنه. بیوفته به جونش.
4
مد امروز ایران اینه
متلک گفتن به دخترها
ولی هنر من همیشه این بوده که مرز خانواده را به رسمیت نشناختم. هیچوقت... از دورترین جاهای ایران برای خودم خواهر برادر پیدا کردم. داداشی خیلی دخترها بودم و هستم.
متاسفم که whyborn رفت. جاش همیشه تو لیست دوستان قلب داداشی میمونه.

نگارنده وفات یافته این اثر از حیثی که مخالف عقاید زمان حیاتش و این کتاب بود، منشأ خیر شده! هر چند که این خیر بدو نمی رسد.
بحثی که ارزش آن از هزار کتاب نوشته شده و نانوشته برتر است و اگر دیدن نکات برانگیزاننده مطرح شده در آن حتی موجب تغییر در افکار یک فرد مسئول در این مملکت بشود و نهایتاً تأثیری در بهبود شرایط ملت بگذارد برای همه ما موجب خشنودی است.
کاهش جمعیت ضربه ای سنگین بر پیکر مسلمین
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک