رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.
هیولا
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 56 رای
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 56 رای
خانم ماآرف از پشت میزش آمد بیرون پاهای برهنه و خیسش روی موکت شلپ شلپ می کرد، چند بار دور من چرخید و با چشم های قهوه ای اش مرا با اشتها بر انداز کرد. شکمش با صدای بلند، با صدایی شبیه خالی شدن وان حمام قارو قور کرد و مرا از جا پراند.
ـ شما نباید این کارو بکنید... این کار انسانی نیست...
خانم ماارف گفت :من که انسان نیستم هیولام
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
دوقلوها
دوقلوها
1392/07/11

کتاب‌های مرتبط

زیر درخت مقدس
زیر درخت مقدس
3.3 امتیاز
از 3 رای
روز بمباران
روز بمباران
4.4 امتیاز
از 15 رای
همراه آهنگ های بابام
همراه آهنگ های بابام
4.6 امتیاز
از 35 رای
ترس
ترس
4.4 امتیاز
از 417 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی هیولا

تعداد دیدگاه‌ها:
544
ولی به نظرم حرف زدن مدیر سایت بهت بچسبه و شنیدن داشته باشه؟؟؟نظرت چیه هان؟؟؟
نه من کاملا باتو بودم تو گوشتو میزنی به کری؟؟؟؟آره داداش اینجوریاس؟؟!!:D:D:D:D
[quote='majid89']تو بپا نترشی لواشک[/quote]
ببند.
[quote='hjamali37']بچه ها بحث عوض مث که بعضیا نمی خوان بس کنن!
عسل جان من قشنگ ترین کتابی که از استاین خوندم خانه ی مرگه ، بقیه نظرتون؟[/quote]
خانه مرگ؟
چند صفحس؟
خیلیه؟
منظورم اینه اونقد هس که امشب بخونم تموم شه؟؟
بچه ها بحث عوض مث که بعضیا نمی خوان بس کنن!
عسل جان من قشنگ ترین کتابی که از استاین خوندم خانه ی مرگه ، بقیه نظرتون؟
[quote='majid89']اگه بجای شلوغ کردن دیکته کار کرده بودی شان رو نمی گفتی شعن![/quote]
تو به جای اینکه به ما فارسی درس بدی برو یکم شعور و کمالات یاد بگیری.
میمونی رودست مامی ات ها.
هیولا
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک