مونولوگ صیغه! دیالوگ همآغوشی!
نویسنده:
محسن قهاری
امتیاز دهید
.
آیا صیغه موضوعی اخلاقی است؟ همآغوشی بدون اعتقاد دینی و با رضایت طرفین چطور؟ نقش اخلاق در روابط اجتماعی و جنسی چیست؟ آیا با هر دیدی و بدون گفتگو میشود قضاوت کرد؟ تقابل قضاوت و اخلاق در چیست؟ داستانی که خواهید خواند پر از تناقض است...
این نوشته خاکستری را با خجالت نوشتم . شرم از همه کسانی که میروند و پاکت میگیرند و من فقط بغض میکنم و مینویسم ....
همچنین این اثر بدون هیچ جانبداری از دو گروه مذهبی و غیر مذهبی نوشته شد. چرا که از دید هر گروه طرف مقابل متــــهم است. متهمی که دچـــار انحـــراف میشود: طرفی از دین! و سمت دیگر از اخلاق انسانی! و هر کدام نمیتوانند بدون دیدگاه مستقل از خود دفاع کنند.
... و این خواننده است که در هرمنوتیک دارای هر نقد و نظری میتواند باشد... چراکه این داستان بعد از انتشار دیگر از آن من نیست...
طرح جلد : محسن قهاری
اجرا : بهزاد دزفولی – سحر افتخار زاده
بیشتر
آیا صیغه موضوعی اخلاقی است؟ همآغوشی بدون اعتقاد دینی و با رضایت طرفین چطور؟ نقش اخلاق در روابط اجتماعی و جنسی چیست؟ آیا با هر دیدی و بدون گفتگو میشود قضاوت کرد؟ تقابل قضاوت و اخلاق در چیست؟ داستانی که خواهید خواند پر از تناقض است...
این نوشته خاکستری را با خجالت نوشتم . شرم از همه کسانی که میروند و پاکت میگیرند و من فقط بغض میکنم و مینویسم ....
همچنین این اثر بدون هیچ جانبداری از دو گروه مذهبی و غیر مذهبی نوشته شد. چرا که از دید هر گروه طرف مقابل متــــهم است. متهمی که دچـــار انحـــراف میشود: طرفی از دین! و سمت دیگر از اخلاق انسانی! و هر کدام نمیتوانند بدون دیدگاه مستقل از خود دفاع کنند.
... و این خواننده است که در هرمنوتیک دارای هر نقد و نظری میتواند باشد... چراکه این داستان بعد از انتشار دیگر از آن من نیست...
طرح جلد : محسن قهاری
اجرا : بهزاد دزفولی – سحر افتخار زاده
آپلود شده توسط:
mohsen ghahari
1392/06/01
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مونولوگ صیغه! دیالوگ همآغوشی!
رضای خدا باشه اینه ک یه خانم نیازمند رو حمایت کنند و هدف رضایت غرایض تموم ناشدنی خودشون نباشه ».
دوست عزیز ؛ همانطور که قبلا عرض کردم؛ یکی از مفاهیم اساسی صیغه گشایش راهی برای حمایت از زنان بی پناهِ بی یاور و بی همسر و کمک به رفع نیاز مالی آنان
است، اینکه چگونه از آ ن سوء استفاده می شود، و به قول شما « اگه کسی میخواد زنی رو صیغه کنه چرا دنبال یه خانم بی سرپرست و کسی ک نیاز داره نمیره و یه ترگل
ورگلشو صیغه میکنه؟؟ » امر غیر اخلاقی است، مضافاً براین که هرکسی حق انتخاب دارد و اصل رضایت طرفین است و ربطی هم به درستی ی موضوع صیغه ندارد، صیغه یک
امر شرعی و قراردادی بین دو زن و مرد مسلمان و مقید به انجام احکام الهی است که به یکدیگر اعتماد می کنند و به عقد شرعی و موقت و یا دائمِ یکدیکر در می آیند و از این
روی فرزند و یا فرزندان آنان نیز مشروع و قانونی هستند و دغدغه ای هم بعد از صیغه برای باردار شدن و یا نشدنشان وجود نخواهد داشت و قانون ٪100 از آنان حمایت می
کند، و معمولا این گونه فرزندان در آینده نیز مشکلی به لحاظ سرپرستی و قیمومیت پدر و مادرشان و یا شخص سوم مورد تایید محاکم قضائی نخواهند داشت و در اذهان
عمومی و اجتماعی نیز امری پذیرفته شده و آبرو مندانه است. از توجه شما متشکرم، شادباشید
شاید تند رفتم که شما از من دلگیر شدید...
