التفهیم
نویسنده:
ابوریحان بیرونی
مصحح:
جلال الدین همایی
امتیاز دهید
التَّفهیم (التَّفهیم لِأَوائلِ صناعة التَّنجیم ) کتابی به زبان فارسی است که ابوریحان بیرونی در آغاز سده پنجم نوشته و هفتاد سال پس از مرگش، محمدبن جورابی آماده و پاکنویس کردهاست.
التفهیم، نخستین کتاب فارسی است که در مورد ستارهشناسی و هندسه و حساب نوشته شده و از آنجا که نویسندهی آن یکی از دانشوران سرشناس است، اهمیت بسیار دارد.
با 135 صفحه شرح حال ابوریحان بیرونی به قلم استاد جلال الدین همایی
بیشتر
التفهیم، نخستین کتاب فارسی است که در مورد ستارهشناسی و هندسه و حساب نوشته شده و از آنجا که نویسندهی آن یکی از دانشوران سرشناس است، اهمیت بسیار دارد.
با 135 صفحه شرح حال ابوریحان بیرونی به قلم استاد جلال الدین همایی
آپلود شده توسط:
kalltun
1392/06/25
دیدگاههای کتاب الکترونیکی التفهیم
گویی من رسالتی دارم که هر جا اشاره ای به زبان فارسی شده است اثبات کنم این زبان بد است و ناتوان است . آنکس که اندکی تاریخ مطالعه کرده باشد میداند که فارسی به کسی تحمیل نشده است و نمیتوانسته تحمیل بشود ( چگونه کسی به محمود غزنوی و شاه عباس و باقی صفویان و قاجار و غیره در این هزار سال حکومت ایلات میتوانسته چیزی تحمیل نماید؟ )
و البته محدود به مرزهای سیاسی ایران امروز نبوده است و به عنوان زبان ارتباطی یا lingua franca استفاده میشده است. اینکه یک زبان چگونه و چرا به یک زبان ارتباطی تبدیل می شود مورد بحث و نظر زبانشناسان است . ولی به هر روی این گستردگی در حدی بوده است که ابن بطوطه شعر حضرت سعدی را در چین از زبان مغنیان چینی شنیده است یا زبان دیوانی در هندوستان فارسی بوده است و همچنین زبان اشراف عثمانی شامل لغات فارسی و عربی با گرامر ترکی بوده است .
حال اینکه کسانی بخواهند به زبان مادری خود بخوانند و بنویسند صدالبته صحیح است و حق ایشان است ولی نیازی به داستان سرایی و تاریخ سازی و آشفته گویی نیست .
این نقل قول های ناقص هم راهکاری شده است برای پان پارسها،جناب در مقابل این آیه چندین تفسیر وجود دارد که بیشتر آنها معتقدند زرتشت و زرتشتیان اهل کتاب نیستند در زیر همان کتاب نوشتم دوست بسیار محترم و دانا جناب Khwanirath آمدند و گفتند تفسیر های جدید در برخی جاها بر تفسیر قدیم ارجح است و در برخی جاها تفسیر قدیم بر جدید ارجح است و در این زمینه حق با تفسیر جدید است من به آقای Khwanirath عرض کردم که مطالعات دینی چندانی ندارم و به همین جهت در مورد تفسیر ها نمی توانم با شما بحث کنم که کدام تفسیر صحیح است و کدام تفسیر صحیح نیست به هر روی چه تفسیری که می گویید زرتشت اهل کتاب بود و چه تفسیری که می گوید اهل کتاب نبود فرقی ندارد چون موضوع من اصلا زرتشت نیست بلکه وجود یک چنین اراجیفی در کتاب زرتشتیان است و چنین اعمالی در بین عاریاییان بوده.
در مورد نوروز در کدام یک از کشور هایی که نوشتم نوروز جشن گرفته نمی شود؟ آن دوست عزیز که من اینها را به او نوشتم گفته بودند در گرجستان و ترکمنستان نوروز وجود ندارد در حالی در هر دو نوروز هم جشن گرفته می شود هم روز رسمی است.
در مورد پرفسور آرتور کریستین سن عرض کردم ایشان بیشتر از 300 نوشته و مقاله علمی دارد که در اینترنت من لیستش را سرچ کردم تا نشان دهم که چنین چیزی هست 50 تا از آثارش را درست و حسابی لیست نکرده بودند با این حال اگر پیدا کنم حتما آپلود هم خواهم کرد.
و اما در منابعی که ارائه دادم همگی به جز نوشته کریستین در دسترس است و برخی ها حتی در کتابناک موجود است.
