هیولا
نویسنده:
آر. ال. استاین
مترجم:
شهره نورصالحی
امتیاز دهید
خانم ماآرف از پشت میزش آمد بیرون پاهای برهنه و خیسش روی موکت شلپ شلپ می کرد، چند بار دور من چرخید و با چشم های قهوه ای اش مرا با اشتها بر انداز کرد. شکمش با صدای بلند، با صدایی شبیه خالی شدن وان حمام قارو قور کرد و مرا از جا پراند.
ـ شما نباید این کارو بکنید... این کار انسانی نیست...
خانم ماارف گفت :من که انسان نیستم هیولام
بیشتر
ـ شما نباید این کارو بکنید... این کار انسانی نیست...
خانم ماارف گفت :من که انسان نیستم هیولام
دیدگاههای کتاب الکترونیکی هیولا
سبا به نظر من شان نمی خواد چیزی فراموش بشه
اما استاین هر داستانو بعد از این که چاب کرد مثل امتحانی که سوالاش یادش رفته یادش می ره و مثل چک نویس امتحانی برت می کنه بیرون از ذهنش
نقل قول:
نقل قول از لردلاس:
نقل قول از ramoona:قشنگ همه رو جمع کنین.فرناز که عضو اصلی بود چرا رفت?
امده ام
دارن شان عشق خودمه کسی هم در حدش نیس رقابت بکنه باش
فقط محض خوش شدن دل استاینی ها عرض کنم
فقط حسنش اینه که کتاباش زیاده
ولی دارن همون کتابا ی کمشم با معنی هست
افتاد
جانم کتابای دارن کمه ؟؟؟؟؟ البته اره کمه اما این کتابارو بیخودی کش میده ولی استاین دقیقا می دونه کجا ول کنه و تمام
استاینی ها جواب و حمایت لطفا
ایول خوب اومدی...[/quote]
کتابای استاین باحالیش اینه که تو امباس قرا می گیری
یعنی من فقط اخر من برواز می کنم رو تونستم حدس بزنم
بعدشم من تسلیم دیگه بحث رو تموم کنید
جناب دو قلو ها قابل تو جهتون طرفدارا ی دارن تو ساین 400 نفرن و طرفدارا ی استاین 163نفرن
چیه دورغ میگم :stupid::stupid::stupid:
نقل قول:
نقل قول از لردلاس:
نقل قول از ramoona:قشنگ همه رو جمع کنین.فرناز که عضو اصلی بود چرا رفت?
امده ام
دارن شان عشق خودمه کسی هم در حدش نیس رقابت بکنه باش
فقط محض خوش شدن دل استاینی ها عرض کنم
فقط حسنش اینه که کتاباش زیاده
ولی دارن همون کتابا ی کمشم با معنی هست
افتاد
جانم کتابای دارن کمه ؟؟؟؟؟ البته اره کمه اما این کتابارو بیخودی کش میده ولی استاین دقیقا می دونه کجا ول کنه و تمام
استاینی ها جواب و حمایت لطفا
ایول خوب اومدی...