نهایت بدبختی اینه که کسی حرفت رو نفهمه
دلت بخواد داد بزنی و صدات به جایی نرسه.
صدای من و امثال من سال هاست که تو گلو خفه شده...
اینجام تا حرف میزنی یکی ی چیزی از حرفات بیرون میکشه که واقعا منظورت نبوده
تا حرف میزنی هــــــــــزار نفر ردیـــــــــف میشن که تو نوبت مسخرت کنن و حرفاتو پتک کنن و بکوبن تو سرت...
درد میکشیم اما دم نباید زد...
من درد تورا ز دست اسان ندهم دل برنکنم ز دوست تا جان ندهم
از دوست به یادگار دردی دارم کان درد به صد هزار درمان ندهم
...
این دنیا، زندگی، و حق نفس کشیدن رو همون کسی داده که حق انتخاب رو هم خودش داده...
من فقط یک جزء کوچیک تو این دنیام که دارم یک کوشه واسه خودم دست و پا میزنم تا دنیارو تغییر بدم...
من یه دخترم هجده سالم با هزار و یک ایده و ارمان که تو مغزم هیاهو به پا کردن اما چی کار کنم که دستم به هیچ جا نمیرسه؟
هنوز نمیدونم چه طور باید پیاده شون کرد شما کمکم کن شما راهنمایی بده...
فک نمیکردم که کسی پیگیر کارهام باشه و واقعا خوشحال شدم که اینقدر ارزش داشتم که شما ناظر من باشید...
به تلاش های کوچک من این طور نگاه نکنید که من فکر میکنم باید حقی رو از کسی پس بگیرم برای خودم.
تلاش های من امیدوارانه س برای خودم تا شاید بتونم تغییر کوچکی تو این دتیا انگار هرروز تنگ تر میشه به وجود بیارم...
هرچند که علمم خیلی کمه اما یه چیزایی رو بهشون رسیدم که شاید طرف مقابلم تا به حال بهشون فکر نکرده باشه.
من فقط دارم تلاشم رو میکنم همین...
ممنون که میخونید و پیگیر هستید...
دوست عزیز
بسیار خوشنودم از اینکه اینقدر موشکافانه داستان را نقد فرمودید.برابم افتخار است خوانندگانی عمیق جون شما اثرم را مطالعه میکنند و نظر میدهند.نقد داستانی-جامعه شناختی و کمی روانکاوانه شما سطوح دیگر داستان را بیان کرد.هرچند پرداختن به صیغه و ...ایرادی ندارد اما بیان وجوه دیگر داستانی این کتاب لازم بنظر میرسد که شما آن را فرمودید.
بله شخصیتها ناتوانند از تغییر خود و محیطشان اما حس همزیستی خوبی هم دارند که لازمه یک جامعه مدرن است.هر چند قدرت بالادستی در این داستان هنوز تمایل به عقبگرد و بگیر و ببند دارد اما متن جامعه چیز دیگری میخواهد.اینکه همین متن میتواند تغییر بیشتری کند یا خیر ، آینده خبر میدهد.اما فعلا در مصالحه با آنچه برایش رقم خورده روزگار میگذراند...
سپاس از نظرات ارزشمندتان.
:O
نمیدونم منظور شما دوست عزیزمو درست گرفتم یا خستگی اثر منفی زیادی روی شاخکای گیرایی مغزم داشته.
