قانون قوه باه - آداب زناشویی
نویسنده:
محمدابراهیم آوازه
امتیاز دهید
رهنمودهای ۱۴ معصوم
آثار فردی و اجتماعی ازدواج موقت همراه با احکام آن
محمد ابراهیم آوازه
بیشتر
آثار فردی و اجتماعی ازدواج موقت همراه با احکام آن
محمد ابراهیم آوازه
دیدگاههای کتاب الکترونیکی قانون قوه باه - آداب زناشویی
زیاده عرضی نیست. این شما و این صفحه نظرات:
هیچ آداب و ترتیبی نجوی
هرچه میخواهد دل تنگت بگوی
تا شما به کامنت بازیهاتون برسید ما چند تایی کتاب نیمه کاره را تمام کنیم !
مامان و بابا داشتند تلویزیون تماشا می کردند که مامان گفت:"من خسته ام و دیگه دیروقته ، میرم که بخوابم " مامان بلند شد ، به آشپزخانه رفت و مشغول تهیه ساندویچ های ناهار فردا شد ، سپس ظرف ها را شست ، برای شام فردا از فریزر گوشت بیرون آورد ، قفسه ها رامرتب کرد ، شکرپاش را پرکرد ، ظرف ها را خشک کرد و در کابینت قرار داد و کتری را برای صبحانه فردا از آب پرکرد . بعد همه لباس های کثیف را در ماشین لباسشویی ریخت ، پیراهنی را اتو کرد و دکمه لباسی را دوخت . اسباب بازی های روی زمین را جمع کرد و دفترچه تلفن را سرجایش در کشوی میز برگرداند. گلدان ها را آب داد ، سطل آشغال اتاق را خالی کرد و حوله خیسی را روی بند انداخت . بعد ایستاد و خمیازه ای کشید . کش و قوسی به بدنش داد و به طرف اتاق خواب به حرکت درآمد ، کنار میز ایستاد و یادداشتی برای معلم نوشت ، مقداری پول را برای سفر شمرد و کنارگذاشت و کتابی را که زیر صندلی افتاده بود برداشت . بعد کارت تبریکی را برای تولد یکی از دوستان امضا کرد و در پاکتی گذاشت ، آدرس را روی آن نوشت و تمبرچسباند ؛ مایحتاج را نیز روی کاغذ نوشت و هردو را درنزدیکی کیف خودقرارداد.
سپس دندان هایش رامسواک زد.
باباگفت: "فکرکردم ، گفتی داری می ری بخوابی" و مامان گفت:" درست شنیدی دارم میرم."
سپس چراغ حیاط راروشن کرد و درها را بست.
پس ازآن به تک تک بچه ها سرزد ، چراغ ها راخاموش کرد ، لباس های به هم ریخته را به چوب رختی آویخت ، جوراب های کثیف را درسبد انداخت ، با یکی از بچه ها که هنوز بیداربود و تکالیفش را انجام می داد گپی زد ، ساعت را برای صبح کوک کرد ، لباس های شسته را پهن کرد ، جاکفشی را مرتب کرد و شش چیز دیگر را به فهرست کارهای مهمی که باید فردا انجام دهد ، اضافه کرد . سپس به دعا و نیایش نشست.
درهمان موقع بابا تلویزیون راخاموش کرد و بدون اینکه شخص خاصی مورد نظرش باشد گفت: " من میرم بخوابم" و بدون توجه به هیچ چیز دیگری ، دقیقاً همین کار را انجام داد!
نتیجه گیری:
۱- مردها همیشه كارهایشان را درست و به موقع انجام می دهند و وقتی تلویزیون نگاه می كنند قبلا كارهای دیگرشان را انجام داده اند. ولی زنها بسیار بی برنامه و نامرتب هستند. در صورتیكه كلی كار نكرده دارند نشسته اند و تلویزیون نگاه می كنند.
۲- مردها بسیار راستگو هستند. ولی زنها دورغگو هستند و بجای اینكه بگویند من می روم كارهای نكرده ام را انجام بدهم الكی می گویند من میروم بخوابم.
