رسته‌ها
ظهور و سقوط سلطنت پهلوی - جلد 2
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 67 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 67 رای
ظهور و سقوط سلطنت پهلوی (جلد اول):
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=40323

ظهور و سقوط سلطنت پهلوی عنوان کتابی است دو جلدی که در سال ۱۳۶۹ توسط انتشارات موسسه اطلاعات و موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی منتشر شد. این کتاب تا امرداد سال ۱۳۸۶ به چاپ نوزدهم رسیده و با شمارگان قریب به ۱۶۰ هزار دوره به‌عنوان پرفروشترین کتاب تاریخی ایران شناخته می‌شود. جلد اول شامل خاطرات ارتشبد حسین فردوست، دوست صمیمی محمدرضا شاه پهلوی از دوران کودکی و رئیس دفتر ویژه اطلاعات وی، است که توسط عبدالله شهبازی ویرایش شده است.
جلد دوم، با عنوان «جستارهایی از تاریخ معاصر ایران»، تالیف عبدالله شهبازی است. در این جلد برای اولین بار اسناد اطلاعاتی در تاریخنگاری ایران مورد استفاده قرار گرفت و برخی مقاطع مهم تاریخ معاصر ایران و زندگی گروهی از رجال برجسته دوران پهلوی بازگو شده است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
712
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
hanieh
hanieh
1392/06/25

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی ظهور و سقوط سلطنت پهلوی - جلد 2

تعداد دیدگاه‌ها:
8
[quote='گونتر گراس']ارتشبد حسین فردوست؛ دوست صمیمی‌ای که رضاخان برای پسرش برگزید و او را همراه ولیعهد به سوئیس برای تحصیل در کالج «له‌روزه» فرستاد. فردی که تا آخرین روز حکومت پهلوی صمیمی‌ترین دوست شاه شناخته می‌شد؛ تا جایی که حق داشت با شاه و ملکه بر سر یک میز غذا بخورد، محرمانه‌ترین اسرار محمدرضا در مخفیانه‌ترین ارتباطات او را بداند و در رأس مهم‌ترین ارگان اطلاعاتی رژیم پهلوی، «دفتر ویژه‌ی اطلاعات»، که سازمان اطلاعاتی شخصی شاه محسوب می‌شد، بر کل سیستم سیاسی و اطلاعاتی کشور و حتی بر ساواک، نظارت داشته باشد. فردی که حسنعلی منصور ابلاغ حکم نخست‌وزیری‌ای که آمریکا و انگلیس دستورش را صادر کرده بودند، از او مطالبه می‌کند و... ناگاه در ۱۲ آبان ۱۳۶۲ پس از پنج سال زندگی مخفیانه، شناسایی و بازداشت می‌شود. بعد از عبور از سؤالاتی همچون اینکه چرا او ایران را ترک نکرد؟ آیا در تدارک کودتا بود؟ و... هیچ‌کس تردیدی نداشت چنین فردی خاطرات مهمی با خود دارد. درک این اهمیت سبب شد این خاطرات تا اردیبهشت ۱۳۶۶ که بر اثر سکته زندگی‌اش پایان یافت، به‌مرور ضبط و چندی بعد، تدوین و منتشر شود.[/quote]
دلیلی برای باور به این داستانها ...
متاسفانه این کتاب تاکنون مورد ارزیابی و نقد جدی قرار نگرفته و بیشتر به حاشیه های ن پرداخته شده از جمله اینکه فردوست ان را در اسارت نوشته یا ویراست آن را یک توده ای سابق یعنی شهبازی انجام داده و چه بسا مطالبی را کم و زیاد کرده باشد. و به این خاطر متاسفانه کمتر بعنوان کتاب مرجع تاریخی در مورد روابط دربار پهلوی قرار میگیرد درحالیکه در مقایسه با کتابهای دیگر وخاطرات کارگزاران پهلوی دوم بیشتر به ارزش کتابپی میبریم.
با صعود محمد رضا شاه به سلطنت، فردوست همچنان در کنار او بود و این رابطه چنان بود که شاه در تاب ماموریت برای وطنم تنها کسی را که به عنوان دوست خود معرفی کرد فردوست بود : در آن موقع دوست صمیمی من پسری بود به نام حسین فردوست که پدرش ستوان ارتش بود. حسین در دوران تحصیل در سوئیس هم با من همدرس بود و بعد هم با درجه سرهنگی سمت استادی دانشکده افسری را عهده داری می کرد و فعلا در گارد شاهنشاهی مشغول به انجام وظیفه است. در دوران سلطنت محمد رضا شاه پهلوی، فردوست نه فقط صمیمی ترین دوست او بود، تا بدان حد که تنها فردی بود که با «شاه» و «ملکه» بر سر یک میز غذا می خورد، بلکه محرم اسرار محمدرضا و رابط او در مخفیانه ترین ارتباطات نیز بود. بالا تر از این ، حسین فردوئست به عنوان «چشم» و «گوش» محمد رضا شاه پهلوی عمل می کرد. فردوست در راس مهم ترین ارگان اطلاعاتی رژیم پهلوی، «دفتر ویژه اطلاعات» بر کل سیستم سیاسی و اطلاعاتی کشور و حتی بر «ساواک» نظارت داشت و رابطه شخصی «شاه» را با مهم ترین ارگان های اطلاعاتی هم سنگ برقرار می ساخت.
کتاب از دوره‌ی کودکی محمدرضا تا روزهای آخر حکومت پهلوی را با جزئیات جذاب و روان بیان کرده و ویرایش آن نیز فاقد هرگونه جهت‌گیری سیاسی است و اغلب توضیحات و معرفی شخصیت‌هایی که از آن‌ها نام برده شده (همچون تیمورتاش، فروغی، هویدا، شریف امامی و...) براساس اسناد به‌صورت مستقل در جلد دوم ارائه شده است که نقش مکمل خاطرات را دارد
فردوست در میان نسل اول و دوم انقلاب آن‌قدر معروف بود که پس از چاپ کتاب خاطراتش، برای خرید آن صف بسته شود و با ۳۱ بار تجدید چاپ و در حدود دویست هزار نسخه، در فهرست کتاب‌های پُرشمارگان قرار بگیرد.
این مقدمه اهمیت کتاب «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» را، که به خاطرات فردوست مشهور است، برای کسانی که سنشان اقتضای شناخت وی را ندارد، کافی است. اما بد نیست این را هم اضافه کنیم که اگرچه شاه به دلیل ویژگی‌های کیش شخصیتش، در بیان خاطرات حتی از دوستان بسیار صمیمی‌اش (که در تصمیماتش مؤثر بوده‌اند) همچون ارنست پرون هم نامی نبرده است، اما فردوست از این قاعده استثناست و وی چنین معرفی شده است: «دوست صمیمی من پسری بود به نام حسین فردوست که پدرش ستوان ارتش بود. حسین در دوران تحصیل در سوئیس با من همدرس بود و بعد هم با درجه‌ی سرهنگی سمت استادی دانشکده‌ی افسری را عهده‌داری می‌کند و فعلاً در گارد شاهنشاهی مشغول انجام وظیفه است.»
ارتشبد حسین فردوست؛ دوست صمیمی‌ای که رضاخان برای پسرش برگزید و او را همراه ولیعهد به سوئیس برای تحصیل در کالج «له‌روزه» فرستاد. فردی که تا آخرین روز حکومت پهلوی صمیمی‌ترین دوست شاه شناخته می‌شد؛ تا جایی که حق داشت با شاه و ملکه بر سر یک میز غذا بخورد، محرمانه‌ترین اسرار محمدرضا در مخفیانه‌ترین ارتباطات او را بداند و در رأس مهم‌ترین ارگان اطلاعاتی رژیم پهلوی، «دفتر ویژه‌ی اطلاعات»، که سازمان اطلاعاتی شخصی شاه محسوب می‌شد، بر کل سیستم سیاسی و اطلاعاتی کشور و حتی بر ساواک، نظارت داشته باشد. فردی که حسنعلی منصور ابلاغ حکم نخست‌وزیری‌ای که آمریکا و انگلیس دستورش را صادر کرده بودند، از او مطالبه می‌کند و... ناگاه در ۱۲ آبان ۱۳۶۲ پس از پنج سال زندگی مخفیانه، شناسایی و بازداشت می‌شود. بعد از عبور از سؤالاتی همچون اینکه چرا او ایران را ترک نکرد؟ آیا در تدارک کودتا بود؟ و... هیچ‌کس تردیدی نداشت چنین فردی خاطرات مهمی با خود دارد. درک این اهمیت سبب شد این خاطرات تا اردیبهشت ۱۳۶۶ که بر اثر سکته زندگی‌اش پایان یافت، به‌مرور ضبط و چندی بعد، تدوین و منتشر شود.
ظهور و سقوط سلطنت پهلوی - جلد 2
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک