قانون قوه باه - آداب زناشویی
نویسنده:
محمدابراهیم آوازه
امتیاز دهید
رهنمودهای ۱۴ معصوم
آثار فردی و اجتماعی ازدواج موقت همراه با احکام آن
محمد ابراهیم آوازه
بیشتر
آثار فردی و اجتماعی ازدواج موقت همراه با احکام آن
محمد ابراهیم آوازه
دیدگاههای کتاب الکترونیکی قانون قوه باه - آداب زناشویی
پس از داريوش....
زنان طبقات بالاي اجتماعي جرات آن را نداشتند كه جز در تخت رون روپوش دار از خانه بيرون بيايند و هرگز به آنان اجازه داده نمي شد كه آشكارا با مردان آميزش كنند. زنان شوهر دار حق نداشتند هيچ مردي را ولو پدر يا برادرشان باشد ببينند. در نقشهايي كه از ايرانيان باستان بر جاي مانده هيچ صورت زن ديده نمي شود و نامي از ايشان به نظر نمي رسد.
اینکه زنان در ایران باستان دارای حجاب بودند موضوعی کاملا مقبول و پذیرفته شده است و هیچگاه برهنگی در فرهنگ ایرانی جایی نداشته و به زعم ویل دورانت ایرانیان گسترش دهنده این فرهنگ(حجاب) بوده اند. البته این حجاب با حجاب اسلامی متفاوت است
با این حال بازهم مطلب شما روبنده زدن زنان در دوران هخامنشیان را که حبیب عزیز مطرح کرده اند توجیه نمیکند
پوشش در هر جامعه اي منبعث از مجموعه رفتارها و منش رايج همان جامعه است كه اگر در جامعه الگوهايي براي پوشش مطرح شده و مقبوليت قومي پيدا كند، مي توان آن را فرهنگ و پوشش آن جامعه دانست. در ايران باستان، چادر قبل از حضور دين مبين اسلام بعنوان مقوله اي «ملي» مطرح بوده است و پس از اسلام نيز از آنجا که مباني فقهي و احكام اسلامي بر پايه فطرت و ارزش هاي والاي بشري بنا نهاده شده است با مهر تاييد زدن بر حجاب ايراني موجب تقويت و اعتلاي فرهنگ حجاب كه اكنون مترادف با پوشش اسلامي است، شده است.
چادر نيز تنها يكي از مصاديق بارز و نمونه حجاب مي باشد. متاسفانه ملاحظه مي شود كه جامعه غرب با مساوي جلوه دادن حجاب و چادر و با استناد به مواد ابلاغيه حقوق بشر، اصل فلسفه حجاب را زير سؤال مي برد. غرب به جهت تضعيف باورها و ارزشهاي ديني و ملي ما، حجاب را مانعي براي آزادي هاي زنان در امور اجتماعي و اقتصادي و.. . مي داند و با ناديده گرفتن عزت و كرامت بانوان و فطري بودن اصل حجاب به دنبال القاء نظريات خود مبني بر تبعيض آميز بودن اين حكم اسلامي_ايراني دارد تا از اين رهگذر در راستاي اقدامات تهاجم فرهنگي (بي هويت نمودن نسل جوان، تضعيف و تخريب باورهاي ديني و ملي، شكست انقلاب اسلامي ايران و.. . ) اندلسي ديگر را بوجود آورد.
منبع:http://www.women.gov.ir/pages/content.php?id=2360
در اين دوره نيز همانند گذشته، پوشش زنان ايرانى كامل بوده است. در اين باره چنين مىخوانيم: « لباس زنان اشكاني پيراهني بلند روي زمين، گشاد، پرچين، آستين دار و يقه راست بوده است و پيراهن ديگري روي آن را مي پوشانيده است. قد پيراهن دوم نسبت به اولي كوتاه و ضمناً يقه باز بوده است و روي اين دو پيراهن چادر به سر مي كردند. »
پيراهن ها از پارچه هاي منقش (مخصوصاً قلابدوزي شده) تهيه مي شده است. آنان كفش ساده دوران اشكاني را به پا مي كردند و كمربندشان منحصر به نواري بوده كه براي جمع كردن گشادي پيراهن در زير سينه مي بستند.