این نتیجه گیری برای زدن مشت محكم بر دهان كسانی بود كه میخواستند با نوشتن این متن بگویند زنها از مردها بهترند.
فکر نمیکنید از موضوع خیلی پرت شده ایم کار از اظهار نظر منطقی به سمت کل کل پیش رفته است؟؟؟
این جوک هایی که به ناف هم میبندیم یعنی چی؟ این روش مباحثه از کسانی که خود را اهل مطالعه و تفکر می دانند بعید است.
موضوع بحث ازدواج موقت و صیغه است اما بحث ها به سمت مطالب مندرج در سایت ها و نشریات زرد پیش رفته.
لطف بر احساسات خود مسلط باشید و موضوع را به سمت عقلانیت بکشید نه صرفا احساساتی نظر دادن و جبهه گیری بدون دلیل!!
:-(:-(:-(:-(
چون من قبل از ازدواج معتقد بودم جهنم اصلا’ وجود نداره !!!!! ؟؟؟؟؟؟؟
--------------------------------------------------------------------------------------
یك زن در بحث حرف آخر را می زند
بعد از آن، هر حرفی كه مرد بزند، شروع یك بحث جدید است(مصداقش در کتابناک)
------------------------------------------------------------------------------------
و خداوند زن را آفرید تا هیچ مردی به مرگ طبیعی نمیرد ( سوره سكته آیات حرص تا دق)
-----------------------------------------------------------------------------------
قوانین طلائی همسرداری (برای مردان ):
قانون اول: باید زنی داشته باشید كه در كارهای خانه مثل آشپزی، تمیزكاری، گردگیری و ... خوب باشد .
قانون دوم: باید زنی داشته باشید كه موجبات سرگرمی و خنده و شادی شما را فراهم نماید .
قانون سوم: باید زنی داشته باشید مورد اعتماد و اطمینان و راستگو .
قانون چهارم: باید زنی داشته باشید كه از بودن با او لذت ببرید و باعث آرامش خاطر شما باشد .
قانون پنجم: خیلی خیلی اهمیت دارد كه این چهار زن از وجود یكدیگر بی خبر باشند !!! (!)
------------------------------------------------------------------------------
مرداحساس را كشف كرد و زن عشق را،
مرد كار را كشف كرد و زن خانه داری را،
مرد پول را اختراع كرد و زن خرید را،
از آن زمان، مرد چیزهای بسیار زیادی كشف و اختراع كرد، و زن همچنان در حال خرید است !!!
---------------------------------------------------------------------------
رای اینكه با یك مرد شاد باشید باید او را كاملا درك كنید و كمی دوست داشته باشید
برای اینكه با یك زن شاد باشید باید او را كاملا دوست داشته باشید و اصلا سعی نكنید كه او را درك كنید
-------------------------------------------------------------------------
برنده جایزه نوبل ادبیات در زمان تقدیم جایزه خود به همسرش گفت :
.
.
" این جایزه را به همسر عزیزم تقدیم می كنم كه با نبودش باعث شد من بتونم این كتاب را تمام كنم " !
----------------------------------------------------------------------
یك زن خوب زمانی كه اشتباه می كند، همسر خود را می بخشد.
-----------------------------------------------------------------------
مردی برای یافتن همسر در روزنامه آگهی داد، فردای آن روز صدها نامه برای او آمد كه نوشته شده بود:
می توانید همسر مرا بگیرید.
---------------------------------------------------------------------------
مردی با افتخار گفت: زن من یك فرشته است
مرد دیگری جواب داد: خوش به حالت، زن من هنوز زنده است
"
3 زن انگليسي، فرانسوي و ایرانی با هم قرار ميزارن كه
اعتصاب كنن و ديگه تو خونه كار نكنن و بعد از روز نتيجة كارو به هم
بگن.
زن فرانسوي گفت:
به شوهرم گفتم كه من ديگه خسته شدم بنابراين نه نظافت منزل، نه
آشپزي، نه اتو و خلاصه از اينجور كارا ديگه بريدم. خودت يه فكري بكن، من
كه ديگه نيستم يعني بريدم.