شما میفرمایید اگه دوطرف مایل باشن میتونن رابطه ی جنسی کنترل شده داشته باشن....
چطور میشه اینجور روابط کنترل شده باشه؟؟؟
منظورم اینه ک الان چندتا زن و شوهرو میشناسم ک بقول خودشون بشدت کنترل میکردن ک بچه دار نشن تا اوضاع مالی بهبود پیدا کنه اما یه جوری و از یه جایی کنترل از دستشون خارج شده و نی نی توو راهه...
چ ضمانتی هست ک در اونجور روابط یهویی کنترل از دست دو طرف خارج نشه؟؟اگه خارج شد کی مسئوله؟؟پدر ، مادر و یا من و شما ک این حکمو صادر میکنیم؟؟
حتی یه دونه خطای کنترلی_تاکید میکنم حتی یه دونه خطا_ چ آسیبی میتونه ب یه انسان بزنه؟؟
حتی تصورشم رنج آوره...
اینجوری ب انسانی زندگی میبخشیم ک کسی نمیخوادش و این بدترین آغازه و تو خود حدیث مفصل بخوان و برو تا تهش...
چرا انسان نباید ب اون یه همسر قانع نباشه و با همون کنار نیاد؟؟گیرم انتخابش اشتباه بود،خب ب نظر من جداشدن بهتر از صیغه کردن و اینجور روابطه.
و اما راجع ب کسی ک از لحاظ مالی مشکل داره و نمیتونه از پس هزینه ی یه زندگی بربیاد و برای رفع نیاز صیغه میکنه:
این بخاطر فرهنگ{یا بهتره بگم عقیده ی تحمیل شده}ی نادرستیه ک بر جامعه ی ما حاکمه.
من یه دخترم اما بنظرم هیچی ناراحت کننده تر از این نیست ک سر مهریه ی بالا برای ازدواج من چونه بزنن...یا من یه خواسته ی غیرعقلانی از همسرم داشته باشم ک نتونه برآورده کنه.این خیلی زشته ک مردم ب دختراشون آموزش نمیدن ک شوهر،غول چراغ جادو نیست ک بعد از ازدواج_ نه سه تا_ ک تموم خواسته های تورو برآورده کنه و این زشت تره ک خود دختر خانوم عقلشو بکار نمیندازه و خودش ب این نتیجه نمیرسه.
اگه همه تعدلو حفظ کنن دیگه اصلا مشکلی ایجاد نمیشه و لازم ب صیغه و رابطه و... نیست.
با تشکر از آقای قهاری باید به عرض برسونم که من با نظرات بلوط موافقم و حرف ایشان حرف من نیز میباشد
و یاد گفتار نیک ........پندار نیک..........کردار نیک.........[/quote]
خانم دکتر دادرس گرانمایه
باور دارم میشود از جهات مختلف به این اثر نگاه کرد. و برایم عجیب است که چرا بعضی خوانندگان بیشتر به حواشی داستان میپردازند تا موضوع اصلی آن...
اینکه برخی دوستان فرهیخته چون شما و نویسندگان عزیز نگاه متفاوتی به این داستان دارید برایم مایه مباهات و افتخار است.
و باز برای خوانندگان گرامی تاکید میکنم که هیچ جانبداری از هیچ شخص یا گروهی در این داستان نشده.
سپاس از مهرتان.
شاد باشید.
و یاد گفتار نیک ........پندار نیک..........کردار نیک
...........
و یاد بودا.........زرتشت............و ............
سپاس از جناب قهاری عزیز!!!!
...............
نمی دانم چرا یاد این آیه از انجیل افتادم: و خداوند عشق است
و یاد این آیه از قران: الله نور السماوات........
و یاد خیلی چیزهای دیگر..............
سپاس جناب قهاری عزیز و هنوز می گویم که داستان شما در این سالهای اخیر بهترین داستانی بود که خوانده ام.............