شبانههای شیلی
نویسنده:
روبرتو بلانیو
مترجم:
رباب محب
امتیاز دهید
✔️ «شبانههای شیلی» یکی از آثار شناخته شده بلانیو و از نخستین رمانهای اوست که به انگلیسی ترجمه شده و تا کنون بازتابهای متفاوتی را در پی داشته است. داستان این کتاب از زبان پیرمردی بیمار روایت میشود و سخنان راوی درباره فرا رسیدن زمان مرگش آغازگر داستان است. متن کتاب به شیوه جملههای طولانی و تقریبا بدون وقفه در قالب تکگویی راوی نوشته شده و رگههای پررنگی از سیاست را میتوان در داستان یافت.
از متن کتاب:
یک شب خوابِ فرشتهای را دیدم: وارد باری بزرگ و خالی شدم و او را دیدم نشسته در گوشهای با آرنجها روی میز و فنجانی شیر قهوه در مقابلش. به من نگاه کرد و گفت: او عشق زندگی توست. نگاه نافذ و آتشِ چشمانش مرا به آن سوی اتاق پرتاب کرد. فریاد زدم، گارسن، گارسن، بعد چشمهایم را باز کردم و از آن خواب لعنتی نجات یافتم. شبهای بعد خوابِ هیچکس را ندیدم ولی با چشمهای خیس از اشک برخاستم. در این مدت، کلارا و من با هم نامهنگاری داشتیم. نامههای او کوتاه بود.
سلام، چطوری، هوا بارانیه، دوستتِ دارم و خداحافظ.
اوایل، آن نامهها مرا میترساند. فکر کردم این رابطه تمام شده است. با وجود این، بعد که با دقت بیشتر نامهها را بررسی کردم، به این نتیجه رسیدم که نامههای کوتاه او به خاطر پرهیز از اشتباههای دستوری است. کلارا مغرور بود...
بیشتر
از متن کتاب:
یک شب خوابِ فرشتهای را دیدم: وارد باری بزرگ و خالی شدم و او را دیدم نشسته در گوشهای با آرنجها روی میز و فنجانی شیر قهوه در مقابلش. به من نگاه کرد و گفت: او عشق زندگی توست. نگاه نافذ و آتشِ چشمانش مرا به آن سوی اتاق پرتاب کرد. فریاد زدم، گارسن، گارسن، بعد چشمهایم را باز کردم و از آن خواب لعنتی نجات یافتم. شبهای بعد خوابِ هیچکس را ندیدم ولی با چشمهای خیس از اشک برخاستم. در این مدت، کلارا و من با هم نامهنگاری داشتیم. نامههای او کوتاه بود.
سلام، چطوری، هوا بارانیه، دوستتِ دارم و خداحافظ.
اوایل، آن نامهها مرا میترساند. فکر کردم این رابطه تمام شده است. با وجود این، بعد که با دقت بیشتر نامهها را بررسی کردم، به این نتیجه رسیدم که نامههای کوتاه او به خاطر پرهیز از اشتباههای دستوری است. کلارا مغرور بود...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی شبانههای شیلی