روز بعد خبري نشد، روز بعدش هم همينطور،
روز سوم اوضاع عوض شد، شوهرم صبحانه درست كرده بود و آورد تو
رختخواب، من هم هنوز خواب بودم، وقتي بيدار شدم رفته بود.
زن انگليسي گفت:
من هم مثل فرانسوي همونا رو گفتم و رفتم كنار،
روز اول و دوم خبري نشد ولي روز سوم ديدم شوهرم ليست خريدو كاملاً
تهيه كرده بود، خونه رو تميز كرد و گفت كاري نداري عزيزم، منو بوسيد و
رفت.
زن ایرانیه گفت:
من هم عين شما همونا رو به شوهرم گفتم،
روز اول چيزي نديدم،
روز دوم چيزي نديدم،
روز سوم چيزي نديدم،
شكر خدا روز چهارم يه كمي تونستم با چشم چپم ببينم"
به جاي واژهي زن در اين جملات كلمهي ديگري بگذاريد و ترجمهي متن را به يك خارجي كه چيزي از اين فرهنگ عفيفمان نميداند بدهيد نميدانم كلمهي زن چندمين كلمهاي باشد كه به ذهنش خطور كند ولي با حدس قريب به يقيني ميتوان فهميد كه ايشان در چند حدس اول نتواند بفهمد كه منظور زن بوده است.
زنان بعد از ازدواج است كه واقعا از عمق ظلمي كه بر اينان ميرود آگاهي مييابند و ديگر نه از آن شور و شوق اوليهي ازدواج خبري هست نه آن وعدههايي كه قبل از ازدواج به آنان داده شده. اين كالايي كه از بارسلونا رسيده است به چيزي عادي و تكراري تبديل ميشود. در حالي كه زنان به عفاف و پاكدامنيهاي خود ادامه ميدهند و حقي براي خود در زندگي مشترك نمييابند. مرد نيازي به طلاق ندارد چرا كه به راحتي وسيلهي جديد را به جمع كلكسيون ابزار و وسايلش اضافه ميكند و بي آن كه در اين كار انگي به نام بيعفتي به وي بخورد.
و اين يكي كه ديگر شاهكار است. توجه فرماييد:
آيا اين جوانان با همان نگاههاي نافذ همان شوهران متعهد و پدران بزرگوار و برادران جوانمرد نيستند يا اين جوانان با نگاههاي نافذ را از كرهاي ديگر به روي زمين آوردهاند؟
برادر پاكدامن و جوانمرد ما كمي فكر كنند و حتي اگر يك نگاه هم به نوشتهي خودشان بياندازند، كافي است كه ما از ايشان نميخواهيم از حقوق زنان دفاع نمايند!!!! كه ما را:
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اگر تعداد هم نظران با عقیده ای کم بود این نمیتونه از ارزش اون عقیده کم کنه.
چه بسا عقایدی بدون هیچ حامی ارزششان بیش تر از عقایدی با بیشترین حامی ست.
من هم مانده ام شما ایرانی هستید یا اسپانیایی:
اگر ایرانی هستید پس این بارسلونا چیست
اگر اسپانیایی هستید چرا اسپانیایی نمی نویسید؟؟
اگر یک زن اینونه نوشته بود جواب چه بود:
سلام شوهر بنده یک آغای (به گفته خودتان) بی احساس واقتصادی است که از عشق ومحبت بویی نبرده تا اکنون هم بخاطر بزرگ شدن فرزندانم تحمل کرده ام من باید چه کار کنم؟؟؟؟؟
تا چند پست قبل ساگارو ادعا کرده بود که برای یک زن بخل خوب است حال شما ادعا می کنید زنی که اقتصادی است بد است. (دقت کنید بخیل بودن و اقتصادی بودن یکی است)(بخل افراط در اقتصادی بودن است)
شما اول تکلیفتان را با هم مشخص کنید بعد بگویید هم نظر هستید.
بگذارید یک سوال ریشه ای تر بپرسیم تا بحث راحت تر به نتیجه برسد:
یک مرد از دیدگاه شما به چه دلیل با یک زن ازدواج می کند؟