نقش برجسته پالير در موزه لوور زني از دوره اشكاني را نشان مي دهد. اين زن چادر به سر دارد و زير آن عمامه اش به خوبي نمايان است. بر بالاي پيشاني (پايين عمامه) فلزي پهن منقوش و برجسته چون نواري موهاي جلوي سر را پوشانده و با وضع مطلوبي به عقب سر برده است.
در جاى ديگر آمده است: «چادر زنان اشكانى به رنگهاى شاد و ارغوانى و يا سفيد بوده است. گوشه چادر در زير يك تخته فلزى بيضى منقوش يا دكمه كه به وسيله زنجيرى به گردن افكنده شده، بند است. اين چادر به نحوى روى سر مىافتاده كه عمامه (نوعى كلاه زنانه) را در قسمت عقب و پهلوها مىپوشانيده است.
دوره ساسانيان
در اين دوره اردشير دين زرتشت را دين رسمى كشور قرار داد. اوستا را ترجمه و آتشكدههاى ويران را بازسازى نمود. زنان در اين دوره همچنان داراى حجاب كامل بودند. در مورد پوشاك زنان اين دوره چنين آمده است: «چادر كه از دورههاى پيش مورد استفاده بانوان ايران بوده است، در اين دوره نيز به صور مختلف مورد استعمال داشته است.»
از آنجا كه زرتشت در زمينه اصل حجاب و پوشش زنان در ايران كمبودى نمىديده است، با تأييد حدود و كيفيت حجاب رايج آن دوران، كوشيد تا با پندهاى، خود ريشههاى درونى حجاب را تعميق و مستحكم نموده، عامل درون را ضامن اجرا و پشتوانه استمرار و استوارى حجاب معمول قرار دهد.
بررسي نقوش سنگي و طرحهايي از چندين بشقاب باستاني نشان ميدهد كه بانون ساساني پيراهني بلند با آستين يا بدون آستين، پرچين و گشاد مي پوشيده اند و آن را با نواري در زير سينه مانند زنان اشكاني جمع مي كردند، از طرز قلم زني و چين سازي پيراهن و دامن پيداست كه در انتهاي دامن بر پشت پا، پارچه اي اضافه و پرچين به آن دوخته اند يقه پيراهن آنان اغلب گرد ولي يقه جلو باز تا پايين تر از سينه نيز ديده مي شود زنان ساساني گاهي چادر گشاد و پرچين سر مي كردند كه تا ساق پا مي رسيده است.
دوره صفويان
به دليل توجه صفويان به آداب و رسوم و مذهب خاص ايراني و مذهب اثني عشري، رشته هاي گوناگون صنعت و هنر، پيشرفت شاياني داشته است، که در اين ميان پوشاک بانوان، با توجه به بافت خاص اجتماعي – مذهبي آن روزگار شکل خاصي به خود گرفت.
پيراهنها، اغلب رنگارنگ و گلدار و زربفت ابريشمي بود و روي آن قباي جلوباز بلندي تا مچ پا به پا مي کردند و کمربندي به کمر مي بستند بصورتيکه محکم روي کمر قرار نگيرد، کلاه کوچک، چارقد، شلوار پنبه دوزي شده، جوراب ساقه کوتاه پارچه اي از جمله پوشاکي بودند که در فصل زمستان مورد استفاده زنان قرار مي گرفتند.
زنان هنگام بيرون رفتن از خانه چادر بزرگ سفيد يا بنفش رنگي، به سر مي کردند که تمامي بدن آنان را مي پوشاند و فقط جلوي صورت باز مي ماند که بوسيله آن مي توانستند پيش روي خود را ببينند.
مادها اولين حكومت فراگير در فلات ايران بودند آنان از هر طبقه و قومي كه بودند براي جلوه گري هر چه بيشتر خود به هر چيزي كه گمان مي بردند خودآرايي است مانند يك نياز حتمي و حياتي دست مي يافتند و در هر زمان وسايل موجود را از طلا، نقره، مفرغ، آهن تا گچ و سنگ و صدف مي ساختند.
«اصلى كه بايد در نظر داشت، اين است كه طبق نقوش برجسته و مجسمههاى ما قبل ميلاد، پوشاك زنان آن دوره از لحاظ شكل، با كمى تفاوت، با پوشاك مردان يكسان است.»
و «مرد و زن به واسطه اختلافى كه ميان پوشش سرشان وجود دارد، از هم تميز داده مىشوند.»
