بوسه تقدیر
نویسنده:
فریده شجاعی
امتیاز دهید
با صدای مهماندار هواپیما از عالمی که در ان غرق بودم بیرون امدم . مهماندار اعلام کرد که هواپیما هم اینک در فرودگاه بین المللی مهر اباد به زمین نشسته است . من که تشنه دیدن خاک وطنم بودم چشمانم را گشودم و بوی شهر را با تمام وجود استنشاق کردم ....
بیشتر
دیدگاههای کتاب الکترونیکی بوسه تقدیر
چه رمانیه که فقط نصف ان توصیف لباس ها و قیافه هاست:stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid::stupid:
بود.8-)