قانون قوه باه - آداب زناشویی

خیلی مسخره س که کسانی باشند که هنوز طبق فرمایش علمای پیشین آمیزش کنند . مثل این می مونه همون طور که چارصد سال پیش ملت حموم می کردن حموم کنیم . به هر حال خارح از موضوع نیست اگر اینو بخونین :
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=16565

خانوم یاس! قاضی القضات شدی! دوست عزیز برای همه می بری و می دوزی! خواهش میکنم به احساساتت مسلط باش و درک کن من از حقوق زنان میگم نه حق ضارب و مضروب!!

دوستان من خانوم نیستم
من پسرم

utab عزیز ورودت را به سایت تبریک می گویم
ما تازه ها به هم تبریک میگیم نیاز هم به تبریک شما نداریم(!)

دوستان کتابناکی عزیز.
متاسفانه به علت کارهای سنگین خانه داری و بچه داری بنده فقط آخر هفته ها فرصت میکنم به سایت سری بزنم و اگر در طول هفته فرصتی دست داد به کتاب خواندن مشغول هستم .خدا حفظ کند همسرم را که آخر هفته ها و تعطیلات من را از آشپزی محروم کرده و غذای رستوران را استفاده می کنیم تا بنده یک روز تعطیل داشته باشم .بدرود تا تعطیلی بعدی حتما" نظراتتون رو میخونم .
من عاشق این سایت شدم و مخلص هر چی آدم کتابخون از هر نوعش .
بدرود:)):)):))

یاس عزیز .
ورودت رو به این سایت تبریک میگم .:D:D

هوشیار عزیز سلام .
شما انقدر تمام وکمال مینویسی که من باید بذارم برم .8-)8-)8-)8-)
چراغ دل من رو روشن کردی خدا کنه بی تعصب مال بقیه هم روشن بشه .
ضمنا" فسقلی جان حرفات رو قبول دارم نه همه شو .مثلا" اونجا که میگی مسلمان واقعی نیست چرا باید نباشه یا کم باشه .چرا؟؟
باور کن من خجالت میکشم که بعد از خوندن اون کتابایی که عرض کردم حتما" نخونده ها بخونند باز هم بخوام مسلمان باشم .آره بنده فقط و فقط خدا رو میپرستم و خودم رو آلوده هیچ دین و مذهبی نمیکنم.لطفا" کتاب چرا من مسیحی نیستم وهمه کتابای برتراند راسل خوانده شود .خوبه که بخونیم به عنوان یه مخالف مذهب چی نوشته و دلایلش چیه .راست نبود شما یه فیلسوف به من معرفی کن که نوشته چرا من مسیحی هستم .باور کن میخونم همه چیزرو باید خوند البته منظورم کتابای مخالف و موافق مذهبه .
ضمنا" موفق ترین کشور دنیا در زمینه سیاسی انگلستان است که 400 سال یا بیشتر ملکه الیزابتا که همه هم صد البته زن هستند بهش حکومت میکنند .8-)8-)8-)
راستی تا یادم نرفته بنویسم که بعدا" نگم چرا ننوشتم که مثل عاقلان در کلاف خود پیچیده نشم که چرا چرا فقط کشورهای جهان سوم زن رو سکس می بینند و آماده حمله از نوع فیزیکی و غیر فیزیکی (از نوع نگاه شهوتناک) به او هستند .مثلا" یک نمونه در کتاب شاهزاذه خانم عرب که از نسل آل سعود هم میباشد نوشته شده که چون من اجازه ندادم که همسرم زن دیگری اختیار کرده و برایم هوو بیاورد (البته با نقشه فرار خودش و فرزندانش مانع اینکار شده )بعد از چند وقت متوجه بیماری مقاربتی میشود که از همسرش به او رسیده و وقتی که همسرش را مجبور به اعتراف میکند این آقا میگوید که چون تو نگذاشتی من چند تا زن دیگه بگیرم آخر هفته هاچند تا از این زنای کافر رو برام از سرزمین کفر (منظور همان اروپا میباشد که در اسلام بدینگونه اسم گذاری شده و هنوز هم در کشور عربستان یعنی قبله مسلمانان وزادگاه حضرت محمد به همین نام خوانده میشود) با هواپیمای شخصیم می آوردند و من هم به خاطر.......دچار بیماری سیفلیس شدم .:O:O:O
و خیلی مطالب متاسفانه واقعی دیگر که وقتی کتاب رو خواندید متوجه میشوید .بدرود;-)

مرادم از این حرفهای پایانی این بود که نقاط مثبت را فدای مغلطه بافی درباره نقاط منفی که ارتباط مستقیمی به نقاط مثبت دارند نکنیم!

تصحیح میکنم:
...ارتباط مستقیمی به نقاط مثبت ندارند ...

فسقلی عزیز مجددا" سلام.
جالبه خدمت شما عزیز بگم که من اولین کتاب مقدسی رو که به فارسی خوندم انجیل بود خیلی خوب هم متوجه گفتارش میشم چون شامل آیات محکم و آیات متشابه نمیشه تا آدم تکلیفش رو ندونه .بعد قرآن رو به فارسی خوندم چون زمان بنده همه قرآنها فقط عربی بود با ترجمه های بسیار ریز و درهم (رجوع شود به کتابای قدیمی قرآن ) و صد البته که در جای جای اون با آیات ضد و نقیضی مواجه می شدم و وقتی از چند خانم مفسر قرآن که در مدارس و در محله ها به وفور یافت میشوند توضیح خواستم آخرین حرفی که شنیدم این بود :عزیز من قرآن رو باید به عربی خوند حتما" دلیلی بوده که خداوند قرآن رو به زبان فارسی نازل نکرده .این اشتباه است که شما قرآن رو فارسی بخونی مثل نماز که هرگز نباید به فارسی خوندو الی آخر ...... وگرنه فارسیش نازل میشد .حالا هم که من اینجا سوال میکنم چرا قرآن دست مفسرین رو باز گذاشته شما سریع یه آیه میاری که جز صاحبان عقل نمی فهمند خدارو شکر دست همون عاقلان سالهاست برای همه روشده .;-)
خود عاقلانی که شما آیه براشون آوردید الان مثل یه کلاف در هم برهم شدند که خلاصی هم براشون نیست و هرروز خدا به جون هم میافتند و فردا روز دوباره سر یه منفعت دیگه با هم دوست میشوند .;-(:D
در مورد مسیح همانگونه که اطلاع دارید (اطلاع دارید دیگه )مسیحیان حضرت مسیح را پسر خدا میدانند بنابراین گفته های ایشان وحی نیست خود کلام خداست وااحتیاج به مفسر هم ندارد و یک نفر مسیحی لازم نیست برای تفسیر آیات و خواندن کتاب مقدس خود دست به دامن کشیشها بشود .من هم خواندم وهمه رو بیواسطه متوجه شدم .در حالیکه گفته هایی که حضرت محمد فرموده وحی منزل است ولی سالها در مدارس به عربی خوانده شد و یک آدم معمولی هم مثل بنده که اصلا" کلام خدا را نمیفهمد باید برود یک واسطه ای بین خودش و خدایش (دقت بفرمایید که خدا نخواسته مستقیم و ساده با ما سخن بگوید )پیدا کند که آیات را اشتباه متوجه نشود و اصولا" این یک نفر هم انقدر آیات را می پیچاند که خودش هم یادش میرود بحث سر چی بوده اصلا".
حالا بحث ما سر چی بود اصلا" .:D:D:D:D

4- اینکه مرد بر زن حق سرپرستی دارد ناخودآگاه به مرد حس برتری میدهد. اینکه زن و مرد وظایف خودشان را در نهاد خانواده میان یکدیگر چگونه تقسیم میکنند به خودشان مربوط است. شاید شما بگویید کسی که سرپرست است الزاماً رئیس نیست. اما نمیتوانید انکار کنید کسی که سرپرست و نان آور شماست و شما را تأمین میکند نمی تواند احساس کند که برابر و یکسان با کسانی است که تحت سرپرستی و نان خور او هستند!! ناخودآگاه احترام نان آور بیشتر از نان خور است!! بله ! اگر به سیستم سنتی باشد زن باید در خانه داری و مرد باید در بیرون داری کوشا باشد. اما آیا امروزه رفته رفته همه چیز به مساوات و اعتدال نگراییده؟ آیا امروزه در زندگی شهری علیرغم استثناهای سنتی، زن و مرد همکار و نان آور مشترک خانواده نیستند!؟ و هردو در کار خانه و فرزند داری کوشا نیستند. نه اینکه تخصص مرد بیرون و تخصص زن خانه باشد. هر دو هم در بیرون فعال و شاغل و نان آورند و هم در درون به خانه و بچه ها میرسند آیا در اینصورت باز هم باید یکی نان آور و دیگری نانخور باشد؟ آیا بهتر نیست هر کس مهارتی در خور استعدادش کسب کند و در اجتماع فعالیت کند و هویت اجتماعی و اقتصادی مستقل بیاید و با اعتماد به نفس بیشتری زندگی کند؟ آیا با این وجود باز هم می شود استدلال کرد که چون نقش مرد در اجتماع مهمتر است دیه او دوبرابر دیه زن باشد!! بعد هم اسمش را بگذاریم تفاوت در فطرت و خلقت !!!!!! خدا را شکر که امروزه زنهای جهان و ایران صدها برابر بیش از سابق در دانشگاهها و اجتماع فعالند که البته در کشور ما زنان حق قضاوت ندارند و همچنان در سیاست مهجورند حال آنکه در آلمان بالاترین مقام کشور ( محض مثال ) یک خانم است و کسی هم نمیگوید شهادت او نصف شهادت مرد ارزش دارد چون او احساساتش بیشتر است!! درست است که این افراد میگویند احساسات زن بیشتر است اما در واقع شوربختانه میخواهند این را القا کنند که عقل زن کمتر است! پس شهادت و قضاوت او ارزش شهادت و قضاوت مرد را ندارد! وقتی باور ما و استدلال ما از پایه خراب باشد در عمل نیز نمی توانیم شاهد شکوفایی نقش زنان در جامعه باشیم. نه اینکه فقط به بهتر شدن شرایط بسنده کنیم و بگوییم زنان قبل از انقلاب چنین بودند و بعد از انقلاب چنان شدند!!
شما چرا خودتان را با 30 سال پیش مقایسه میکنید!؟ شما بیایید و خودتان را با کشورهای جهان اول مقایسه کنید که زنان در آن قاضی و رئیس دولت میشوند. متأسفانه بعضی ها در مقام قیاس زود اشاره به فیلم های سکسی و آمار فحشا میکنند و با منفی بافی و سیاه نشان دادن دیگران سعی در سفید نشان دادن خود دارند غافل از آنکه در کشورهای مسلمان هم آمار چنین فحشایی بسیار بالاست اما شاید زیرزمینی تر و غیر رسمی تر! زیرا آمارگیری ما هنوز به خوبی آمارگیری آنها نیست! که اگر به آمار باشد نمی توان یک طرفه قضاوت کرد و گفت بی بند و باری آنها شده است مایه بدبختی زنان!! دوستان من؛ آیا پر بند و باری ما شده است مایه خوشبختی زنان!! آیا اگر من قاضی شدن و شاغل شدن زن را تمجید و تحسین میکنم در حال تأیید فحشا و صنعت پورنو هستم؟ که بعضی زود به نقاط تاریک و منفی حمله میکنند!! بله اینکه به زنان حق بدهیم درست مانند مردان و برابر با آنها در جامعه باشند و از لحاظ حقوقی هیچ تفاوت مشهودی میانشان نباشد هرگز ربطی به تأیید سوء استفاده از بدن زنان توسط حیوانهای انسان نما در غرب نیست! که همین حیوانهای انسان نما در کشورهای اسلامی و حتی چین و ماچین هم باند دارند باند فروش باند فیلم و ...! مرادم از این حرفهای پایانی این بود که نقاط مثبت را فدای مغلطه بافی درباره نقاط منفی که ارتباط مستقیمی به نقاط مثبت دارند نکنیم! امیدوارم دوستان اهل دل، متوجه منظور من از این حرفهای پیشگیرانه برای رفع سوء تفاهم شده باشند.

