آزیتا
نویسنده:
حسینقلی مستعان
امتیاز دهید
معروف به داستانهای م.ح. حمید
از متن کتاب:
دریای خزر، صاف و آرام و فیروزه گون، در حدود رودسر، صخره سربلندی را شبیه تر بیک تپه مرتفع، بدهان کشیده و از سه طرف دورش گردیده است. بر سر و روی این صخره همیشه، در بیشتر ماههای سال، گیاهان خرم و گلهای رنگارنگ روئیده اند، شاخه های درختان معلقش کمتر بی بار و برگ و آشیان برندگان جسورش کمتر بی زمزمه است؛ همه غوطه ور در نشاطند زیرا که همه شادکام و سیرابند؛ صخره رفیع که خود بر آب نشسته است ریشه های کودکان سرسبز بارورش را نیز به آب می رساند. پنداری که این صخره از آغاز آفرینش پا گرفته، از روی زمین خرامان خرامان، با شوق و آرزومندی مانند کودک تازه پائی که رو به آغوش مادرش رود سوی دریا پیش رفته تا توانسته است نیمی پیش از پیکرش را بدست نوازش آن سپارد.
بدنه بیرونی صخره، مانند دیواری مستقیم است که اندکی مایل به جلو، روی آب ایستاده باشد. همیشه مثل اینست که میخواهد فروافتد ولی هنوز ایستاده است. تن سنگینش هیچگاه برهنه نمی ماند. سبزه های خودروی خوش ادا از بالایش بپائین خرامیده و آنها که بی پرواترند چنان پائین آمده اند که گاه خودی به آب می زنند و غالبا گلهای شوخ چشمشان را بر سر آب به شناوری وامی دارند...
بیشتر
از متن کتاب:
دریای خزر، صاف و آرام و فیروزه گون، در حدود رودسر، صخره سربلندی را شبیه تر بیک تپه مرتفع، بدهان کشیده و از سه طرف دورش گردیده است. بر سر و روی این صخره همیشه، در بیشتر ماههای سال، گیاهان خرم و گلهای رنگارنگ روئیده اند، شاخه های درختان معلقش کمتر بی بار و برگ و آشیان برندگان جسورش کمتر بی زمزمه است؛ همه غوطه ور در نشاطند زیرا که همه شادکام و سیرابند؛ صخره رفیع که خود بر آب نشسته است ریشه های کودکان سرسبز بارورش را نیز به آب می رساند. پنداری که این صخره از آغاز آفرینش پا گرفته، از روی زمین خرامان خرامان، با شوق و آرزومندی مانند کودک تازه پائی که رو به آغوش مادرش رود سوی دریا پیش رفته تا توانسته است نیمی پیش از پیکرش را بدست نوازش آن سپارد.
بدنه بیرونی صخره، مانند دیواری مستقیم است که اندکی مایل به جلو، روی آب ایستاده باشد. همیشه مثل اینست که میخواهد فروافتد ولی هنوز ایستاده است. تن سنگینش هیچگاه برهنه نمی ماند. سبزه های خودروی خوش ادا از بالایش بپائین خرامیده و آنها که بی پرواترند چنان پائین آمده اند که گاه خودی به آب می زنند و غالبا گلهای شوخ چشمشان را بر سر آب به شناوری وامی دارند...
آپلود شده توسط:
khar tu khar
1392/09/09
دیدگاههای کتاب الکترونیکی آزیتا
کتاب چشمه آب حیات از آثار استاد حمزه سردادور می باشد[/quote]
بله دوست گرامی، حق باشماست. دارمش ولی بشدت کهنه وفرسوده است وچاره ای جزتایپ نداردکه مراهمتش نیست! سپاس ازتذکربجایتان
کتاب چشمه آب حیات از آثار استاد حمزه سردادور می باشد