نژادپرستی مختص پان پارسها است نه من و تمام تلاش من برای از بین بردن نژادپرستی شوونیستی پان پارس است نژادپرستی چیزی است که همیشه با آن مخالف بودم و هستم و شدید ترین نفرت را از آن دارم.
شما سخنانی می گویید ولی وقتی جواب هایی می گیرید که دارای استدلال محکم هستند فرافکنی میکنید، و خود را آدم منطقی معرفی میکنید؟
نمونه هایش:
الف) برای کتاب تعالیم زرتشت اول نوشتید که "یکی از آموزه های زرتشت و افتخارات عاریاییان رابطه جنسی با پدر ومادر و خواهر و برادر بود." و اداعا کردید که زرتشت جزء پیامبران توحیدی نبوده است. پس از اینکه جناب Khwanirath در جواب شما نوشت که: 1- مطالبی که می آورید از "گات" ها نیست و بنابراین گفته زرتشت نیست (که خودتان هم جستجو کرده اید و میدانید که نیست). و 2- طبق آیه " إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالصَّابِئِینَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا إِنَّ اللَّهَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ " -17 الحج مجوس هم در کنار یهودی و صابئی و نصرانی جزء ادیان توحیدی در قرآن نام برده شده است پاسخ دادید که: "گرامی توجه بفرمایید یا اینها را زرتشت اضافه کند یا عاریاییان تفاوتی نمی کند" . چگونه تفاوتی نمی کند؟ اگر کسی چیزی به گفته های پیامبر(ص) اضافه کند و تبلیغ کند آن هم جزء اسلام است و تفاوتی نمی کند؟
ب) برای کتاب زنان در ایران کهن جناب هیرکان به نوروز به عنوان یک اشتراک فرهنگی آشاره کردند شما از ویکیپدیا مطلبی تایید نشده آوردید: "نوروز در برخی دیگر از کشورها یعنی تاجیکستان، روسیه، قرقیزستان، قزاقستان، سوریه، کردستان، گرجستان، جمهوری آذربایجان، آلبانی، چین، ترکیه، ترکمنستان، هند، پاکستان و ازبکستان،ایران،افغانستان تعطیل رسمی است و مردمان آن جشن عید را برپا میکنند."
ج) برای کتاب تاریخ ایران باستان مطلبی را به نام پرفسور آرتور کریستین سن جعل کردید که:" از سنت های رایج در ایران باستان به خصوص دربار پادشاهان روابط جنسی بی قید وبند است اوج این روابط در عصر کوروش قرار داشت رکسنا و ماندانا دختران کوروش با برادر خود کمبوجیه ازدواج نمودند مردم که دین خود را از ملوک می گرفتند با دیدن این روند به سوی روابط جنسی بی حد و حصر گرایش پیدا کردند و سکس مقعدی رواج پیدا کرد به نظر می رسد نخستین خواستگاه سکس مقعدی در میان بشریت از سیستم پادشاهی هخامنشی نشات گرفته باشد." و پس از آن که به وسیله جناب kaydan مورد سوال قرارگرفتید که نام کتاب را بیاورید به دروغ نوشتید: "کتاب تاریخ اجتماعی ایران باستان" و پس از اینکه جناب amu_reza اشاره کردند که چنین کتابی وجود ندارد و باز هم مورد پرسش قرار گرفتید گفتید که این را در یکی از مقاله های کریستین سن خواندید و مقالاتشان متعدد است و به خاطر ندارید. (دروغ در جایی که ثبت می شود)
اینها چند نمونه!
البته افراطی که در ستایش ایران باستان توسط رژیم پهلوی و مزدبگیرانش برای مشروعیت بخشیدن به حکومت سلطنتی صورت گرفت اشتباه است و موضع گیری های آل احمد و شریعتی هم واکنش هایی به همین کلاه پهلوی بود که می خواستند سر ملت بگذارند، در ایران باستان ایراداتی بوده در ایران کنونی هم ایراداتی هست. خوشبختانه نیکی هایمان از بدی هایمان بیشتر یوده و هست. حال شما آن ایراد ها را در همه جا کپی کنید تا خسته شوید. برای من یک شخص لجباز دروغگو که از سر جهل نژاد پرست هم هست ارزش همکلام شدن ندارد اما یاوه گویی هایتان موجب ملال است. حرف از حقیقت هم میزنید!
حکایتی دیگر از سعدی:
ناخوش آوازی به بانگ بلند قرآن همیخواند
صاحب دلی برو بگذشت گفت: ترا مشاهره چندست؟
گفت" هیچ.
گفت: پس این زحمت خود چندین چرا همیدهی؟
گفت: از بهر خدای میخوانم.
گفت: از بهر خدای مخوان.
گر تو قرآن بدین نمط خوانی // ببری رونق مسلمانی
همان که جانت در می آید نام حقیقی ترکان را بگویی خود بیان گر اندیشه های دیگر ستیزانه و مسمومت هست، آذری دیگر چیست؟ آذری جد و آباد و پدر و مادرت است ما ترک هستیم،آنوقت به کرمانی ها باید بگوییم کرمی،تهرانی ها بگوییم تهی،به اصفهانی ها بگوییم اصفی ناراحت نمی شوند؟ کم توهین کن،کم فحاشی کن تهی پان فارس. هر چه هست از فتنه دیگر ستیزی و عقاید فاشیستی پان فارس ها است. از زمان ظهور فاشیسم فارس و پان فارس (از زمان پهلوی) با دیگری ستیزیشان و عقاید فاشیستی تان دیگر ملل را به تنگ آوره اید کمر به نابودی دیگر ملل می بندید و گمان می کنید بی پاسخ خواهید ماند؟
جنایات فاشیست فارس و پان فارس اگر زبان ملی و هویت ملی ترکان و عربان و ... برای شما خطر است باور داشته باشید هیچگاه روی امنیت را نخواهید دید تا دیگر ستیزی پان فارس هست دیگر ملل امنیت ندارند و در نتیجه پان فارس هم امنیت نخواهد داشت.
من می خواهم طالبان حقیقت بدانند پان فارس ایران را به چه روزی خواهد انداخت،پان فارس خود فتنه است که باید خوابانده شود.
نوشته های من نقل قولی از ابوریحان بیرونی در باره زبان فارسی،علی شریعتی،جلال آل احمد و نقل قول از اوستا بود حالا شما دوست دارید چیزهایی بخوانید که دوست دارید و نمی خواهید حقیقت را با تلخ و شیرینی اش بپذیرید نوشته هایم را نخوانید، هر چه فحاشان پان فارس امثال نیکدوست چند اکانتی فحاشی کنند نه تنها مانع گفتن من از حقایق و روشن کردن مردمان حقیقت جو نخواهد شد بلکه من را در مبارزه با شوونیسم فارس و جهالت و اندیشه های دیگر ستیزانه پان فارسها مصمم تر خواهد کرد.
نوشته های من برای مردمان حقیقت جو است.
هیچ کتاب به نوعی مرتبط با فرهنگ، تاریخ و زبان ایران نیست که شما برایش دیدگاهی مغرضانه درج نکرده باشید.
اگر رویه شما این است که عیب ها را بجویید و با این کار خشنود می شوید و نشانه های افتخار مثل این کتاب شما را ناخشنود می کند، عیبی بر شما نمی توان گرفت.
اتفاقا بسیار هم خوب است که حیف زیبایی های این فرهنگ برای چشمان شما.
چنانکه سعدی در گلستان می گوید:
...
دیده دشمنان جز بر بدی نمیآید.
گفت: دشمن آن به که نیکی نبیند.
"نور گیتی فروز چشمه هور // زشت باشد به چشم موشک کور"
نشان دهند، زیرا تمایزی بین خود و آنان احساس نمی کنند و به خوبی می دانند همه ایرانی الاصل و همه از یک نژادند، گویشـها و لهجه های متفاوت همه جا وجود دارد، دو همسـایه در هر محلّه ای با گویش های
مشـترک و مادری لهجه های مختلف دارند ولی همدیگر را خوب می فهمنـد، اگر ایرانیـان با همـه ی گویش های داخلی اعم از فارسی و آذری و لری و گیـلکی و غیـرذالک، که همه فرهنگ مشـترک دارند، عظمت و
افتخارات گدشتگان خود را می ستایند، مفهوم آن شوینیسم یا میهن پرستی ی افراطی نیست، وطن دوستی و حفظ اتّحاد و همبستگی یک وظیفه ی ملّی است، وجود زبان مشترک ملّی ی فارسی بین آحاد ملّت
ایران یک ضرورت مهم برای همزیستی ی سالم و مراودات روزمـرّه ی خانوادگی و تجاری و فرهنگی اسـت که همه ی ایرانیان عضـو یک خانواده با سلایق گوناگون می باشـند، آقای " دبیر زاده " روز قبـل زیر این کتاب
مطلبی در مورد شیوائی ی زبان فارسی کتاب التّفهیم نوشته بود که متٱسفانه برداشته شده، این بزرگوار که به قول خودش فارسی زیاد نمی داند و نمی دانم در کدام کشـور زندگی می کند نوشتار فارسی ی این
کتاب را چنان سـتوده بود که انگار متخصّص ادبیات فارسی است درحالیکه امکان ندارد با وضعیت سـنجش افکارش، قادر باشـد یک صفحـه از این کتاب را از رو بخواند و مفهوم آن را سـاده و روان بازگـو کند، تا چند روز
