رسته‌ها

هنگامه های افسونگر : جُستارها و شراره های اندیشه

هنگامه های افسونگر : جُستارها و شراره های اندیشه
امتیاز دهید
5 / 3.8
با 4 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.8
با 4 رای
.
برگرفته از متن کتاب:

[ ........ اصالت فرهنگ. در این باره باید بگویم که من « فرهنگ » را پدیده ای « آکبند » نمی دانم بدانسان که جامعه شناسان در تعاریف خود، عبارتبندی می کنند و می کوشند که با برشماریدن برخی از خصوصیّات و جلوه های عام به چگونی ی وجود آن در جوامع مختلف برچسب آکادمیکی بزنند. برای من، « فرهنگ » بیش از هر چیزی و مقدّم تر از هر نوع تعریف کلاسیک و آکادمیکی اش، پدیده ایست « برگذرنده از مرزها برای ایجاد آتمسفری فرا گیرنده و گشوده دامن ». به این معنا که « فرهنگ »، پروسه ای پویا می باشد و به چیزی میخکوب نمی شود. خواه آن چیز مذهب و دین باشد. خواه زبان باشد. خواه نژاد باشد. خواه تمدّن باشد. خواه چیزهایی دیگر در همین مایه ها باشند. فرهنگ، دامنه و خاک مستعد و زهدان آفریننده ای است که پیوسته از چیزهای پنهان و آشکار و گمشده و پرت و نامعلوم و مجهول به آبستنی انگیخته می شود و دیگر سانیها و افقهایی دیگر را فرا راه آدمیان می آفریند.
بسیاری از جلوه هایی که اتیکت فرهنگی دارند، بر خلاف کژ برداشتهای رایج و جا افتاده در اذهان ماسیده، هرگز نمی توانند متعیّن کننده ی فرهنگ باشند؛ بلکه در حقیقت از برآیندهای فرهنگ هستند. مثل « تمدّن و مذهب و دین و نظریّه های مختلف آلامدی و تزهای آکادمیکی و ایدئولوژیها و مرام و مسلکها و نحله ها و غیره و ذالک ». ما چیزی به نام « فرهنگ مذهبی / دینی یا فرهنگ اسلامی!؟ » نداریم. کسانی که چنین ترکیبی را به کار ببرند، پیداست که نه « فرهنگ » را می شناسند، نه مذهب و دین را. مذاهب و ادیان و نگرشهای عقیدتی و جهانها نگریها از « برآیندهای فرهنگ یک ملّت در معنای باهمستانی و متنوّع آن » می باشند؛ نه بر عکس.
فرهنگ می تواند تمدّنها بزاید، ولی تمدّن، هیچگاه نمی تواند فرهنگ بزاید. به همین دلیل، کسانی که بحث از « فرهنگ دینی / مذهبی / اسلامی !؟ »می کنند یا حتّا به این توهّم خانمانسور دچار هستند که با حمله های مضحک به فرهنگ یک ملّت با بهانه ها و ترکیبهای به غایت ابلهانه ای مثل « مبتلا بودن به دینخویی!؟ » می توانند مثلا ناهنجاریهای حادث شده بر فرهنگ را سنجشگری و برطرف کنند، چنین ذهنیّتهایی، بسیار سطحی و ناپخته در اندیشیدن هستند؛ زیرا در باره ی چند و چون ریشه های در همتنیده ی روح باهمستان انسانها نمی اندیشند و چشم و فهم و شعوری ظریف برای تدقیق شدن و ژرفنگری و تمایز بینی نیز ندارند.
هیچ چیزی نمی تواند برای همیشه و ابد، فرهنگ را متعیّن کند. فرهنگ، در هم شکننده ی تمام چارچوبهای اسارت کننده می باشد. این روزها فاجعه ی لغت پرانی و لغت تراشیهای مکانیکی و ترکیبهای بی مغز و مایه در ایران به حدّی شدّت گرفته است که از « فرهنگ دروغ!؟ و فرهنگ ریا!؟ و فرهنگ بازاری!؟ و فرهنگ شکم پرستی !؟ و غیره و ذالک » نیز سخن می گویند. بسیاری از اینگونه مشق نویسان نمی فهمند که چنین ترکیباتی با « فرهنگ »، هیچگونه سنخیّتی ندارند؛ زیرا فرهنگ، کاتالیزاتور « بهمنشی و بهزیستی و بهرفتاری و بهگویی و بهآفرینی » می باشد؛ نه بر عکس. گرد و غبارهای چسبیده و نشسته بر دریای فرهنگ را نمی توان « فرهنگ » نامید. کدام انسان با شعور و فرهیخته و فهمیده ای را می شناسید که بپذیرد، جلد کتاب، همان متن کتاب می باشد!. ]
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
169
آپلود شده توسط:
Kamalpour
Kamalpour
1392/06/21

کتاب‌های مرتبط

درآمدی بر عرفان تطبیقی
درآمدی بر عرفان تطبیقی
4.4 امتیاز
از 22 رای
مشکاه الانوار
مشکاه الانوار
4.5 امتیاز
از 98 رای
مقالات فلسفی
مقالات فلسفی
4.4 امتیاز
از 42 رای
رسائل ابن سینا
رسائل ابن سینا
4.6 امتیاز
از 88 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی هنگامه های افسونگر : جُستارها و شراره های اندیشه

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
هنگامه های افسونگر : جُستارها و شراره های اندیشه
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک