فرهنگ مدرنیته و توهم
نویسنده:
اصغر طاهرزاده
امتیاز دهید
.
توجه به فرهنگ مدرنیته و بررسی خاستگاه آن برای کسانی که سعی دارند در راستای اصلاح خود و احیاء فرهنگ دینی در جامعه گامی بر دارند از جهات مختلف ضروری به نظر میرسد.
1- هرگز نمیتوان بر شالودة عهد غربی، خانة دین را بنا کرد، زیرا در یک زمان رویآوردن به دو مقصد و با دو عهدِ متفاوت امکان ندارد. و لذا برای بازسازی امت اسلامی باید مدرنیته شناخته شود تا این بازسازی، برگشت به اسلام باشد و نه برگشت به فرهنگ غرب ولی با لعاب اسلام، و این مسلم است که اگر خاستگاه فلسفی، اجتماعیِ فرهنگ مدرنیته بهخوبی شناخته نشود، انرژی خیزش عظیم اسلامی پس از مدتی هدر میرود و باز جهان اسلام خود را در تارهای عنکبوتی فرهنگ مدرنیته اسیر مییابد.8
2- ابتدا باید فرهنگ مدرنیته با عهد غیر قدسی آن، به روشی عالمانه و دقیق بررسی شود تا بتوان انفکاکی راکه بین فرهنگ مدرنیته با فرهنگ دینی هست به شکل محققانه نشان داد، زیرا روح فرهنگ مدرنیته هر جریان دینی را کهنه و مربوط به گذشته میداند و مسلم در صورت داشتن عهد قلبی با فرهنگ مدرنیته، هرگز نمیتوان زندگی دینی و تمدن اسلامی را سازماندهی نمود، چون مدرنیته هر فکر و فرهنگی را که نتوانست به رنگ خود در آورد و در خود هضم کند، مطلقاً نفی میکند و اصلاً به عنوان یک فکر و فرهنگ به حساب نمیآورد.
3- در ادامة مباحث؛ روشن خواهد شد که نقد مدرنیته به این معنی نیست که از فردا باید همة لوازم و تکنیک مربوط به آن فرهنگ را کنار گذاشت و خود را بدون هیچ ابزاری در همة صحنههای فعالیت صنعتی و اجتماعی متوقف نمود، بلکه در نقد فرهنگ مدرنیته دقت بر سر انتخابی است که باید برای فرهنگ و تمدن آیندة جهان اسلام انجام دهیم تا سرنوشتی چون سرنوشت غربِ امروز به سراغمان نیاید، غربی که با گذر از آخرین مرحلة حیاتش، در حال تجربة پایان تاریخ سراسر الحادی خود است، به طوری که دیگر حتی مجالی برای پوشاندن خود در زیر لعاب واژههای آزادی و رفاه و تکنولوژی پیشرفته ندارد.
4- مسلّم شرط ظهور وجود مقدس حضرت مهدی(عج) ایجاد آمادگیِ لازم فرهنگی و اعتقادی در فرد و جامعه است؛ حال اگر از یک طرف حجابِ ظهور آن حضرت درست شناخته شود و از طرف دیگر جایگاه تمدن اسلامی به معنی واقعی آن که عبارت است از حاکمیت امامی معصوم در مناسبات انسانی جامعه، درست تبیین گردد، قدمی بلند در نزدیکی به جامعة انسانی و بلوغ تاریخی خود برداشتهایم و مباحث بررسی فرهنگ مدرنیته قدمی است در راستای شناخت درست حجاب نور آخرالزمان.
5- برای برونرفت از وضع موجود؛ سه نکته باید مورد توجه قرار گیرد:
الف- توجه به وضع موجود و بررسی مبانی فکری و فرهنگی مدرنیته
ب- ترسیم وضع مطلوب و ظهور نظام مهدوی
ج- توجه به شرایط سیر از وضع موجود به وضع مطلوب که انقلاب اسلامی متکفّل آن است.
در این کتاب صِرفاً به بررسی مدرنیته و فرهنگ موجود میپردازیم و آن دو قسمت دیگر را باید در کتابها و نوشتارهای مربوطه پیگیری نمایید. ولی عنایت داشته باشید اگر از نکات فوق غفلت شود، نهتنها بازخیزی اسلامیِ در حال ظهور به ثمر نمیرسد بلکه نسبت به آیندة اسلام گرفتار یأس خواهیم شد.
6- به استحضار خوانندگان عزیز میرسانم که بنده به عنوان یک معلم، مباحث مطرح در این کتاب را جهت تدریس تنظیم کردهام و به این معنی نیست که خودم را صاحب مطالب آن بدانم، بلکه امید دارم توانسته باشم مبانی نقد مدرنیته را به نحوی که خوانندگان عزیز بتوانند به صورتی اساسی آن را بشناسند در اختیارشان قرار دهم.
طاهرزاده
بیشتر
توجه به فرهنگ مدرنیته و بررسی خاستگاه آن برای کسانی که سعی دارند در راستای اصلاح خود و احیاء فرهنگ دینی در جامعه گامی بر دارند از جهات مختلف ضروری به نظر میرسد.
1- هرگز نمیتوان بر شالودة عهد غربی، خانة دین را بنا کرد، زیرا در یک زمان رویآوردن به دو مقصد و با دو عهدِ متفاوت امکان ندارد. و لذا برای بازسازی امت اسلامی باید مدرنیته شناخته شود تا این بازسازی، برگشت به اسلام باشد و نه برگشت به فرهنگ غرب ولی با لعاب اسلام، و این مسلم است که اگر خاستگاه فلسفی، اجتماعیِ فرهنگ مدرنیته بهخوبی شناخته نشود، انرژی خیزش عظیم اسلامی پس از مدتی هدر میرود و باز جهان اسلام خود را در تارهای عنکبوتی فرهنگ مدرنیته اسیر مییابد.8
2- ابتدا باید فرهنگ مدرنیته با عهد غیر قدسی آن، به روشی عالمانه و دقیق بررسی شود تا بتوان انفکاکی راکه بین فرهنگ مدرنیته با فرهنگ دینی هست به شکل محققانه نشان داد، زیرا روح فرهنگ مدرنیته هر جریان دینی را کهنه و مربوط به گذشته میداند و مسلم در صورت داشتن عهد قلبی با فرهنگ مدرنیته، هرگز نمیتوان زندگی دینی و تمدن اسلامی را سازماندهی نمود، چون مدرنیته هر فکر و فرهنگی را که نتوانست به رنگ خود در آورد و در خود هضم کند، مطلقاً نفی میکند و اصلاً به عنوان یک فکر و فرهنگ به حساب نمیآورد.
3- در ادامة مباحث؛ روشن خواهد شد که نقد مدرنیته به این معنی نیست که از فردا باید همة لوازم و تکنیک مربوط به آن فرهنگ را کنار گذاشت و خود را بدون هیچ ابزاری در همة صحنههای فعالیت صنعتی و اجتماعی متوقف نمود، بلکه در نقد فرهنگ مدرنیته دقت بر سر انتخابی است که باید برای فرهنگ و تمدن آیندة جهان اسلام انجام دهیم تا سرنوشتی چون سرنوشت غربِ امروز به سراغمان نیاید، غربی که با گذر از آخرین مرحلة حیاتش، در حال تجربة پایان تاریخ سراسر الحادی خود است، به طوری که دیگر حتی مجالی برای پوشاندن خود در زیر لعاب واژههای آزادی و رفاه و تکنولوژی پیشرفته ندارد.
4- مسلّم شرط ظهور وجود مقدس حضرت مهدی(عج) ایجاد آمادگیِ لازم فرهنگی و اعتقادی در فرد و جامعه است؛ حال اگر از یک طرف حجابِ ظهور آن حضرت درست شناخته شود و از طرف دیگر جایگاه تمدن اسلامی به معنی واقعی آن که عبارت است از حاکمیت امامی معصوم در مناسبات انسانی جامعه، درست تبیین گردد، قدمی بلند در نزدیکی به جامعة انسانی و بلوغ تاریخی خود برداشتهایم و مباحث بررسی فرهنگ مدرنیته قدمی است در راستای شناخت درست حجاب نور آخرالزمان.
5- برای برونرفت از وضع موجود؛ سه نکته باید مورد توجه قرار گیرد:
الف- توجه به وضع موجود و بررسی مبانی فکری و فرهنگی مدرنیته
ب- ترسیم وضع مطلوب و ظهور نظام مهدوی
ج- توجه به شرایط سیر از وضع موجود به وضع مطلوب که انقلاب اسلامی متکفّل آن است.
در این کتاب صِرفاً به بررسی مدرنیته و فرهنگ موجود میپردازیم و آن دو قسمت دیگر را باید در کتابها و نوشتارهای مربوطه پیگیری نمایید. ولی عنایت داشته باشید اگر از نکات فوق غفلت شود، نهتنها بازخیزی اسلامیِ در حال ظهور به ثمر نمیرسد بلکه نسبت به آیندة اسلام گرفتار یأس خواهیم شد.
6- به استحضار خوانندگان عزیز میرسانم که بنده به عنوان یک معلم، مباحث مطرح در این کتاب را جهت تدریس تنظیم کردهام و به این معنی نیست که خودم را صاحب مطالب آن بدانم، بلکه امید دارم توانسته باشم مبانی نقد مدرنیته را به نحوی که خوانندگان عزیز بتوانند به صورتی اساسی آن را بشناسند در اختیارشان قرار دهم.
طاهرزاده
آپلود شده توسط:
ghalam1356
1392/06/28
دیدگاههای کتاب الکترونیکی فرهنگ مدرنیته و توهم