رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.
سفر روح
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 58 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 58 رای
.
موضوعات: مرگ - روح گرایی- تناسخ
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
khar tu khar
khar tu khar
1392/06/23

کتاب‌های مرتبط

Alchemy and Alchemists
Alchemy and Alchemists
4.6 امتیاز
از 11 رای
شفابخشی روحی
شفابخشی روحی
4.3 امتیاز
از 17 رای
پرسش های کامل پاسخ های کامل
پرسش های کامل پاسخ های کامل
4.5 امتیاز
از 29 رای
مثلث برمودا
مثلث برمودا
4.6 امتیاز
از 24 رای
2012: Science or Superstition
2012: Science or Superstition
0 امتیاز
از 0 رای
Implosion And The Path of Natural Energy
Implosion And The Path of Natural Energy
0 امتیاز
از 0 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی سفر روح

تعداد دیدگاه‌ها:
28
کتاب بسیار خوبی در زمینه علوم روحی هست و اولین کتابی بود که من تو این زمینه خوندم .کسانی که به کتابهای اینچنینی علاقمندند بهتره کتاب استادان بسیار و زندگی های بسیار و تنها عشق حقیقت دارد رو هم بخونن.
بعد از عمری این کتاب پی دی اف اش اومد بیرون !!!!!!!!!! البته دیر شد چون گرفتم .... سعی کنید کتاب سرنوشت روح که کتاب بعدی این نویسنده یعنی دنباله این کتاب هم هست رو بزارید ♥
کتاب خوبیه کسایی که به کتاب های ماورایی علاقه دارن حتما بخونن ☺ ♥ 8-)
« خودت را تصور کن در حالی که با سلامت کامل جسمی و عقلی متولد شده ای ؛ حال بلافاصله خودت را تصور کن در حالیکه در فضائی خلأ معلق قرار گرفته ای ؛ فضائی که هیچ نوری در آن نیست ، و اصلاَ هیچ چیزی در آن فضا جز تو نیست که توجه تو را جلب کند ، نه میشنوی ، نه می بینی ، و نه حتی دمای آن فضا با دمای بدن تو متفاوت است ، تمام اجزاء و بند بند بدن تو با هم هیچ تماسی ندارند، بگونه ایکه حتی انگشت هایت از یکدیگر باز هستند و اجزای بدنت یکدیگر را حس نمیکنند ؛ تو در این حالت ، حقیقت و وجودی برای خودت میابی ؛ یعنی تو در این حالت ، اصل «بودن» و «هستی» را برای خودت میابی. این یافتن ِ تو دلیل بر اینست که حقیت ِ وجود تو واقعیتی غیر از جسم ِ توست... »
(برهان فضای طلق)ابن سینا
[quote='chairman']ایلیا جان درباره دوربین کرلیان یه سرچ بکنید متوجه میشید .[/quote]
ممنون از راهنمایی تان. این نشان می دهد که هم هاله و هم دستگاه اندازه گیری آن و هم مشاهده شدنش توسط ما، چیزهایی مادی اند و به جهان مادی ما تعلق دارند و من منکر اینها نیستم. فقط خبر نداشتم که توانسته اند آن را ثبت و ضبط کنند. اما این اصلاً به بحث اصلی من مربوط نبود. من میگویم حتی اگر در آینده هم بتوان چیزی در انسانها کشف کرد که روح باوران به آن روح مجرد غیر مادی می گویند آن هم چیزی در دنیای ما و در محدوده ی ماده خواهد بود. اصولاً صحبت از بی زمانی و بی مکانی و به عبارتی صحبت از ماورای زمان و مکان و کشف و تحقیق در باره ی آن نه تنها عملاً و منطقاً از دسترس علم تجربی به دور است بلکه حتی از دسترس عقل انسانی هم به دور است و عقل نمی تواند آن را درک کند و بپذیرد یعنی در واقع صحبت از ماورای زمان و مکان به هر صورتی، همواره شامل عناصری از زمان و مکان خواهد بود پس گفته های ما همواره تناقض آمیز خواهد بود و چون اساسی ترین اصل مورد پذیرش عقل انسان همان اصل عدم تناقض است هر چیزی که از پذیرش آن سر باززند توسط عقل طرد می شود. (این گفته البته اندکی با سخن کانت متفاوت است که می گفت زمان و مکان، قالب های ذهن ما هستند و تا جایی که یادم است ندیده ام کسی آن را گفته باشد، اگر دوستان چیزی راجع به آن جایی دیده اند مرا بی نصیب نگذارند). من می گویم حتی اگر زمان و مکان، قالب های ذهن ما نباشند حداقلش این است که در دنیای خارج از ذهن ما واقعاً وجود دارند. یعنی اصل واقعیت داشتن آن ها را من می پذیرم و مهم نیست که دیدگاه فلسفی و فیزیکی ما در باره ی آنها چیست. مثلاً زمان و مکان در هم تنیده اند یا جدا هستند و ماده در ظرف زمان جاری است یا ماده عبارت است انحنای فضا زمان یا فیزیک کوانتوم تفسیری رضایت بخش از واقعیت خارجی می تواند بکند یا خیر و ... .
ایلیا جان درباره دوربین کرلیان یه سرچ بکنید متوجه میشید .
دوست گرامی، کمی در این زمینه مطالعه داشته ام و تا جایی که این اطلاعات محدود من میگه، توانسته اند.

اگر توانسته اند پس حرفی نیست و فقط من خبر نداشته ام. ضمناً من هم مثل شما موضوع هاله اصلاً برام مهم نیست من در باره ی وجود روح ایراد داشتم که بحث به اینجا کشید.
اما راجع به گفته های Ali40 در فرصت مناسب نظرم را خواهم گفت.
دستگاههای دقیق امروزی که فیزیکدانها بکار میبرند ضعیفترین امواج کیهانی را که از اعماق فضا و از میلیاردها سال نوری می آیند ثبت و ضبط می کنند پس چطور این امواج را نتوانسته اند کشف کنند؟

دوست گرامی، کمی در این زمینه مطالعه داشته ام و تا جایی که این اطلاعات محدود من میگه، توانسته اند.
فکر می کنم با سرچ در نت بتونید به نتایج مفیدی برسید. البته اگه وقت دارید و اگه فکر می کنید که این موضوع ارزش صرف وقت رو داره.
چون من هم فرصت کافی برای اینکه به جای شما سرچ کنم، ندارم و اساسا هاله و ماهیتش موضوعی نیست که در حال حاضر بخوام براش وقت بذارم.
[quote='ایلیا تبریز']نقل قول:بله، از جنس الکترومغناطیس هست گویا. البته فقط مخصوص به موجودات زنده نیست.
دستگاههای دقیق امروزی که فیزیکدانها بکار میبرند ضعیفترین امواج کیهانی را که از اعماق فضا و از میلیاردها سال نوری می آیند ثبت و ضبط می کنند پس چطور این امواج را نتوانسته اند کشف کنند؟ و شما به چه دستگاه دقیقتری مجهز هستید که توانسته اید آنها را کشف کنید؟ احتمالاً در صورت وجود، چیز دیگری است. البته تکانه های الکترومغناطیسی و چیزهای دیگری از این قبییل در انسانها هست که از بحث ما خارج است و من منکر آن نیستم.[/quote]
از قضا عکس ها و مشاهداتی هست.نمیدانم میشه این جا عکس گذاشت یا نه.من سایت آپلود عکس خوب نمیشناسم که اینجا آپلود کنم.ولی فکر میکنم با سرچ تو گوگل بتوانید پیدا کنید.
بله، از جنس الکترومغناطیس هست گویا. البته فقط مخصوص به موجودات زنده نیست.

دستگاههای دقیق امروزی که فیزیکدانها بکار میبرند ضعیفترین امواج کیهانی را که از اعماق فضا و از میلیاردها سال نوری می آیند ثبت و ضبط می کنند پس چطور این امواج را نتوانسته اند کشف کنند؟ و شما به چه دستگاه دقیقتری مجهز هستید که توانسته اید آنها را کشف کنید؟ احتمالاً در صورت وجود، چیز دیگری است. البته تکانه های الکترومغناطیسی و چیزهای دیگری از این قبییل در انسانها هست که از بحث ما خارج است و من منکر آن نیستم.
دوست گرامی ایلیا از تبریز ، اثبات و یا حتی نفی مقوله هایی همچون روح ، خدا ... ( امور مجرد ) در فلسفه دلایل له و علیه بسیاری دارد . از اثبات و نفی روح و مقوله های مرتبط با آن همچون تناسخ که بگذریم ، حتی در نفی یا اثبات خدا هم در فلسفه دلایل له و علیه بسیاری اقامه شده است ( نمونه بارز آن برهان نظم در اثبات و برهان شرور در رد ) . بله ، در اثبات امور مجرد و رابطه آن با جسم به لحاظ استدلال آوری ، انسان دچار تناقض گویی میشود . اما ، آنچه من بدان تکیه کردم تجربه و مشاهده بود نه استدلال له و علیه . به قول مولانا پای استدلال چوبین و شکننده است . در غرب امروزه در باره امور مجرد و جهان دیگر امروزه انچه اهمیت یافته تجربه است نه استدلال له و علیه .مثلا انها با استفاده از تجارب کسانی که مرگ تقریبی داشته اند و مشاهدات عجیب انها از دنیای دیگر به مقوله جهان دیگر و بقای روح پس از مرگ و تجرد روح میپردازند که کتابهای بسیاری در این زمینه و حتی مراکز بسیاری برای گرد آوری تجارب تجربه کنندگان فراهم آورده اند و حتی در مراکز دانشگاهی به صورت اکادمیک این تجارب را تحلیل میکنند . در خصوص تناسخ نیز چنین رویکردی دارند . رویکردی تجربه محور . بله با شما موافقم استدلال له و علیه در این امور چیزی جز تناقض گویی و ملال خاطر نیست و من هم چنین قصدی ندارم . رهگشا در مقولات مجرد همچون روح ، خدا ، جهان دیگر و... تجربه فردی است . و آنچه مهم هم هست هم تجربه بلاواسطه و دست اول است . هر کس انقدر خدا ، روح و ... را قبول دارد که آنرا بلاواسطه تجربه کرده است . و گرنه صرف باور یا عدم باور به این امور ، آن هم با اجبار محیط و مذهب و خانواده و توارث باور ، ارزشی ندارد .
سفر روح
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک