رسته‌ها
تمام ناتمام من...
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 34 رای
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 34 رای
داستان پیش رو حاصل تجربه ای است مشترک در حیطه " داستان نویسی کارگاهی " .
نتیجه همپوشانی فکری دو نویسنده که شوق همنویسی و همکاری، تفکرات ناهمگونشان را حول یک موضوع واحد با هم همراه کرده است.
امید است خواننده نیز - چه خواننده مدرن ، چه خواننده سنتی و رمانتیست - در لحظات این اثر شریک شود و همراه داستان باشد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
20
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
sahareft
sahareft
1392/05/15

کتاب‌های مرتبط

رستگاری در آسمان هشتم
رستگاری در آسمان هشتم
5 امتیاز
از 1 رای
Jonathan Livingston Seagull
Jonathan Livingston Seagull
0 امتیاز
از 0 رای
باشرفها
باشرفها
4.3 امتیاز
از 34 رای
شکست ناپذیر
شکست ناپذیر
4.2 امتیاز
از 55 رای
خون و شرف
خون و شرف
4.5 امتیاز
از 25 رای
دلارام
دلارام
4.4 امتیاز
از 31 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی تمام ناتمام من...

تعداد دیدگاه‌ها:
187
من داستانتون رو خوندم چند تا نظر داشتم
اول اینکه توصیفاتون حرفه ای و قشنگ بود اما خیلی طولانی بودنش با یک ریتم و واژه گزینی ثابت خواننده رو کلافه می کنه
دوم اینکه خواننده رو توی معمای محور داستان گذاشتن خوبه اما نه انقد زیاد که داستان گنگ و بی مفهوم و خسته کننده بشه
من یک عالمه توصیف خوندم بدون اینکه بدونم چی رو دارید توصیف میکنید
کشمکش داستان معلوم نبود چیه
اما سبک خاص و منحصر به فرد plot نویسی یا طرح داستانتون توجه من رو جلب کرد
[quote='کامل غلامی']کتاب رو خوندم ولی خوشم نیومد : (
اصن موضوع خاصی نداشت و واسم گنگ بود [/quote]
جناب غلامی گرامی
به هر حال ممنون که وقت گذاشتید و ممنون که نظرتون رو به راحتی بیان کردید
کتاب رو خوندم ولی خوشم نیومد : (
اصن موضوع خاصی نداشت و واسم گنگ بود
...قاب پنجره را با دو دست میگیرم و در کوچه بالا میآورم.
...
[quote='artemis_ba1392']با احترام خدمت خانم افتخارزاده عزیز و آقای قهاری گرامی
کتاب زیبایتان را هم اینک به پایان رساندم........سپاس و لذت بردم[/quote]
آرتمیس گرامی ممنون که مطالعه فرمودید :)
منتظر نظرات مفیدتون هستم
با احترام خدمت خانم افتخارزاده عزیز و آقای قهاری گرامی
کتاب زیبایتان را هم اینک به پایان رساندم........سپاس و لذت بردم
[quote='king5797']
امروز که میپرم میخواهم از قاب تو باشم به هوای تو باشم
دوستش داشتم[/quote]
:) محمد گرامی
ممنون که وقت گذاشتید و خواندید
خوشحالم دوستش داشتید

امروز که میپرم میخواهم از قاب تو باشم به هوای تو باشم
دوستش داشتم
" میان پنجره و دیدن همیشه فاصله ایست. چرا نگاه نکردم؟
تمام ناتمام من...
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک