قانون قوه باه - آداب زناشویی
نویسنده:
محمدابراهیم آوازه
امتیاز دهید
رهنمودهای ۱۴ معصوم
آثار فردی و اجتماعی ازدواج موقت همراه با احکام آن
محمد ابراهیم آوازه
بیشتر
آثار فردی و اجتماعی ازدواج موقت همراه با احکام آن
محمد ابراهیم آوازه
دیدگاههای کتاب الکترونیکی قانون قوه باه - آداب زناشویی
جناب محمدعلی123؛ سپاس که دیدگاهم را برای خودم روشن نمودید! شگفت نیست که کارتان از انتساب پنداشته هایتان به خداوند و پیشینیانِ بی زبان گذشته و زندگان نیز از القائات شما در امان نمی مانند.
اگر مشکل شما را حل می کند می توانید در همین مبحث دیدگاه روشن من را درباره آورنده قرآن بخوانید:
کاملا در نوشته هایم توضیح دادم که در صورت وجود این روش نیز چندهمسری برای زنان ممنوع است و معنایی ندارد چه آنکه اگر تحت شرایط خاصی این اجازه به مردان داه شده تنها به دلیل کمک به نوعی قشر آسیب دیده است.
اول بحث ها را کامل بخوانید.شما اصلا قصد خواندن ندارید قصد شما تنها مخالفت است.
شما حرفهایی را از روی ناآگاهی زدید که همه را از فیلمها! برداشت کرده و اصلا هم قصد دانستن حقیقت را ندارید.شما به کلی غرب زده شده و از واقعیات خبر ندارید.آن حرفها را همه از روی نظرات روانشناسان و جامعه شناسان غربی که فرهنگ شرقی را با فرهنگ خودشان مقایسه کرده اند،زدم.گواهی اقوام خارج از کشور نیز!
همان مثال مغول و جوامعی چون آن که نتیجه اش هم مشخص شد،کافی است اگر چه!
البته این موضوعی است که اتفاق افتاده در اخبار بازگو شده و سر و صدا نیز به پا کرده.لطفا حرفهای کارشناسانه بزنید و قبل از هر حرفی آن را بسنجید.میتوانید با جستجو در اینترنت آن خبر و منبعش را پیدا کنید.
البته متاسفم برای شما که قصد دارید سلایق ناپخته خود را به دیگران تحمیل کنید.احترام با دخالت فرق دارد اگرچه تا آخر عمر انسان باقی باشد.هنوز شما نه فرق این را میفهمید نه فرق اینها را نه ویژگی خوب چندین هزارساله که در فرهنگ ماست.من از ارتباط نزدیکی که بین افراد خانواده ام هست،لذت میبرم شما هم اگر از خانواده خود متنفرید،اینجا جای نشان دادن و ابراز آن نیست.
در جواب شما و مثال های مضحکتان تنها میتوانم :D
این خانم مثالی را مطرح و خواست تا با آن افسارگسیختگی این قانون را نشان دهد من گفتم فردی که چنین کرده از ابتدا توجهی به این قانون نداشته و اگر مسلمان هم نبود،چنین میکرد.ربطی به بحث هم نداشت.قبل از اینکه تنها به جهت مخالفت نظری بگذارید و برداشتهای فوق سطحی و کودکانه نمایید ببینید آن مطلب در جواب به چه چیزی نوشته شده.
گویا شما خیلی عصبانی شده اید.در جواب استدلال و سند باید از نوع خودش دلیل بیاورید.این حرفها تنها عصبانیت شما از حیث نداشتن دلیل را میرساند.سن عایشه و دشمنی وی که در نزد شیعه و برخی تسنن انکار ناشدنی است.آن روایات را که از اهل سنت نقل شده میخواندید تا گویای روابط حسنه عایشه! با پیامبر (ص) باشد.
نمیدانم اما شاید تابوی ذهنی شما شکسته باشد بهتر است قبل از انکه هر مطلبی را بپذیرید،نقد و خلاف آن را نیز بخوانید تا اینگونه نسبت به آنها تعصب پیدا نکنید.
مطالب لینکها خود واضحند.
فکر می کنم شما دیگه شورشو درآوردید حداقل به شعور ما توهین نکنید.
اصلا یه کاری کنتید من پاکنی به شما میدم شما تمام تاریخو پاک کنید و از اول مطابق امیالتان بنویسید حداقل حس نمی شه به ما توهین میشه.بابا شما دیگه ما رو چیز فرض کردی.این توجیهاتم به درد اونا میخوره که میان تو روضهات گریه می کنن.
من هیچ وقت به خاطر دینم از مادرم اطاعت نکرده ام و نخواهم کرد
من اگر از مادرم حرفی را قبول می کنم به خاطر این است که دوستش دارم و می دانم دوستم دارد.
اگر محبت مادر و فرزند را هم می خواهید به دین ربطش بدهید که دیگر شما واقعا عقلتان مشکل پیدا کرده...
به نظر من دوستان بحث هایی که بر پایه تاریخ است را ادامه ندهند چون به نتیجه نخواهد رسید.
فکر کنم چند باری گفته ام نظرم را در مورد تاریخ:
تاریخ را فاتحان نوشته اند.
دوستان در مورد سن عایشه صحبت می کنند
بابا این چیزی نیست که شما را به چیزی برساند.
در مورد چیزهایی صحبت کنید که قابل تغییرند: پشت سر مرغ نمی خواند، پشت سر خاطره تاریخ است.
مشکل ازدواج سیاسی آن است که زن یک کالا فرض می شود که برای منافع یک شخص یا یک کشور باید فدا شود.
مشکل ازدواج سیاسی آن است که زن تصمیم گیرنده نیست.
ببینید تئوری من این است:
فرض کنید یک نفر روی کره زمین باشد به اسم X که نفری به اسم Y بر او صاحب اختیار است (یعنی هرچه Y می گوید X ناچارا می پذیرد حتی اگر حکم به مرگ خودش باشد) حال گروهی از کرات دیگر به زمین حمله کنند و به زمینیان می گویند یا X را به ما بدهید تا بکشیم (بدون هیچ دلیلی یا برای منافع خودشان) یا ما همه شما را می کشیم.
در صورتی که Y بداند واقعا اگر X را ندهد همه زمینیان می میرند Y باید چه تصمیمی بگیرد؟؟
با این وصف نظر شما این است که Y باید X را به آنها بدهد
در صورتی که به نظر من اگر این کار را بکند کاری بس خطا انجام داده
چرا که این او نیست که باید تصمیم بگیرد بلکه خود X تصمیم گیرنده است حتی اگر به قیمت نابودی نسل بشر باشد نظر او تنها نظری است که باید در نظر گرفته شود.
آقا بیاید بپذیرید اینجارو که مرد نباید چند تا زن داشته باشه
این ره که تو می روی به ترکستان است.
اگر قبول ندارید پس زن هم می تواند با چند مرد ارتباط داشته باشد
و هر 9 ماه یک بار هم چشمش کور 600 هزار تومان را می دهد که بداند بچه کیست. (600 تومان در 9 ماه که پولی نیست)
این صحبت دیگر از ان صحبت هاست
شما می گویید رابطه آنها بعد از 18 سالگی از ما کمتر است؟
100 درصد اشتباه می کنید
بله آنها برای خانواده پارتی بازی نمی کنند و هر کار خلافی را نمی کنند ولی در مراسم شان بسیار بیشتر از من و شما به فامیلشان اهمیت می دهند.
هدایایی که برای هم می آورند بسیار بیشتر از من و شماست.
زمانی هم که پسر 18 سالش می شود باهاش یه جلسه می گذارند که تو از الان ما به چشم یک انسان بالغ بهت نگاه می کنیم پس رفتارهات هم باید مثل انسان بالغ باشه
همین
اگر قرار است دوست داشتن هنوز بچه حساب کردن باشد خیر آنها دوست ندارند همدیگر را
ولی من به شما می گویم:
ما نمی دانیم دوست داشتن یعنی چه چون انتظار داریم بچه ما تا 40 سالگی مثل بچه 5 ساله ما باشد.
من را ببخشید آقای فیلیس ولی شما دیگر گندش را در آورده اید.
این چه مدل آمار دادن است؟
حد اقل اسم محقق را بگویید؟
حداقل یک منبع بگویید (من هم الان به شما اعلام کنم ایرانی ها 99 درصد حرامزاده هستند شما قبول می کنید؟ معلوم است که نه)
خلاصه آمار درست بدهید
من اصلا این را قبول ندارم
می توانم به شما قول بدهم آنها بیشتر از ایرانی ها می دانند بچه مال کیست. (مخصوصا فرانسوی ها، کشور دیگری را می گفتید بهتر بود.)
این احترام به پدر و مادر نیست این هنوز بچه ماندن است
این نداشتن اعتماد به نفس است
اعلام می کنم خانواده های ایرانی تا زمانی که بچه نمیرد او را بچه حساب می کنند و به این افتخار هم می کنند.
وقتی یک مرد 30 ساله ایرانی از ترس پدرش سیگار نمی کشد به این افتخار نکنید
گریه کنید که یک مرد 30 ساله ایرانی هنوز از پدرش می ترسد.
می دانید آنجا زمانی که یک نفر معتاد می شود سریع موضع نمی گیرند در مقابلش مثل ایرانی ها که بهش می گن بدبخت معتاد و ...
برادرم دوستی داشت در سوئد که اعتیاد داشت گفت پدرش می دانست به خاطر همین خودش را معتاد کرد خوب که اعتماد پسر را در این قضیه جلب کرد با راهنمایی های درست او را از اعتیاد رهاند.
بی خیال
این چه تئوری هاییه که شما می دید؟
ما با اصل این قضیه مشکل داریم شما دارید مثال هاش رو توجیه می کنید؟
هفتم آنکه من درباره این مسئله نمیدانم اما باید مشخص شود که آیا در این کتاب دلیل این حکم سن کم! عایشه بوده؟یا نه؟
با گذشت زمان بسیاری موارد مبهم در تاریخ مشخص میشود (از طریق سند و استدلال) و این دقیقا موافق روایات است.هر چیزی باید بررسی شود تا صحتش مشخص گردد.خیلی از علما در همان دوران این موضوع (سن کم !عایشه) را رد کرده و اشتباه دانسته اند (به دلیل همان شواهد تاریخی و تناقضاتی که منشاش سن عایشه است)
چهارم اینکه :البته من روایاتی که مشتی از خروار بود در جهت نشان دادن علاقه!! :Dپیامبر (ص) به عایشه آوردم.
اما محض اطلاع شما و برای اینکه هر چیزی را میشنوید باور نکنید:
پیامبر (ص) در کدام خانه دفن شدند؟
!!!!
روایات بسیاری خواهش ابوبکر از پیامبر (ص) برای ازدواج با دخترش را ذکر کرده اند آن ها را هم میدیدید!
در تسنن و تشیع روایات بسیاری در نقض این مورد وجود دارد اگرچه همان مسئله سن که به خوبی در آن لینکها توضیح داده شده،نقض این موضوع است.
نمیتوان گفت به جهت انکه طبق روایات تاریخی متقن اولین همسر پیامبر (ص) که یک سال پس از فوت حضرت خدیجه (س) با پیامبر (ص) ازدواج کرد،سوده بود.
پیامبر پس از خدیجه، با سوده - که بیوه بود - ، ازدواج کرد . سوده با همسر اولش که پسر عمویش بود، در دومین هجرت تازه مسلمانان به حبشه، هجرت کردند . پس از چند ماه از بازگشت به مکه، شوهرش فوت کرد و سپس با پیامبر ازدواج کرد . او یکسال از پیامبر، بزرگتر بود و این ازدواج، یکسال قبل از هجرت صورت گرفت . وی در نگهداری فاطمه(س) و خواهرش امّ کلثوم، کوشا بود.
فرزند آوردن و نیاوردن نیز ربطی به آن لقب ندارد همچنانکه لقب همه همسران پیامبر (ص) ام المومنین بوده و معنای حرمت ازدواج میدهد.
البته روایات تاریخی چیز دیگری میگویند.هر چیزی را شنیدید منبع و مدرک ان را هم ببینید.اینها را عایشه و .. به جهت آنکه در جعل احادیث مورد بازخواست واقع نشوند،به دروغ گفته اند.
عایشه دشمن پیامبر (ص) بود و این در همان نوشته ها و تهمتهایی که در برخی موارد به پیامبر (ص) توسط اسلام ستیزان زده میشود نیز آمده.(خودتان میدانید کدام ها را میگویم)چطور ممکن است دشمن پیامبر (ص) در زمره اصحاب ایشان قرار بگیرد؟؟ضمن آنکه همه اصحاب پیامبر (ص) انسانهای خوبی نبودند ایی موضوع را پیامبر (ص) نیز در روایاتشان ذکر میکردند.اصحاب پیامبر (ص) بسیار بودند و تنها به آن عده ای که همیشه همراه پیامبر (ص) بودند اصحاب گفته میشد نه اینکه به معنای دوستی تمام باشد.بالاتر از اصحاب،اهل بیت پیامبر (ص) هستند که این را شیعه و سنی خوب میدانند و با وجود سعی برخی مبنی بر قرار دادن عایشه! در لیست اهل بیت پیامبر (ص) باز هم اکثر علمای اهل سنت و تشیع اهل بیت ایشان را ،پنج تن میدانند که شامل هیچ یک از همسران ایشان نمیباشد.
سوم آنکه:این هم از آن حرفهاست!
ام المومنین لقب تمام همسران پیامبر (ص) بود و به جهت آیه ای که در سوره نور نازل شده و همسران پیامبر (ص) را مادران مومنین خوانده و از این جهت آنان را از ازدواج با انها نهی کرده،این لقب به آنها داده شده.
این هم به جهت نشان دادن محبوبیت!! عایشه در نزد پیامبر (ص):
عمربن خطاب به دخترش حفصه گفت: تو میدانی که رسول خدا تو را دوست ندارد. (1)
و نیز روزی پیغمبر خد با علی قدم زنان گفتگو می کرد و سخنان پنهانی آن دو مدتی به طول انجامید. عایشه که بی خبر به دنبالشان افتاده بود. خود را غفلتاً در میان آن دو انداخت و گفت: چه موضوع مهمی است که شما دو نفر را تا به این حد به خود مشغول داشته و مدت زمانی وقت گرفته است؟
می گویند رسول خدا صلی الله علیه و اله از این برخورد ناگهانی عایشه در آن روز سخت خشمگین شده است. (2)
عایشه میگوید: رسول خدا آرزومند مرگ من بود و میگفت: دوست داشتم تا زنده هستم پیش بیاید که بر تو نماز بخوانم و تو را دفن کنم. (3)
در روایتی دیگر عایشه میگوید: رسول خدا صلی الله علیه و اله بر من وارد شد در حالی که سر درد داشت و من نیز از سر درد شکایت کردم و گفتم: ای وای سرم. پیامبر اکرم فرمودند: بلکه به خدا این من هستم که باید بگویم ای وای سرم. سپس فرمود: چه می شد ای عایشه اگر قبل از من می مردی و من کارهای تو را به عهده می گرفتم و بر تو نماز می گذاشتم و تو را دفن می کردم. (4)
ر صحیح بخاری آمده است که رسول خدا صلی الله علیه و اله به منزل عایشه اشاره کردند و فرمودند: فتنه اینجاست فتنه اینجاست. از اینجا شاخ شیطان بیرون می آید. (5)
و در صحیح مسلم آمده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله از منزل عایشه خارج شدند و فرمودند: رأس کفر اینجاست. از اینجا شاخ شیطان بیرون می آید. (6)
همچنین احمد بن حنبل آورده است که روزی رسول خدا صلی الله علیه و اله به عایشه فرمودند: آیا شیطانت تو را تسخیر کرده است ؟! (7) البته معلوم است که این جمله رسول اکرم صلی الله علیه و اله استفهام حقیقی نمی باشد بلکه استفهام توبیخی است.
بخاری دوری جستن پیامبر ص از زنانش یعنی طلاق عایشه و حفصه را ذکر کرده است. (8)
مسلم نزول آیه: "امیداست که اگر پیامبر شما را طلاق داد خدا به جای شما زنانی بهتر از شما به او بدهدکه همه با مقام تسلیم و ایمان باشند" را درباره این حادثه تایید کرده است. (9
حاکم نیشابوری نیز گفته است: پیامبر ص عایشه و حفصه را طلاق داد اما دوباره رجوع فرمود. (10)
این از چیزهایی است که بداخلاقی ناسازگاری و عدم محبت این دو را نسبت به پیامبر می رساند و نیز مبین خشم رسول خدا ص نسبت به آن دو چون همسران نوح و لوط هستند.
(1) صحیح مسلم ج4ص188
(2) صحیح ترمذی 2/200، تاریخ خطیب 7/402، و کنزالعمال 6/159 و 399 – اسدالغابة 4/27
(3) الطبقات ابن سعد ج2ص206
(4) السیرة النبویة ابن کثیر دمشقی 4/446 و البدایة و النهایة ابن کثیر 5/244
(5) صحیح بخاری ج2ص125 باب ما جاء فی بیوت أزواج النبی من کتاب الجهاد والسیر
(6) صحیح مسلم ج2 ص503 کتاب الفتن و اشراط الساعة
(7) مسند احمد حنبل6/221
(8) صحیح بخاری ج6ص70
(9) مسلم ج4ص188
(10) المستدرک ج4ص
سلام آقای سادیست خان!(جواب سلام واجبه!:D)
اول آنکه سایت یا وبلاگ،چه فرقی دارد؟شما استدلال ها و منابع و اسناد تاریخی رو نگاه کنید این حرفها چیزی از ارزش استدلالی اونها کم نمیکنه! (امام علی (ع):ننگر که میگوید،بنگر چه میگوید)
در ضمن در همان لینکها،آدرس سایتهایی که این مطلب در اونها نقل شده هست و همچنین آدرس فوروم هایی که این مطلب در اونها مطرح شده و از زیر تیغ تیز نگاه منتقدان گذشته،آمده.
بحث در فوروم هم میهن
دوم آنکه علمای تسنن هیچ گاه کاری نمیکنند که عایشه و .. را زیر سوال ببرند.اتفاقا در بسیاری روایات که از همان جا نتیجه گیری میکنند،روایات بسیاری درباره سن عایشه و بیست و یک سال بودن وی آمده که مسلما مانند خیلی روایات دیگر از کنار آن رد شده و به آن نپرداخته اند چرا که با این کار دروغ گویی وی آشکار میگردد.
سن عایشه با بسیساری از موارد تاریخی مغایرت دارد و با آن تناقض.آن لینکها را باید کامل میخواندید.آن لینکها مسئله را کامل روشن میکنند.