نظر من که به عنوان یک انسان حق دارم اندیشه های خود را بیان کنم.
1- در اسلام گفته شده که یک مرد می تواند حداکثر چهار زن رسمی بگیرد. من مخالف هستم. من میگویم هر مرد و زن تا زمانیکه در قید ازدواج یکدیگرند حق ازدواج با دیگری را ندارند. ازدواج با زن دیگر چیزی جز هوسرانی نیست. و چیزی جز خوار و حقیر کردن زن اول نیست. معنی اش این است که ای زن تو برای من کافی نیستی! من به تو علاقه دارم اما نه در آن حد که بتوانم به تو قانع باشم! من هم تو را میخواهم و هم دیگری را !! من علاوه بر تو کس دیگری را هم میخواهم. و شما اسمش را جز زیاده خواهی چه میگذارید؟ لا اقل تکلیفت را با اولی مشخص کن بعد به سراغ دومی برو. سومی و چهارمی که جای خود دارند!! معنی اش این است که اگر یک مرد بخواهد عدالت را بین چهار زن تقسیم کند به هر کدام یک چهارم اوقات آن مرد میرسد. آیا ارزش یک زن چنین نازل است!!؟!
2- اینکه مردی برای ازدواج با همسر دوم باید از همسر اول رضایت و اجازه بگیرد و اگر بدون اجازه، زن دوم بگیرد حق طلاق یکطرفه برای زن اول صادر میشود. ضامن خوبی برای عدم هوسرانی مردان نیست.
3- اینکه مردی بتواند تا سقف نامحدود به جواز چند جمله و یک برگه محضری صیغه کند. چه آن مرد مجرد باشد چه متأهل! این یعنی لوث کردن معنای ازدواج و تعهد. تعهدی که منقضی شود و مدت دار باشد!! مگر زن کالاست که برای دو ماه آنرا بر خودت حلال کنی و آنگاه در صورت عدم تمدید قرارداد آن زن بر تو حرام شود! به نظر من دختر یا زنی که خودش را صیغه مردی میکند وجود خودش را به شیوه شرعی بر باد میدهد. و دارد اعلام میکند که میشود یک زن را به صورت مدت دار و محدود در اختیار داشت و از او کام جست! و بعد هم که مدت قرارداد به پایان رسید خداحافظ شما !! به به! چه ارزش و شأنی برای زن صیغه ای قائل شدیم... شاید زنانی خودشان به این راضی باشند اما قانون نباید به این راضی باشد که کسانی خودشان را مدت دار حلال کند. حلالیت مدت دار!! آه آه آه... شاید خیلی ها به خیلی کارها راضی باشند مخصوصا اگر توجیه شرعی داشته باشد اما آید قانون باید اجازه بدهد؟!!