گذشته هم نژاد پرستی را تقبیح می کرد ولی اکنون بیکاری به او روی آورده و با یک غیر ایرانی ی مغول پرست که خود را "اورویروس" نام نهاده و واقعاً به معنای جامع کلمه ویروس است،نشسته و با دو روئی، تبادل
نظر های بی ارزش می کند، هرگز قصد بی احترامی به ایشان را ندارم چون بالاخره دیدگاه های مثبت نیز زیاد داشته است، همان قدر و به همان اندازه که خوب می داند با یک نفر دشـمن ملّت ایران گفت و گو می
کند، ارزش وجودی ی خود را پائین می آورد، همه ی تٱکیدات پلیدِ ویروس مکار این است مردمان غیور آدری فارسی را کنار بگذارند و در مدارس و دبیرستانها و دانشگاهها گویش آذری رایج شود و آذری را نیز فینگلیش
بنویسند، تا همان بلائی که بر سـرِ مردمان همه غیر ترکِ ترکیـه آمده و همان بلائی که بر سرِ مردمان ایرانی در کشور های جدا شـده از ایران یعنی متصرّفات روسـیه تزاری آمده بر سـر مردمان آذر بایجـان و همه ی
مردمانی که گویش آذری علاوه بر فارسی متداول است نازل شود و آن بدان معنا است که فرهنگ خود را به فراموشی بسپارند و کشور آرام آرام آماده تجزیه شود و آن شود که سیاست گزاران آمریکا برای فروپاشی
ایران در نظر گرفته اند، یعنی ایران به شـش کشور تقسیم شـود تا قدرت نظامی آنان بسـیار محدود گردد آمریکا بتواند به راحتی دو باره جای پای خود را در خاور میـانه محکم کند و مثل گذشـته منابع ملّی و گرانقدر
اقتصادی آنان را به غـارت برد، همه ی دعوایش با روسـیه در حال حاضر نیز برای این است که چرا ایران و روسـیه اجازه نمی دهند سوریه و یمن و عراق تجـزیه شوند تا آمریکا بتواند اسـتیلای کامل خود را در منطقـه
تثبیت کند، به هموطنان آذربایجانیم که خود ریشه در وجود آنان دارم و به همه ی آحاد کشورم ایران باشکوه هشدار می دهم چنانچه دشمنان به مقاصد پلیدشان نائل شوند، نابودی ی همه اقشار ملّت حتمی است
و آمریکا و نه هیچ کشوری دیگر بخصوص اروپائیان، طرفدار مردم نیستند و دنبال منافع خود و غارت و تقسیم سرزمین ما بین خود هستند، وظیفه ما آمادگی ی کامل برای دفاع و حفظ تمامیت ارضی ی کشور است.
و اما فارسی، زبان مشترک قراردای و طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است و نه بیشتر.
جناب دبیرزاده اصلی ترین عاملان اختلاف شوونیسم فارس و دیگر ستیزی آنهاست اگر واقعا زبان ترک برای شما خطر است،اگر افسانه های ملی ترک برای شما خطر است،اگر فرهنگ ترک برای شما خطر است،اگر اسطوره های ملی ترک برای شما خطر است،اگر اینکه ملت ترک بداند منابع و اقتصاد آذربایجان چه می شود برای شما خطر است این یعنی یکی نیستیم،شوونیسم فارس با دیگران سر جنگ دارد دبیرزاده گرامی ما منافع ملی خود را قربانی منافع ملی شوونیسم فارس نخواهیم کرد.
رهبر انقلاب هم جمله معروفی دارند که عامل وحدت ایران زبان فارسی نیست،دین اسلام است.
پاراگراف آخر نوشته پایینی من رو بار دیگر بخوانید.
مردم آذبایجان دارند به زبان مادریشان حرف میزنند و کسی مانع آنها نیست ، ببینید اگر شما زبان ترکی را دوست دارید هیچ عیبی ندارد ، اما اگر شما براستی دوستدار آذربایجان باشید ، بدانید که قومگرایی به زیان همه و به ویرانی اقتصادی و فرهنگی آذربایجان خواهد انجامید ، همچنانکه مشکل دریاچه ارومیه و دیگر مشکلات انسانی اقتصادی تنها با ترکی و یا فارسی حرف زدن و بحثهای تاریخی حل نمیشود و تنها آنرا به کنار میزند، باید برای برنامه های سازنده علمی و صنعتی وقت گذاشت ، نه سیاهنمایی دیگران.