دوره پارسىها (هخامنشيان)
پارسىها به وسيله كوروش، دولت ماد را از ميان برداشته و سلسله هخامنشى را تأسيس كردند. آنها از نظر لباس همانند مادها بودند. در مورد پوشاك خاص زنان اين دوره آمده است: «از روى برخى نقوش مانده از آن زمان، به زنان بومى برمىخوريم كه پوششى جالب دارند. پيراهن آنان پوششى ساده و بلند يا داراى راسته چين و آستين كوتاه است.
به زنان ديگر آن دوره نيز برمىخوريم كه از پهلو به اسب سوارند. اينان چادرى مستطيل شکل، بر روى همه لباس خود افكنده و در زير آن، يك پيراهن با دامن بلند و در زير آن نيز، پيراهن بلند ديگرى تا به مچ پا نمايان است. »
تصوير به جا مانده بر روي تخته سنگهاي دوره هخامنشي نشان مي دهد كه شباهتي بين لباس زنان و مردان پارسي وجود داشته است. زنان پارسي به جز لباس شبيه آنچه ملكه مي پوشيده، لباس ديگري نيز داشته اند، پيراهن آنان پوششي ساده، بلند يا داراي راسته چين و آستين كوتاه بوده كه دامن از زانو به پايين شرابه هايي از مچ پا آويزان داشته، علاوه بر اينها زنان پارسي از چادر نيز استفاده مي كردند، و آنرا بر روي تن خود مي انداختند به طوري كه تمام لباسهاي زير را مي پوشانيد. نقوشي كه روي فرش پازيريك كه در سيبري پيدا شده و آنرا مربوط به ايران در دوران هخامنشي مي دانند، اين مطلب را تصديق مي كند زيرا زناني كه بر روي اين فرش نقش كرده اند پوششي سر اندر پا چيزي شبيه چادر روي همه پوشاك خود داشته اند.
شرمنده.اشتبهاي شده.اين از وظايف بزرگ وخطير زنهاست كه اشتباها در قسمت وظايف شوهر اومده ومن تصحيحش ميكنم.
الف)غيرت
ب)بي غيرتي
ج)تعصب
د)وظايف زن وشوهر نسبت به يكديگر((البته عارض شم كه اينجوري كه خانوما اينجا نوشتن ومن گرفتم وظيفه شوهر:پول/ماشين آخرين سيستم/خونه آنچناني/درتمام شرايط حق بازنه/جلوي آزاديشونو نگيرن{البته هرنوع آزادي چه خوب چه بد} دخالت درتمام امور زندگي البته با كلمه زيباي مشورت دادن:D
و وظايف زنها:خرج كردن/هرنوع لباسي كه خوششون اومد حالا اينكه بدحجاب باشن هنوز بهتر/رابطه هاي سالم با مردها{شمابخونين ناسالم}:D/ديگه دمده شده بچه داري خونه داري لباس شستن غذا پختن اينا كه ديگه وظايف زن نستش:D/ اصلا زنها هيچ وظيفه اي ندارن:)):)):)):)):))
:((:(( ومن هم برات گريه ميكنم كه غيرت نداري.وخوشحال براي زنت كه آخر آزادي رو داره البته درجهت منفيش;-)
راست ميگين شما زنها:D زرنگ اونه كه مهريه سنگين بزاره وبا اولين طقي به طوقي بره مهريشو((حقشو:stupid: ولي نه كلاهبرداريشو:D)) از چنگ شوهرش بگيره:)) واگه به حرفاي زنش دربست گوش كنه ميشه امروزي، ميشه شوهر ايده آل ، ميشه اند تفاهم:))
شما زنه هم هرچي كه دين به نفعتون هست ميشه امروزي ميشه حرف حق ولي اگه با اميالتون در تضاد باشه ميشه خرافات ميشه عقب موندگي ميشه تعصب بيجا:stupid::stupid:
زرنگ اون زنيه كه مال شوهرشو بالا بكشه واگه هم خيانتي هم بكنه((البته جداي از زنهاي پاكدامن))زبونش دراز باشه كه بگه چون شوهرم بهم اعتنا نميكرد منم دنبال محبت بودم:D:O:O
{با لباس سفيد برو خونه شوهر/با مال ومنال شوهرت بيا خونه باباجون وقصه اي دوباره وكلاهبرداري ديگه}كه ماشاله تو شهرهاي بزرگ اين قضيه بيداد ميكنه:-(